04-07-2013, 06:54 PM
Russell نوشته: سخن من هم درباره جنس ارزش اخلاقیست.ما جهان را نمیتوانیم عادل یا غیر عادل بنامیم نه به این خاطر که ارزشهایِ اخلاقی ابژکتیو نیستند بلکه به خاطر اینکه جهان اساسا عامل اخلاقی نیست (ذهن ندارد).خب اکنون برای من نقطه اختلافِ نظر شفاف شد .
آنچه من میگویم مخالفت با نام انگاری شما و نحوه رسیدن به آن و نتایجی که از آن میگیرید است، چه بسا اگر مریخیها یا جاندارانی دارای شعور را در گوشه دیگری از کهکشان پیدا کنیم دارای درک اعداد و چه بسا مفاهیمی مانند عدالت باشند (همانطور که در میان خویشاوندان ناانسان خودمان مانند میمونها آثاری از آنرا میبینیم).
آنچه من میگویم اینست که ارزشهایی که داریم ما انسانها بقدر کافی واقعیست.اینکه کشف چیزهای خارج نیازمند شعور است نتیجه بلافاصله و بدیهیش این نیست که آن چیزها اختراع ذهنی ما هستند که ارزش شناختی ندارند و نظر هر درباره انها به اندازه بقیه درست است.
حال شما دارید ریاضیات و اعداد را با اخلاقیات و مثلا صفاتِ عالی میسینجید؟ قوانین ریاضی و فیزیک جزئی از این جهان هستند بزرگوار و باز اگر ذهنِ ما نباشند آنها سرِ جایِ خودشان هستند . اما اخلاقیات چیزی جز یک پروتکل نیست.باز اینجا برپایه فرضِ شما، اگر مریخیها بیایند اینجا ، آیا شما تضمین میدهید باز همین نوع اخلاقیات را روا بدانند؟ ولی 2+2=4 را ما نه تعیین کردیم و نه ساختیم، بلکه صرفا کشف کردیم و شناختیم . مریخیها هم که بیایند همین است (احکامِ پیشینیِ کانتی!) . طبیعیتِ نسبی بودنِ مفاهیمِ ذهنی گرانترین اسلحهایست که در ذاتِ خودشان و علیه خودشان است و این به هیچ روی قابلِ چشم پوشی نیست .از این منظر ارزشهای انسانی هم دارای واقعیت نیستند . یعنی نمودی از آنها را در جهانِ خارج نمییابید . اخلاقیات هم در همین مجموعه قرار میگیرد .
آنچه شما میگویید به هیچ وجه شامل ارزشهای انسانی نمیشود . چرا که یک جا ما نور داریم و تاریکی که کاملا عینی و قابلِ اندازهگیری و قابلِ تعریف و ... هستند و یکجا خوبی و بدی داریم که نه قابل اندازهگیری هستند و نه عینی هستند و نه قابلِ تعریف هستند و.... چرا که مثلا در هر محیطی باید یکجور معنیاش کنید تا بتوانید ازش استفاده کنید در حالیکه نور همیشه نور است و تاریکی هم همینطور .
سئوالِ من این است که ما عدالت و اخلاقیات را از کجا دریافتهایم؟
ای که مثل من تک و تنهایی ...