نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

زنان و فلسفه
#20

Dariush نوشته: عجالتا شما با آن همه نقلِ قولِ ضدزن از فیلسوف‌ها قصدتان چه بود؟ آن همه نقل را ردیف کردید که بگویید سیستم‌ها و ساز و کارهایی در سراسر تاریخ بشریت از هزار سال پیش از میلاد تا 2000 سال پس از میلاد وجود داشتند که اگر زنی را میدیدند کتاب فلسفه میخواند یا داشت کتاب فلسفی مینوشت، او را در استخرِ اسید می‌انداختند یا اینکه برخی از فیلسوف‌ها در حاشیه دستگاه‌های فلسفی خود حرفهای ضدزن زده‌اند؟ کدام؟
قطعا اینکه بعضی فلاسفه یا جریان های فلسفی زن ستیز بودند جزئی از دیدگاهم بود ولی خب همونطور که گفتم اینکه چرا زنان در فلسفه جایگاهی نداشتند و ریشه هاش چیه باید بحث کنیم.

نقل قول::27:
این یعنی اینکه در تمام طول تاریخ در همه‌ جای کره‌ی زمین جلوی زنان را گرفته‌اند تا مبادا بخواهند فلسفه بیاموزند.بروید یک تاریخ فلسفه بخوانید تا بدانید چه تعداد از فیلسوف‌ها اساسا تحصیلاتِ آکادمیک نداشتند و خودشان کتاب‌ها را برداشته‌اند خوانده‌‌اند.
همچنان میگم برای بررسی تاریخی در زمان همون فلاسفه باید به عرف و قوانین توجه کرد.اساسا بحث در مورد آموزش هست نه حتما یک آکادمیک رسمی و معتبر! :)

نقل قول:اصلا بهتر است یک جور دیگر به موضوع بنگریم .بیایید ببینیم که اگر زنان در جایی خواسته‌اند به یک امتیاز اجتماعی یا فعالیت در عرصه‌ای خاص برسند ، آیا موفق شده‌اند یا خیر.یکی از شگفت‌انگیز ترین‌شان همین خوانندگی زن در ایران است.در ایرانِ دورانِ قاجار که از اسلامی‌ترین و متحجر ترین دورانِ ایران است ، ما زنانی داشتیم که خوانندگی (آن هم خوانندگی ردیف دستگاهی آواز ایران که نیاز به چندین سال تعلیم گرفتن جدی دارد و همینطور روی هوا کسی نمیتواند برود خوانندگی کنند) را آموخته و توانستند همپای دیگر خوانندگان مرد بخوانند.از جمله پروانه که آنقدر پیشرفت کرد که با اشخاصی چون حبیب سماعی که از بزرگترین موسیقی‌دانانِ آن عصر بود همکاری داشت.یا قمر‌الملوک وزیری که کشف حجاب هم کرد ( و اگر اشتباه نکنم به خارج هم رفت برای اجرای کنسرت و ضبطِ صفحه)و بعد هم که سیل خوانندگانِ زن را داشتیم در ایران.همه‌ی اینها در حالی است که هم فضای موسیقی‌ِ آن دوران بسیار مردانه بود هم اینکه مملکت اسلامی بود و خوانندگی یک زن نقطه‌ی اوجِ ضداسلامی‌بودن بود! حال هدفِ من از ارائه‌ی این نمونه این است که یک جور دیگر به موضوع بنگریم: فرض کنید اصلا هیچ خواننده‌ی زنی در ایران پدید نمی‌آمد.آنگاه دوستانی چون شما برای اینکه نشان دهند چرا هیچ زنی نتوانسته در ایران خواننده شود هزار و یک جور دلیل پیدا میکردند : آقا مملکتِ گندِ اسلامی و هزار جور بند و زنجیر بر پای زنان و مردانِ چند زنه و جامعه‌ی ضد زن و فرهنگ نخبه کش و زنانِ اندرونی و ... . و ما باید ثابت میکردیم که نه آقا جان هیچ کدام از اینها دلیل نمیشود که هیچ زنی نتواند به جایی برسد.حالا تفاوت‌های فلسفه و آوازخوانی و اینکه آواز خوانی چه کارکردی برای زنان داشته خودتان دریابید. پس یعنی همانطور که پیشتر گفتم همین نگاهِ از آخر به اول است که چنین تفسیرهایی را پیش می‌آورد.ارائه ی یک تصویرِ سیاه و علیهِ زن در سراسر تاریخ و اینکه زنان را در غارها و دخمه‌ها نگه میداشتند تا مبادا زنی به کتابی دست یابد و فیلسوف شود و اینرا توجیهی برای کارهای نکرده دانستن و انداختنِ توپ در زمینِ ما که اثبات کنیم هم این تصویر اشتباه است و هم آن نق زدن‌ها بیخود است و از طرفی هیچ کدام از آن مرارت‌های فرضی دلیلِ کافی برای بطالتِ زنان نیست از کارهایی‌ست که شما در حالِ انجام دادنش هستید.
اتفاقا اینکه اگر زنان بخواند به عنوان نیمی از جمعیت جامعه حتما پتانسیل های زیادی دارند.ولی آگاهی نقش مهمی در این خواستن داره،من اگر از چیزی آگاه نباشم چندان نمیشه انتظار داشت بخوامش:)


نقل قول:من برای هزارمین بار میگویم که کسی اگر یک تاریخ فلسفه بخواند میداند که فیلسوف‌ها همیشه و همیشه در بدبختی و فلاکت بوده‌اند و هزار و یک جور مکافات داشتند و ادعای گزافی نیست اگر بگوییم که از هزار نفری که برای فلسفیدن خیز بر میداشتند یکی موفق میشدند.مردانی که در جنگ‌ها کشته میشدند، مردانی که باید با دستگاهِ سرکوبِ دولتی مبارزه میکردند، مردانی که باید مخارجِ زندگی خود و خانواده‌ی خود را در می‌آوردند و هزار و یک جور بدبختی دگر.اما با همه‌ی اینها بازننشستند.
من هم مدعی نیستم که اقلیت نیستند بلکه تاثیر شرایط رو زیاد میدونم.نمونه رادیکالی هست ولی به هر حال اگر انتظار داشته باشیم که مثلا در کره شمالی دانشمند مثل کره جنوبی پیدا بشه،مطمئنا به چیزی نمیرسیم.
نقل قول:حال بگذارید قدری بیشتر در تاریخ بنگریم. از رنسانس ، بیش از 400 سال است که میگذرد.در این دوره‌ها زنان ملکه‌ و فرمانروا هم شده‌اند و یک امپراتوری را هدایت کرده‌اند.یعنی به بالاترین نقطه‌ی قدرتِ سیاسی هم رسیده‌اند و در دوره‌هایی به بزرگترین قدرتِ جهان تبدیل شده‌اند. در جایگاهِ اجتماعی هم بسیار پیشرفت کرده‌اند ، چنانکه به طور مثال سوژه‌ی اصلی مجسمه‌ها و نقاشی‌ها زنان بوده‌اند.حال در این دور‌ه‌ها که در جهان روحی جدید دمیده میشد و در آن زنان هم به امپراتور تبدیل شدند ، آیا فرصتِ این را نداشتند که در تمامِ این چیزهایی که شما ادعا میکنید نقشی نو در افکنند و زنان را برای دستیابی به علم و دانش و فلسفه حمایتِ بیشتر کنند و آنها را از انقیادی که میگویید در آورند؟ نمی‌توانستند یا نخواستند یا بازهم مردانی بودند در دربارِ الیزابت که روشهای مردسالاریِ زن‌ستیزانه را به او دیکته میکردند؟
read history more ;)
چه کسی گفته زنان لزوما از حقوق زنان دفاع میکنند؟!(به هر حال بخش هایی از حقوق از دست رفته زنان به خودشون هم ربط داره)جالب هست که جایی میخوندم(امیدورام منبعشو پیدا کنم) که اولین اجتماعی که زنان برای دفاع از حقوق عده ای جمع شدند برای "زنان" نبود بلکه برای "بردگان" بود:)
این دوره روشنگری و رنسانس در زمینه حقوق زنان بسیار کند بود(هرچند نسبت به کل تاریخ جهش هاش زیاد بوده) تا همین صد سال پیش در بعضی کشورهای غربی زنان در حقوق ابتدایی هنوز درگیری داشتند،


