06-17-2013, 10:22 PM
این رو هم از دهان جناب داریوش سجادی بخونید که میدونید من ایشون رو یک دیوانه میدونم اما انصافا بعضی تحلیل هاش واقع گرایانه هست :
نقل قول:Dariush Sajjadi
پایان توهم یا بی پایانی توهم!؟
استری گرسنه را مُخیـّر بین دو علوفه در دو نقطه مختلف اصطبل کردند، زبان بسته به سنت همیشگی که برخوردار از یک طعام بود این بار نتوانست از عهده انتخاب برآید و از گرسنگی مُرد!
پنج سال پیش ذیل مقاله ای تصریح کردم «اصلاح طلبان سیاست ورزی بلد نیستند»
سخن: ناتوانی اصلاح طلبان در سیاست ورزی
اکنون نیز شواهد موید آن است که مرغ یک پا دارد و تا اطلاع ثانوی عنصر سیاست ورزی نزد ایشان تعطیل است. نمونه بارز آن نامه بی موقع و شتابزده محمدرضا خاتمی در فردای اعلام پیروزی حسن روحانی بود!
این در حالی است که چه موافق اکبر هاشمی رفسنجانی باشیم یا مخالفش لیکن نمی توان توانائی های سیایت ورزی ایشان را منکر شد.
قبلاً در «گامبیه هاشمی» به این نکته اشاره کرده بودم:
سُخن: گامبیه هاشمی!
رفتار هاشمی درس بزرگی برای اصلاح طلبان بویژه رهبران جنبش سبز بود! هاشمی بعد از رد صلاحیتش می توانست رفتاری قهرآمیز پیشه کند و ضمن استعفا از ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام خود را مبدل به یک چهره اپوزیسیونی کرده و با دست خود اسباب پابان خود در عرصه سیاست شود.
اما نه تنها این کار را نکرد بلکه با ماندن در صحنه و ادامه بازی سیاست ورزانه و هوشمندانه از طریق سرمایه گذاری بر روی «حسن روحانی» بازی باخته را مبدل به بُرد کرد (ولو بُرد نسبی) و اکنون محق است تا خنده پیروزی کند و با گردنی افراشته در مراسم تحلیف و تنفیذ روحانی شرکت کرده و اقتدار و زیرکی خود را به رخ حریفانش بکشد.
حال این را مقایسه کنید با رفتار بی معنا و نابخردانه میر حسین موسوی در انتخابات سال 88!
در حالی که موسوی می توانست با شیوه امروز هاشمی ضمن اجتناب از شهرآشوبی و لشکرکشی خیابانی بدون آنکه خود و جایگاه خود را بسوزاند و گوشه نشین کوچه اختر شود با لحاظ اصل سیاست ورزی و تکیه بر آرای مکتسبه اش در سال 88 و برسمیت شناختن نتیجه آن انتخابات، اکنون و به اعتبار وزن و شان موجه اش و کارنامه ضعیف جبهه مقابل با بالاترین میزان پیروز انتخابات سال 92 باشد.
نابلدی اصلاح طلبان در عرصه سیاست منجر وهمی اندیشی و حذف طبیعی ایشان از عرصه سیاست شد.
در غیر این صورت اگر ایشان با قواعد دنیای سیاست آشنائی داشتند حتی اگر اصرار بر مبارزه با نظام هم داشتند نمی بایست به این راحتی تن به حصر خود می دادند و حتی نیم کلمه هم در مورد شرکت یا عدم شرکت در انتخابات سال 92 حرف نزنند!؟
سکوت و تن دادن ایشان به حصرشان معنای بسیار روشنی دارد و آن پذیرش این امر است که تند رفتند و سناریوی تقلب را بد و احساسی بازی کردند!!!