05-04-2013, 10:40 PM
Ouroboros نوشته: اولا هیچ مشخص نیست که شرکت در انتخابات تصمیمی باشد اشتباه، بار اثبات آن هنوز بر دوش شماست. خاصه آنکه جمهوری اسلامی بارها اثبات کرده که مطلقا غیرقابل پیشبینیست و احتمال پدید آوردن تغییر، هرچند اندک، همواره وجود دارد. مگر اینکه ادعا بکنید تفاوتی میان خاتمی و احمدینژاد وجود نداشته که در آنصورت بحثی با هم نداریم. ثانیا قربانی سیستمی ددمنش و سرکوبگر و فاشیستی شدن نشانهی هیچ چیز نیست بجز وحشی بودن آن سیستم و بیپناهی مردمی که قربانی آن میشوند، روسهای گولاک احمق و نادان و بیخرد نبودند که قربانی دستگاه ترور استالینی میشدند، مردم ایران هم اگر چوب میخورند و گلوله و توسری بخاطر «حماقت» و «لیاقت» آنها نیست. ثالثا این از خودبیزاری مبتنی بر تحقیر مردم ایران بخاطر «تداوم ج.ا» از قلب اروپا کمی خندهدار است و برای من چیزی بجز درگیر کردن عواطف در یک بحث منطقی نیست.
امیر جان من که در اروپا متولد نشده ام ! تقریبن تمام عمرم را در جمهوری اسلامی سپری کرده ام به خصوص نیمه نخست ریاست جمهوری این بوزینه ی آخری !
در مورد شرکت در انتخابات و اشتباه بودنش نیازی نمیبینم بخواهم با زیاده نویسی در باره اش توضیح دهم و اثباتش کنم ! همینکه شرکت در انتخابات وضع را به این سو کشانده خودش نشان از اشتباه بودنش دارد . دست کم میشود برای یک بار هم که شده در این سریک انتخاباتی شرکت نکرد و نتیجه را دید ! به عکس اینجاست که موافقین شرکت در انتخابات باید ثابت کنند چگونه چیزی که آزموده نشده راه خوبی نیست !
در مورد شوروی هم مردمی که تحت آن سیستم زندگی میکردند حتا 1% از رفتار ایرانیان رو از خود بروز ندادند ! کدام مخالف حکومت کمونیستی گفت من بروم رای بدهم که دانشگاه راهم بدهند ؟ رفتند و علیهش مبارزه کردند و یا تبعید شدند و یا زندانی و شکنجه و ... دست آخر هم یک تیپا زدند به ما تحت حکومت کمونیستی . مردم ما ولی دارند با این سیستم و نظام مماشات میکنند و ابراز مخالفتشان فقط ظاهریست ولی وقتی پای منافع شخصی میرسد حتا حاضر نیستند در یک اعتراض مدنی ی بی هزینه قدم بردارند !!!
اشتباه است اگر فراموش کنیم مردم ایران علیه چه سیستمی شورش کردند !!!! و بعد از آن چه سیستمی را بر سر کار آوردند !!!!!! گذر از دیکتاتوری به دیکتاتوری ای وحشی و مذهبی آن هم به صورت انقلاب و با رای اکثریت به نظر شما نشان از فهم و درک والای مردم ایران دارد ؟
من هر وقت سخنرانی های خمینی ، وعده هایش و رفتار شورشیان 57 را که میبینم بیش از پیش به بیخردی اکثریت جامعه ی ایرانی در آن سالها پی میبرم و وقتی سخنان مدافعین جمهوری اسلامی و یا طرفداران اسهالات و ... را که میشنوم به این نتیجه میرسم که این بی خردی دست کم در آن قشر که گویا شمارشان بیش از 50% جامعه است کماکان به قوت خود باقیست .
آنهایی که بهره ای از خرد برده اند یا از جامعه رانده میشوند ، یا درون سیستم از بین میروند یا کشور را ترک میکنند .
من بیشتر دوست دارم واقع بین باشم تا اینکه رویایی فکر کنم . به نظر من انسانی که میداند اگر دو سر سیم لخت حاوی جریان را بدون محافظ بگیرد برق وی را میگیرد و این کار را بکند از نظر مغزی مشکل دارد !!!!
مردمی هم که میدانند جمهوری اسلامی تره هم برای رایشان خرد نمیکند و همه را یکجا به زباله دانی میریزد در صورتی که در انتخابات شرکت کنند مشکل مغزی دارند . حداقلش این است که این مردم و جامعه باید راه خود را از حکومت جدا کند .
برده ای که برای سیستم برده داری ارزش قایل است و به بقایش کمک میکند لیاقتش همان برده بودن است .
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری