02-23-2013, 09:39 AM
نقل قول:آندد جان زمانیکه میگوییم جاویدان سرپوشیده به ∞- در بُردار زمان مینِماریم, در بیکران (∞) هم هر چیزی ∞ بار رخ داده است! اگر در تکینگی داتههای ماتیک بدگرند,مشکل من سر همین مفهوم زمان هست،گفتم آیا عدم زمان رو میتونیم زمان در نطر بگیریم؟!آیا میتونیم بگیم تکینی(تسلیم، پارسیش رو استفاده میکنم:)) ) n^10 سال در جایی بوده؟!به نطر من ناشدنیه.
پس تنها یک گسترای دیگر به آمایشهای شایند (= possible combinations) افزودهایم, ولی همچنان ∞ سال داریم و پس دشواریای در خوشنایش (satisfaction) آمایشها نخواهیم داشت.
+ آری به Big Bounce میخورد.
در واقع من ازل و ابد رو دارای دو مقهوم میدونم،یکی زمان بی پایان و دیگری عدم زمان.زمان بی پایان چیزی هست که تو در نمونه های میگی و عدم زمان مفهومی هست که من بیشتر بهش علاقه مندم و ابهام آمیزتره:)
نقل قول:این پیوندی به آزمودن ندارد, اگر ماده «جاویدان + جُنـبان» بود, پس بیکران زمان برای خوشنایش همهیِ آمایشهای مرزمند (محدود) آنهم بیکران بار داشته است.اگر مه جست!(بیگ بونس!؟)وجود داشته باشه بی تردید مشکلی پش نمیاد.
اگر تکینی باشه ابهام داره،نکته در همین ابهام نهفتست، فیزیک فعلی در مورد اینکه چه اتفاقی در تکینی میافته سکوت میکنه:)میرسیم به اینکه آیا تکینی رو هیچ در نطر بگیریم یا بینهایت(شاید نیاز به بازنگری در مفاهیم هیچ و بی نهایت فیزیکی باشه).هر کدوم رو که بپذیریم نتایجی داره که فیزیک فعلی در موردشون سکوت میکنه:)
یا این حال یکی از پاسخ ها اینه که در جایی که زمان نیست(تکینی)هرچند ابدیت یا ازلیت باشه،لزومی به وجود این قانون دوم ترمودینامیک سرسخت وجود نداره:))
نقل قول:این گیراترین بخش سخنت بود که نمیتوان براستی پاسخی به آن داد, ازلیتاد ماده هر آینه گفتیم در بُردار نایی یا - هماکنون پیشرفته, ولی برای اینکه آیا ماده هرگز نابودبلی دقیقا در مورد ازل به مراتب بیش از ابد میشه مطمئن بود ولی در مورد مفهوم این ازل هم اگر پیشتر بریم میبینیم شاید یک قوی سیاه دیگه مخفی شده باشه:)
هم نمیشود هماکنون راهی برای درآوردنش به ذهن من نمیرسد, میتوانیم با فروهازشِ آروینیک (epistemic induction) بگوییم جهان همیشه بوده پس همیشه
خواهد بود, ولی میدانیم که فروهازِشِِ آروینیک مانند همان «قویِ سیاه» میماند و هیچ راهی برای دلاستواری ١٠٠%ایاش نیست.
نقل قول:درود,دقیقا به نکته خوبی اشاره کردی،اگر زمان بی نهایت باشه همه چیز باید اتفاق بیافته ولی این عدم زمان به این راحتیا فکر نکنم عقب بکشه و به این "باید"اجازه ورود بده:)
زیرا اگر جهان جاویدانه باشد به این چم است که بیشمار سال برای خوشنودنِ (=satisfying) همهیِ آمایشهایِ شایند از ماده زمان داشته, پس هر چیزی که میتوانسته
تاکنون رخ دهد رخ داده و آنهم نه یکبار, که خود باز بیشمار بار!
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-