04-24-2013, 07:32 PM
درود
فلسفه روح
روح و روان چه تفاوتی دارند ؟ روح را چگونه تعریف كنیم ؟ آیا روح همان جان است ؟ آیا گوهر شعور است ؟ توان درك و فهم است ؟ فرمانده بدن است ؟ و یا هماهنگ كننده حواس پنج گانه ؟
علما و حكما می گویند روح همان جان است . به تصور بعضی همچون شبح است كه سایه به سایه انسان را همراهی می كند . هروقت روح برود انگار جان رفته و انسان مرده است . بهمین دلیل موجودات زنده را ذی روح گفته اند . اما روان یك موضوع علمی است . قابل مطالعه كه با مغز و اعصاب در ارتباط است .
رشته های روانشناسی . روان كاوی و روانپزشكی در طیف این موضوع به شمار می آیند . عناصر غم . استرس . اظطراب . دلهره . افسردگی و پریشانی بر روان اثر می گذارند ؟ شاید بتوان گفت روان آدمی برخاسته از خصوصیات ذاتی و شرایط زندگانی اوست .عوامل موسیقی . شادی . آزادی و معنویت . و خیلی فاكتورهای دیگر جزو نیازهای روانی بشر است .
شك نیست كه انسان نیازمند است به اینكه گه گاه مشغله زندگی را رها كرده . فارغ از هیاهوی پیرامونش . عالم هشیاری را پشت سرنهد و به عالم بی خیالی پناه برد . بعضی برای تمدد اعصاب و تسكین روان و جوشش فكر از مشروبات . دخانیات . مواد مخدر و داروهای روان گردان بهره می گیرند تا روان را آرامش بخشند .خیلی از بزرگان از جمله شعرا حكما و دانشمندان به هدف آرامش خیال و تسكین خاطر به میكده پناه می بردند . خیام حافظ پورسینا و گروهی كثیر از اندیشمندان در باب ارزش شراب و حرمت خرابات دادسخن داده اشعار ناب سروده اند . اینكه تا چه میزان بر حرف و حدیث آنان ارزش و اعتباری هست ؟ پاسخ ها متفاوت است .
فلسفه روح
روح و روان چه تفاوتی دارند ؟ روح را چگونه تعریف كنیم ؟ آیا روح همان جان است ؟ آیا گوهر شعور است ؟ توان درك و فهم است ؟ فرمانده بدن است ؟ و یا هماهنگ كننده حواس پنج گانه ؟
علما و حكما می گویند روح همان جان است . به تصور بعضی همچون شبح است كه سایه به سایه انسان را همراهی می كند . هروقت روح برود انگار جان رفته و انسان مرده است . بهمین دلیل موجودات زنده را ذی روح گفته اند . اما روان یك موضوع علمی است . قابل مطالعه كه با مغز و اعصاب در ارتباط است .
رشته های روانشناسی . روان كاوی و روانپزشكی در طیف این موضوع به شمار می آیند . عناصر غم . استرس . اظطراب . دلهره . افسردگی و پریشانی بر روان اثر می گذارند ؟ شاید بتوان گفت روان آدمی برخاسته از خصوصیات ذاتی و شرایط زندگانی اوست .عوامل موسیقی . شادی . آزادی و معنویت . و خیلی فاكتورهای دیگر جزو نیازهای روانی بشر است .
شك نیست كه انسان نیازمند است به اینكه گه گاه مشغله زندگی را رها كرده . فارغ از هیاهوی پیرامونش . عالم هشیاری را پشت سرنهد و به عالم بی خیالی پناه برد . بعضی برای تمدد اعصاب و تسكین روان و جوشش فكر از مشروبات . دخانیات . مواد مخدر و داروهای روان گردان بهره می گیرند تا روان را آرامش بخشند .خیلی از بزرگان از جمله شعرا حكما و دانشمندان به هدف آرامش خیال و تسكین خاطر به میكده پناه می بردند . خیام حافظ پورسینا و گروهی كثیر از اندیشمندان در باب ارزش شراب و حرمت خرابات دادسخن داده اشعار ناب سروده اند . اینكه تا چه میزان بر حرف و حدیث آنان ارزش و اعتباری هست ؟ پاسخ ها متفاوت است .