نقل قول:پس از آن هم اگر چه فیلسوف‌هایی بودند که حرفهای ضدزن میزدند، اما فیلسوفهایی هم بودند که زنان را خیلی دوست داشتند و سعی کردند پای آنها را به فلسفه و سیاست بازکنند . از جمله جان استوارت میل، فیلسوفِ فایده‌‌باور. 150 سال از انتشارِ کتابِ انقیادِ زنانِ او میگذرد که گفت بدون زنان دموکراسی معنایی ندارد. زنان اما چه کردند؟هیچ! باز گفتند فلسفه و سیاست به ما چه!
شواهد تاریخی!؟آیا منظورت این هست که در عمل قوانین عرف ناگهانی تغییر کرد؟!خب تغییر تدریجی که اتفاق افتاد.
البته یکی از نکات مورد نظر من رو گفتی که برای جدی گرفته شدن حقوق زنان باید مردان در موردش نظر بدند:)

نقل قول:من هم‌اکنون در اوجِ بی‌حوصلگی به سر میبرم وگرنه از تاریخ حتما زنانِ پرشماری که به جایگاه‌های رفیع اجتماعی و سیاسی رسیدند را نمونه می‌آوردم تا نشان دهم زنان اگر برای چیزی خیز برمیداشتند و اندکی تلاش میکردند حتما بدان دست میافتند.آنرا موکول میکنم به آینده‌ای نزدیک.اما اکنون در این وضعیت که در حالِ نوشتنِ این پست هستم، مادرِ شوپنهاور را به خاطر می‌آورم که نویسنده‌ای بود در عصرِ خود شهیر و برو بیایی داشت برای خودش.با گوته‌ی مشهور هم بسی دوستی‌ها داشت و میخواستِ پسرِ خود را نیز بکشد که مبادا جای او را بگیرد!


نقل قول::e40e:
رجوع شود به بخشِ نخستِ این پست و اینکه شرایطِ یک دوره و یک جغرافیای خاص را تنها با متدهای خارق‌العاده‌ی شما میتوان به کلِ تاریخِ بشریت و تمامِ کره‌ی زمین تعمیم داد.در موردِ ان دوره‌ و آن جغرافیای خاص و همچنین ریاضیدانِ موردِ علاقه‌ام حتما خواهم گفت.
گفتم که قبلا،نمیشه به کل تاریخ بشریت تعمیم داره،این فرض رو هم که اکثریت مطلق فلاسفه مرد بودند پس زنان "نمیخواستند" رو سفسطه آمیز میبینم،
من مدعی نیستم که زنان خیلی مشتاق بودند بلکه مدعی هستم قبل از بررسی نظر قطعی نمیشه داد.

نقل قول:من هم منظورم این بود که این فیلسوف‌ها هم هستند که ممکن است باعث شوند تئوری‌ای که میگوید همه‌ی فلاسفه ضدزن بودند شکست بخورد!
البته که همه فلاسفه زن ستیز نبودند،حتی من میگم زن ستزی آگاهانه! آنچنانی هم وجود نداشته،صرفا یک سری سنت فکری بوده که معمولا از دیدگاه های سنتی جامعه چندان دور نبوده:)

نقل قول:بله ، مثل هیتلر یا موسولینی که تا آخرین لحظه اهدافِ زن‌ستیزانه خود را رها نکرده و اوا براون و اینها همه افسانه هستند که در موردشان ساخته‌اند!
Reductio ad Hitlerum
[عکس: 45.jpg]
البته باید اعتراف کنم چندباری خودم ازش استفاده کردم ولی مدتی هست حواسم هست ازش استفاده نکنم:)


نقل قول:البته کانت سخنانِ زن ستیزانه چند بار گفته است اما من نمیدانم آن زنِ شاهزاده‌ چرا با شنیدنِ خبرِ مرگِ کانت خودکشی کرد و یا اینکه چرا برخی از فمنیست‌ها(اکوفمنیسم‌ها) نظراتِ او را در باب زنان و طبیعت میستایند .مثلا این نقل از انجمنِ احیا‌گرانِ فلسفه نو جالب است :
خب حماقت و ناآگاهی اونها به من ربطی نداره:))

نقل قول::e415:
بگذریم.، بهتر است به قولِ شما از نقلِ قول از این فیلسوف و آن فیلسوف دست برداریم و برویم به تاریخ و جامعه‌شناسی تاریخی تا ببینیم چه دستگیرمان میشود و آیا شما بالاخره میتوانید ثابت کنید که زنان همیشه تاریخ در دخمه‌ها نگه داشته میشدند و اینکه کتابهای فلسفه را به نوعی ماده‌ی اسیدمانند آغشته میکردند که که زنان را پودر میکرده اگر به آنها دست میزدند یا نه!
در مورد این اسید! حتما بیشتر مینویسم:)

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ


پیام‌های این موضوع
زنان و فلسفه - توسط iranbanoo - 04-14-2013, 02:14 AM
زنان و فلسفه - توسط Dariush - 04-14-2013, 06:33 AM
زنان و فلسفه - توسط undead_knight - 04-14-2013, 12:28 PM
زنان و فلسفه - توسط Russell - 04-14-2013, 01:17 PM
زنان و فلسفه - توسط Mehrbod - 04-14-2013, 03:32 PM
زنان و فلسفه - توسط Dariush - 04-14-2013, 06:34 PM
زنان و فلسفه - توسط undead_knight - 04-15-2013, 11:07 AM
زنان و فلسفه - توسط undead_knight - 04-15-2013, 11:18 AM
زنان و فلسفه - توسط Mehrbod - 04-15-2013, 11:31 AM
زنان و فلسفه - توسط undead_knight - 04-15-2013, 11:39 AM
زنان و فلسفه - توسط Angela - 04-15-2013, 11:41 AM
زنان و فلسفه - توسط Mehrbod - 04-15-2013, 11:56 AM
زنان و فلسفه - توسط undead_knight - 04-15-2013, 12:08 PM
زنان و فلسفه - توسط Mehrbod - 04-15-2013, 12:12 PM
زنان و فلسفه - توسط undead_knight - 04-15-2013, 12:32 PM
زنان و فلسفه - توسط Mehrbod - 04-15-2013, 12:38 PM
زنان و فلسفه - توسط undead_knight - 04-15-2013, 01:07 PM
زنان و فلسفه - توسط Ouroboros - 04-15-2013, 01:18 PM
زنان و فلسفه - توسط Dariush - 04-15-2013, 06:40 PM
زنان و فلسفه - توسط undead_knight - 04-17-2013, 06:46 PM
زنان و فلسفه - توسط iranbanoo - 04-17-2013, 11:02 PM
زنان و فلسفه - توسط Mehrbod - 04-17-2013, 11:33 PM
زنان و فلسفه - توسط undead_knight - 04-18-2013, 06:45 PM
زنان و فلسفه - توسط iranbanoo - 04-18-2013, 07:48 PM
زنان و فلسفه - توسط Dariush - 04-18-2013, 09:44 PM
زنان و فلسفه - توسط Mehrbod - 04-19-2013, 01:50 AM
زنان و فلسفه - توسط Dariush - 08-25-2013, 12:28 AM
زنان و فلسفه - توسط undead_knight - 08-25-2013, 05:47 AM
زنان و فلسفه - توسط Russell - 08-25-2013, 12:27 PM
زنان و فلسفه - توسط undead_knight - 08-26-2013, 05:09 AM
زنان و فلسفه - توسط Russell - 08-26-2013, 12:27 PM

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان