04-18-2013, 09:44 PM
undead_knight نوشته: قطعا اینکه بعضی فلاسفه یا جریان های فلسفی زن ستیز بودند جزئی از دیدگاهم بود ولی خب همونطور که گفتم اینکه چرا زنان در فلسفه جایگاهی نداشتند و ریشه هاش چیه باید بحث کنیم.جریان فلسفی مردانه هیچ معنایی ندارد.همانطور که پیش از این در مورد علم کامپیوتر مثال زدم و شما به آن توجه نکردید، جریانهای فلسفی رنگ و بوی مردانه دارند تنها و تنها به این دلیل که مردان آن را پیش بردهاند.
undead_knight نوشته: همچنان میگم برای بررسی تاریخی در زمان همون فلاسفه باید به عرف و قوانین توجه کرد.اساسا بحث در مورد آموزش هست نه حتما یک آکادمیک رسمی و معتبر!شما چه هزار سال پیش و چه هزار سال بعد بخواهید چیزی بیاموزید، معملی را مییابید و به او پول میدهید تا به شما در موردِ آنچه مطلوبتان است اموزش دهد. فرقی هم بین زن و مرد نیست.اسپینوزا هیچ دانشگاهی نرفت و هیچ تحصیلِ آکادمیکی نداشت و تنها نزدِ یک شخصِ هلندی زبانِ لاتین را آموخت.این تنها تحصیلِ آکادمیکِ (!) او بود . و اتفاقا داستانِ عشقیِ اسپینوزا و دختر همان معلمِ زبانِ لاتین نیز جالبِ توجه است : (از تاریخ فلسفه ویل دورانت، صفحه 138)
نقل قول:وی (معلم) دختری ماه رخسار داشت که عشقِ او در دلِ اسپینوزا با عشقِ اسپینوزا برای فراگرفتنِ زبانِ لاتین رقابت میکرد.حتی یک دانشجوی امروزی نیز میتواند به همین علت به فراگرفتنِ زبانِ لاتین مبادرت ورزد.ولی دختر چندانایبندِ امور معنوی نبود که به خاطرِ آن از امور دنیوی چشم بپوشد و همینکه خواستگاری دیگر با سرمایه بیشتر پا به میدان نهاد، اسپینوزا در نظر او حقیر آمد؛ شکی نیست که قهرمان ما در همین هنگام فیلسوف شد (هه هه)
تحلیلِ اشتباهِ شما از اینجا ناشی میشود که میپندارید زنان را در گذشته از فلسفه و دانش محروم کردهاند یا اینکه راهِ آنها را همیشه سد کردند.طوری که زنان اصلا نمیدانستند چیزی به نامِ فلسفه و علوم نیز در گیتی هست.مگر فلسفه چیست؟ جز اندیشیدن در بارهی گیتی است؟ این تفکر و اندیشه از جایی آغاز گشته و چندان وابسته به آموزشهای آکادمیک یا حتا کتابها و نوشتهها نیست.نگاهِ فلسفی و عمیق به دنیا داشتن و به سوی ژرفنای پدیدهها رفتن و به ظواهر اتکا نکردن چیزی نیست که بشود از دانشگاهها آنرا آموخت و احتمالا از همان روزهای کودکی با انسان هست. مشکل اینجاست که نگاهِ زنان به زندگی و دنیا سطحی و روزمره بوده و چیزی در آن نبوده که بخواهد برای کسی جز خودشان جذاب باشد.
دلیلِ اینکه زنان نتوانستند کاری در حوزهی فلسفه و دانش بکنند این است که اساسا انگیزهاش را نداشتند.چرا که جنگیدن و رقابت میانِ مردان برقرار بوده و زنان چرا باید به چیزی که برای بقا و پیشرفت نیازی بدان ندارند خطراتِ بسیارش را به جان بخرند؟ فعالیت داشتن در عرصههای علوم و دانش که به مثابه شغل میمانده، یکی از عرصههای اصلی رقابت و کسب جایگاههای اجتماعی بوده تا زنانِ بهتری نصیبشان شود، تا بتوانند از زنانِ خود محافظت کنند، تا بتوانند کیفیت زندگی زنِ خود را ارتقا دهند و.... زنان تنها کافی بود از میان برترینها انتخاب کنند و بروند در خانه و کاشانهای که مرد فراهم آورده بنشینند و ادامهی زندگی ... . اکنون چه میشود که میبینم در عصرِ حاضر نیز زنان نیز گاها همپای مردان در دانش دستی میبرند؟ به این سبب که اکنون دیگر آن خطراتِ جانکاه را ندارد.
در واقع کاری که زنان کردند این است: آنها ماندند تا مردان تمامِ عرصههای علم، فن، فلسفه و سیاست را به جایی برسانند که دیگر خطری نداشته باشد و آنگاه واردِ بازی شوند! چنانکه میبینیم از یونانِ باستان تا جنگِ سرد، مردها همیشه در عرصههای سیاسی میلیونها کشته دادند،سرکوب شدند، در سیاهچالهها پوسیدند، در اردوگاهها و تبعیدگاهها فوج فوج نابود شدند و... و اندیشههای سیاسیای چون دموکراسی، لیبرالیسم، سوسیالیسم، آنارشیسم و... را پدید آوردند تا به امروز رسیدیم که جهان به تعادل بالایی از آرامش و آزادی رسید، بدونِ آنکه کارِ زنان در برابرِ مردها به اندازهی یک اپسیلون به نظر آید(جز اینکه بفرمایید زنان را از سیاست نیز آگاهی نبوده و خبر نداشتند). اکنون که به اینجا رسیدهایم و آزادی و امنیت فراهم شده، زنان نیز به یادِ حقوق خود افتادهاند و میخواهند از این خانِ آماده، بهری برگیرند و چنین است که میبینید مثلا فمنیسم راه میافتد.
undead_knight نوشته: اتفاقا اینکه اگر زنان بخواند به عنوان نیمی از جمعیت جامعه حتما پتانسیل های زیادی دارند.ولی آگاهی نقش مهمی در این خواستن داره،من اگر از چیزی آگاه نباشم چندان نمیشه انتظار داشت بخوامشاینها بیمعنی است.همانطور که گفتم زنان انگیزهاش را نداشتند و به علم و دانش نیازی نداشتند. وگرنه مگر میشود آگاهی نداشته باشند؟ مثلِ همان دخترِ معلمِ لاتینی که مثال زدم که پدرش فیلسوف و ملحد نیز بوده و بعدا اعدام شده ، زنان نیز بخشی از جامعه بودهاند و در میانِ انسانها زندگی میکردند.در کمترین حالت دانشمندان و فیلسوفها نیز در خانوادهی خود زن و دختر داشتهاند اما ....
حال شما از ما میخواهید برویم بررسی کنیم که هر زنی خواسته برود دنبال فلسفه یا علم، مرد یا مردانی ، یکجوری جلویش را گفتهاند.یا اینکه عرفهای اجتماعی علیه زنان بوده و نمیگذاشته زنان به آنچه که میلشان را دارند دست یابند. همانطور که در پست ِ پیشین نشان دادم تنها در ایران و آنهم در یک دورهی خاص، زنان توانستند بر خلافِ تمام عرفها و استانداردهای اجتماعی و هتا سیاسی حرکت کرده و مثلا خواننده شوند .میشد همین کار را در عرصههای علم و دانش نیز انجام دهند.
[SIZE=2]پ.ن:برایم جالب است که در مورد انفعالِ زنان در عرصههای علم دانش ، آمارِ اندکِ آنها را با عرف و سنتهای اجتماعی توجیه میکنید، اما عرفهای ضدمردی که به مردانِ مجرد کمتر از زنانِ مجرد برای سرپرستی بچهها در آمریکا اهمیت میدهد را با آمارِ کمِ مردانِ خواستار توجیه میکنید! اینها نیاز به اندکی روحیه انصاف و عدالت دارند.
[/SIZE]
undead_knight نوشته: read history more
چه کسی گفته زنان لزوما از حقوق زنان دفاع میکنند؟!(به هر حال بخش هایی از حقوق از دست رفته زنان به خودشون هم ربط داره)
--------->
undead_knight نوشته: خب حماقت و ناآگاهی اونها به من ربطی نداره:))
زنان بارها و بارها فرصت اینرا داشتهاند که از نقشهای سنتی خود خارج شوند، اما نخواستند.بارها به جایگاههای رفیعِ سیاسی و اجتماعی رسیدند اما برای خودشان نیز کاری نکردند.
undead_knight نوشته: این دوره روشنگری و رنسانس در زمینه حقوق زنان بسیار کند بود(هرچند نسبت به کل تاریخ جهش هاش زیاد بوده) تا همین صد سال پیش در بعضی کشورهای غربی زنان در حقوق ابتدایی هنوز درگیری داشتند،بله، اما به این دلیل که زنان همچنان نخواستند نقشی در آنها داشته باشند و میخواستند در خانههای خود گیسوهای خود را شانه کنند تا پس از اینکه شوهرشان در انقلابِ فرانسه سرش زیر گیوتین رفت ، جوانی خوش قد و بالاتر از او تور کنند.
undead_knight نوشته: شواهد تاریخی!؟آیا منظورت این هست که در عمل قوانین عرف ناگهانی تغییر کرد؟!خب تغییر تدریجی که اتفاق افتاد.نتیجه :
البته یکی از نکات مورد نظر من رو گفتی که برای جدی گرفته شدن حقوق زنان باید مردان در موردش نظر بدند:)
1- مردان باید برای حقوق خودشان بجنگند.
2- مردان باید برای حقوق زنان نیز بجنگند.
3- زنان حقوقِ مردان را به پشم خود نباید حساب کنند.
4- زنان برای حقوقِ خودشان نیز نباید کاری کنند و اگر مردان نیز در این عرصه کاری نکردهاند، باید آنها را محاکمه کنند.
5- مردان برای حقوق خود باید با مردان بجنگند.
6-مردان برای حقوقِ زنان نیز باید با مردان بجنگند!
7-زنان هم برای حقوق خودشان باید با مردان بجنگند!!!
undead_knight نوشته: من مدعی نیستم که زنان خیلی مشتاق بودند بلکه مدعی هستم قبل از بررسی نظر قطعی نمیشه داد.داریم بررسی میکنیم.
undead_knight نوشته: البته باید اعتراف کنم چندباری خودم ازش استفاده کردم ولی مدتی هست حواسم هست ازش استفاده نکنم:)من کجا از این استفاده کردم؟همینطور برای خودتان به من اتهام میزنید.شما گفتید معمولا نژادپرستان زن ستیز هستند و من نیز گفتم مثلِ هیتلر و موسولینی که بزرگترین نژادپرستها هستند و اصلا رابطهای با زنان نداشتند.
undead_knight نوشته: در مورد این اسید! حتما بیشتر مینویسم:)استقبال میشود دوستِ من!
کسشر هم تعاونی؟!