نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان کوتاه
#5

آزادی

آورده اند كه مردی به عالم باقی شتافت . درحال نامه اعمالش در ترازو نهادند . عقربه در وسط ایستاد وکفه ای بر نیآمد .
چندان که اعمال نیک و بد برابر شد و ماندند حیران که چه باید کرد . ندا آمد او را به بهشت فرستید باشد كه هرچه بیند از جهالت خلق . یا از حکمت الله حرفی بر زبان نیآورد . و در نظم موجود . دخالت نکند .

مدتی بدین منوال می گذشت و هرچه می دید . دم برنمی آورد . تا روزی كه : ارابه ای دید . پر از بار در گل نشسته . و ارابه چی اسب را به زخم تازیه می زند. با نواختن هر تازیانه اسب تکانی به خود می دهد و تغلائی می کند . تا قدمی فرا نهد . اما ناتوان تر به جای اول باز می گردد و براثر آن جنبش بیشتر در گل می نشیند .


مرد تاب نیآورده . نزدیك رفت و قفل زبان باز كرد . كه چرا حیوان را می زنی ؟ ارابه چی گفت برای آنکه از گل بیرون جهد . مردگفت . خود پیاده شو . بار را سبک تر کن . آنگاه ارابه را هل بده تا ازگل بیرون آید .

ندا آمد : این یک دخالت بی جا بود كه نوعی تشویش اذهان و شایعه پراکنی به حساب می آید . قرارما این نبود . بنده شرمنده عذر تقصیر آورد و تعهد داد دیگر حرف نزند . و خداوند گفت . ما این خطا را نادیده گرفتیم . باشد كه تکرار نشود .

روزها و شبها از پی هم می گذشت و مرد سعی داشت چیزی نبیند و حرفی نزند . تا روزی که ماموران دوزخ . فردی جهنمی را که دوره محکومیت به سر آورده و از جهنم خلاصی یافته . آوردند . با بدن سوخته و تاول زده در بهشت انداختند و رفتند .

او نظاره می كرد . كه فرد جهنمی از تشنگی له له می زند . و بهشتیان گرد او را گرفته بر او عسل می خورانند . این بار نیز تاب نیآورد . نزدیک شد و گفت او تشنه است . عسل عطش می آورد . صواب آن است كه او را آب دهید .


ندا آمد این دومین دخالت بی جا بود که نوعی اقدام علیه امنیت است و محاربه با خدا به حساب می آید . لذا خداوند امر فرمود . او را به جهنم بردند .


مدتی گذشت . دوستان بهشتی از دوری وی دل تنگ شده . درب جهنم به ملاقات او رفتند . اما او را شاد تر از همیشه یافتند . در شگفت شده علت بپرسیدند . جواب داد آزادی جهنم از استبداد در بهشت خوش تر است .
پاسخ


پیام‌های این موضوع
داستان کوتاه - توسط Mehrbod - 04-30-2012, 12:56 PM
داستان کوتاه - توسط Mehrbod - 08-12-2012, 01:34 AM
داستان کوتاه - توسط mosafer - 09-13-2012, 10:15 AM
داستان کوتاه - توسط Mehrbod - 09-15-2012, 10:11 PM
داستان کوتاه - توسط azadah - 03-13-2013, 05:26 PM
داستان کوتاه - توسط mosafer - 04-21-2013, 07:24 PM
داستان کوتاه - توسط mosafer - 04-21-2013, 07:25 PM
داستان کوتاه - توسط mosafer - 04-21-2013, 07:28 PM
داستان کوتاه - توسط mosafer - 04-21-2013, 07:29 PM
داستان کوتاه - توسط Soheil - 08-01-2013, 09:36 PM
داستان کوتاه - توسط یه نفر - 08-21-2013, 12:03 PM
داستان کوتاه - توسط یه نفر - 08-26-2013, 09:31 PM
داستان کوتاه - توسط یه نفر - 01-16-2014, 12:32 PM
داستان کوتاه - توسط یه نفر - 01-16-2014, 12:36 PM
داستان کوتاه - توسط یه نفر - 01-16-2014, 12:41 PM
داستان کوتاه - توسط یه نفر - 01-17-2014, 08:20 AM
داستان کوتاه - توسط یه نفر - 01-18-2014, 08:49 PM
داستان کوتاه - توسط یه نفر - 02-02-2014, 02:19 PM
داستان کوتاه - توسط undead_knight - 02-02-2014, 02:32 PM
داستان کوتاه - توسط یه نفر - 02-02-2014, 02:53 PM
داستان کوتاه - توسط undead_knight - 02-02-2014, 03:04 PM
داستان کوتاه - توسط azarnoosh - 04-20-2014, 10:10 PM
داستان کوتاه - توسط یه نفر - 12-31-2015, 10:54 PM
داستان کوتاه - توسط Rustin - 01-01-2016, 12:27 PM
داستان کوتاه - توسط solo - 07-05-2016, 05:59 PM
داستان کوتاه - توسط solo - 07-05-2016, 06:09 PM

موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
آخرین ارسال توسط Mehrbod
07-15-2012, 03:45 AM

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان