06-26-2013, 09:55 PM
خوب کودکان تنها بخشی از آموزه های خود را از والدینشان دارند.کدام یک از ما در هر آنچه که از کودکی به یاد داریم تبعیت از پدر و مادرمان بوده؟بیرون از خانه سوالات و مسائلی برای کودک مطرح میشوند که شاید هیچ گاه هم به زبان نیاورد و نا خود آگاه بر ذهنش اثر کند.این تناقض بین جامعه و خانه برای یک کودک احتمالا آزار دهنده خواهد بود.
برای من به شخصه اینطور بوده.پدری بی اعتقاد که حتی به راحتی با مقدساتی که در مدرسه و در جمع دوستانم یافته بودم شوخی میکرد و من گاهی با پدر همسو میشده ام و گاهی در برابرش می ایستادم.گرچه که پدر در نقش خود و جامعه در جای خود هر دو سعی میکرده اند خود را به نوعی توجیه کنند.از این بابت است که این تردید همواره برای یک کودک وجود خواهد داشت و نخواهد توانست این دو هجمه ی اطلاعاتی را تمییز دهد.
و اگر در این کشاکش تاثیرات جامعه توانست بر فکر کودک فائق آید آیا این تحمیل نظرات من بر او نیست که بر خلاف یافته های او اصرار داشته باشم؟
برای من به شخصه اینطور بوده.پدری بی اعتقاد که حتی به راحتی با مقدساتی که در مدرسه و در جمع دوستانم یافته بودم شوخی میکرد و من گاهی با پدر همسو میشده ام و گاهی در برابرش می ایستادم.گرچه که پدر در نقش خود و جامعه در جای خود هر دو سعی میکرده اند خود را به نوعی توجیه کنند.از این بابت است که این تردید همواره برای یک کودک وجود خواهد داشت و نخواهد توانست این دو هجمه ی اطلاعاتی را تمییز دهد.
و اگر در این کشاکش تاثیرات جامعه توانست بر فکر کودک فائق آید آیا این تحمیل نظرات من بر او نیست که بر خلاف یافته های او اصرار داشته باشم؟
شراب اولی تر ...