01-17-2011, 02:18 AM
Nocturne نوشته: خوب اولیشو خودم بهتون پیشنهاد میدم:
این فیلم خیلی منو یاد جامعه ی امروز و وضع امروز خودمون در ایران انداخت و واقعا منو شوکه کرد،داستان از این قراره که یک پدر و مادر بچه های خودشون رو به هر دلیلی که خودشون فکر میکنند درسته از خانه بیرون نمیارند و به روش خاصی اونها رو تربیت میکنند،مفاهیم همه چیز رو برای بچه ها تغییر میدن،به نمک پاش میگن تلفن به صندلی میگن دریا،فکرشو بکنید اگر بچه ای در یک خانواده که استعاره از جامعه هست از همون اول مفاهیم همه چیز براش تغییر کنه چطور میتونه بفهمه که واقعیت چیز دیگری هست،در فیلم مفاهیم استعاره ای زیادی وجود داره که آدم رو به فکر وامیداره توضیحات بیشتر در متن زیر:
فیلم دندان نیش Dogtooth اثر کارگردان جوان یونانی یورگوس لانتیموس در سال 2009 به روایت داستانی رعب آور از خانواده ای می پردازد که به تصمیم پدر در محیطی ایزوله و خارج از شهرزندگی می کنند و دنیایی ماورای چهاردیواری و حیاط منزلشان نمی شناسند, پدر و مادر خانواده همه واژگان و تصورات آنها را به دلخواه خود شکل داده اند و معنای همه چیز در ذهن این سه فرزند(2 دختر و 1 پسر) به آنچه که تحت عنوان دروس و مفاهیم ضبط شده والدین شان در اختیار دارند محدود می وشد.شروع فیلم با فشردن دکمه پخش یک ضبط صوت اغاز می شود در حالیکه معنای کلماتی را که ما با تعاریف دیگری می شناسیم به طرز عجیبی واژگونه به گوش شنونده می رساند و از اینجا بیننده تلاش خواهد کرد تا این واژگونه گی را بازشناسد.
در جایی از فیلم پدر خانواده زمان جدا شدن فرزندان از محیط خانواده را به شرط افتادن دندان نیش یا دوباره روئیدن آن عنوان می نماید و اینگونه است که دختر بزرگتر در پی فهمیدن چیزهایی از بیرون خانه و عطش رهایی از استبداد خانه با درآوردن دندان نیش تلاش می کند تا از خانه رهایی یابد...
پ.ن: فیلم به دنبال گونه ای روایت از مفهوم انتزاعی زندانی شدن در حصار خانه و استبداد ویرانگری است که به مسخ هویت انسانهای مبتلا منجر خواهد گردید.ساختارهای کودتاچی و دیکتاتوری که با ساختن حصاری بلند در اطراف انسانها سعی دارند مرزی برای تفکر و اندیشه قائل شوند و در درون این مرزها به مسخ همه چیز و همه کس مبادرت می نمایند.فیلم به لحاظ صحنه هایی شامل برهنگی و آمیزش های دستوری پدر خانواده کمی تا قسمتی به کار پخش عمومی برای خانواده ها نمی آید.عصیان دختر بزرگتر خانواده و تشکیک در آموزه های پدر و مادر و یافتن تلفن در گنجه ممنوعه مادر و نیاز به تماس با بیرون خانه مانند تلنگری است که ممنوعیت های انفورماتیکی این روزگار را به یاد می آورد.فیلم از لحاظ توزیع و تصویر شخصیتهایش می تواند نمایه تمام وکمالی از یک جامعه محصور شده در بایدها و نبایدها باشد.
(http://yasnababa.blogspot.com/2010/09/dogtooth.html)
از روی پیشنهاد شما این فیلم را من هم دیدم.
برداشت دیگر از داستان فیلم میتواند به پارادوکس میان آزادیهای
مردمی و در سوی دیگر برآورده شدن نیازهای مردم بدست دولت باشد.
هر اندازه که دولتها کارآمدتر و پیشرفتهتر میشوند، آزادیهای مردم و
توانایی رودررویی شهروندان همان دولت با چیزهای روزمره، کمتر و کمتر میشود.
در فیلم اگر ما پدر و مادر را در نقش دولت (و یک دولت دارا و موفق) ببینیم،
بچههای این دو همان شهروندان ما خواهند بود که تقریبا همه نیازهای
آنها (مادی و روحی) در آن محیط بسته برآورده میشود و این تا آنجا پیش
رفته که پدر خانواده برای نیازهای جنسی پسر بزرگ خانواده نیز راهکار دارد.
فیلم اگر جنبه سیاسی آن را در نگر نگیریم، ارزش دیدنی چندانی ندارد، ولی اگر همین
چند مورد بالا هنگام دیدن فیلم در ذهن باشد، روند داستان فهمیدنی و منطقی خواهد بود.