03-25-2013, 10:26 PM
به نظر میرسد باید بین اشغال و ایجاد حاکمیت روشنگری شود . ایران دو هزار سال پیش در مصر حاکمیت داشت . اما هرگز مردمِ مصر را از سرزمین شان خارج نکرد که ایرانیان را آنجا ساکن کند. اما اعراب، یهودیانی که از عصر رامسس آنجا ساکن بودند و اساسا بنای آن سرزمین را خود نهاده بودند «اخراج» کردند و اعراب را در آنجا ساکن کردند . حال آنزمان اینکار درست بود اما اکنون همین کار را اسرائیل میکند ضد بشری است ؟ یعنی تنها فاکتور زمان ماهیتِ عمل را می گرداند؟
در ثانی، اگرچه ایران نمیتواند مالکیتِ مصر را ادعا کند، اما بیشک ، سرزمینِ آذربایجان از آنِ ایران است . اگر شرایطِ بینالمللی اجازه این کار را نمیدهد، این باعث نمیشود که حق را نادیده بگیریم . از این منظر اسرائیل از آنِ یهودیان بود و هست . آنها را به زور از سرزمینشان خارج کردند و اکنون به زور سرزمینِ خود را پس گرفتند، هزار سال که هیچ، دههزار سال هم که شود همین است . چیزی که عوض دارد گله ندارد .
اینکه بنا به پیروی از عقل و رعایت مصلحت ، بهتر بود این کشور در جایی دیگر تاسیس شود سخنی دگر است .
سپس اینکه فرض کنیم اساسا مردم ایران تصمیم گرفتند هیچ خارجیای را به سرزمینِ خود راه ندهند و در ایران فقط ایرانیان زندگی کنند . خب؟ مثلا از این چه نتیجهای میتوان گرفت؟
یک چیزِ دیگر آنکه اگرچه قدری بیش از حد لیلی به لالای یهودیان مینهند، اما به حق و انصاف باید گفت که قدری هم ترس و حساسیتِ آنها بهجاست . از سه دینِ بزرگِ ابراهیمی دوتاشان در تضادِ مستقیم با یهودیت هستند . مسیحیان که آنها را شیاطینی میدانند که مسیح را کشت، اسلامیون هم دیگر جای حرف باقی نگذاشتهاند . پیروانِ هر دو دین انواعِ ظلمها و ستمها را بر این مردم روا داشتهاند و از چیزی دریغ نکردهاند . چنین است که دو هزار سال است که این مردم در حسرتِ داشتنِ یک کشور ، آواره و بیخانمان این سو و آن سوی جهان میگردیدند . در قرن 20 هم که دیگر هیتلر شاهکاری برجا گذاشت . همهی اینها در حالیست که یهودیان هرجا بودهاند ، باعث آبادانی و گسترش بودهاند . پس آنها حق دارند قدری به جهانیان سوءظن داشته باشند .
در ثانی، اگرچه ایران نمیتواند مالکیتِ مصر را ادعا کند، اما بیشک ، سرزمینِ آذربایجان از آنِ ایران است . اگر شرایطِ بینالمللی اجازه این کار را نمیدهد، این باعث نمیشود که حق را نادیده بگیریم . از این منظر اسرائیل از آنِ یهودیان بود و هست . آنها را به زور از سرزمینشان خارج کردند و اکنون به زور سرزمینِ خود را پس گرفتند، هزار سال که هیچ، دههزار سال هم که شود همین است . چیزی که عوض دارد گله ندارد .
اینکه بنا به پیروی از عقل و رعایت مصلحت ، بهتر بود این کشور در جایی دیگر تاسیس شود سخنی دگر است .
سپس اینکه فرض کنیم اساسا مردم ایران تصمیم گرفتند هیچ خارجیای را به سرزمینِ خود راه ندهند و در ایران فقط ایرانیان زندگی کنند . خب؟ مثلا از این چه نتیجهای میتوان گرفت؟
یک چیزِ دیگر آنکه اگرچه قدری بیش از حد لیلی به لالای یهودیان مینهند، اما به حق و انصاف باید گفت که قدری هم ترس و حساسیتِ آنها بهجاست . از سه دینِ بزرگِ ابراهیمی دوتاشان در تضادِ مستقیم با یهودیت هستند . مسیحیان که آنها را شیاطینی میدانند که مسیح را کشت، اسلامیون هم دیگر جای حرف باقی نگذاشتهاند . پیروانِ هر دو دین انواعِ ظلمها و ستمها را بر این مردم روا داشتهاند و از چیزی دریغ نکردهاند . چنین است که دو هزار سال است که این مردم در حسرتِ داشتنِ یک کشور ، آواره و بیخانمان این سو و آن سوی جهان میگردیدند . در قرن 20 هم که دیگر هیتلر شاهکاری برجا گذاشت . همهی اینها در حالیست که یهودیان هرجا بودهاند ، باعث آبادانی و گسترش بودهاند . پس آنها حق دارند قدری به جهانیان سوءظن داشته باشند .
کسشر هم تعاونی؟!