12-26-2010, 07:44 PM
Ouroboros نوشته: مثال بسیار خوبی زدید، این می تواند نوعی استعاره باشد، و بله آن را منطقی می دانم، چراکه معنا می دهد. مثالتان از آن جهت خوب است که یادآوری می کند یکی از جاهایی که گزاره ها به منطقی ترین شکل ممکن در آن بیان می شوند صنایع ادبی است.
درود،
گرامی این چیزی که شما میگویید منطقی نیست.
نخست آنکه گزارهها صرفا از روی معنی داشتن نداشتن تعریف نمیشوند،
بلکه چَم آنها بایستی به درست یا نادرست برداشتپذیر باشد.
Propositions, we shall say, are the sharable objects of the attitudes and the primary bearers of truth and falsity. This stipulation rules out certain candidates for propositions, including thought- and utterance-tokens, which presumably are not sharable, and concrete events or facts, which presumably cannot be false. These consequences fit well with contemporary usage
http://plato.stanford.edu/entries/propositions/
http://plato.stanford.edu/entries/propositions/
البته میتوانید گزاره را چیز دیگری نیز تعریف کنید، ولی همین تعریف دیگر شما نیز خود بایستی روی منطق باشد.
هر آینه, همچنان که پیشتر گفتیم، این چیزی که شما منطق میدانید تنها
زیرگردآیهای از منطق است، چنانکه در همان ریفرنس کاربر کوروش به دانشنامه بریتانیکا نیز آمده است:
In a still narrower sense, logic is restricted to the study of inferences that depend only on certain logical concepts, those expressed by what are called the “logical constants” (logic in this sense is sometimes called <b>elementary logic). The most important logical constants are quantifiers, propositional connectives, and identity. Quantifiers are the formal counterparts of English phrases such as “there is …” or “there exists …,” as well as “for every …” and “for all …” They are used in formal expressions such as (∃x) (read as “there is an individual, call it x, such that it is true of x that …”) and (∀y) (read as “for every individual, call it y, it is true of y that …”). The basic propositional connectives are approximated in English by “not” (~), “and” (&), “or” (∨ ), and “if … then …” (⊃). Identity, represented by ≡, is usually rendered in English as “… is …” or “… is identical to …” The two example propositions above can then be expressed as (1) and (2), respectively
http://www.britannica.com/EBchecked/topic/346177/logic
http://www.britannica.com/EBchecked/topic/346177/logic
از همه اینها گذشته، اگر شما گزاره «آسمان بیمار است» را منطقی میدانید،
پس با منطقی دانستن گزارههای زیر نیز نباید هیچ دشواریای داشته باشید:
- درخت روشن است.
- کوکاکولا دلاور است.
- جهانِ ما سیمکشی شده نقرهفام است.
- آسمان و زمین در جایگاه کاغذ و تکانش اتمی هستند.
البته شما میتوانید منطق خودتان را اینگونه پایهگذاری کنید، ولی گمان نمیکنم تلاش
بیشتری از سوی من برای نشان دادن ناکاربردی بودن چنین برداشتی از منطق بایا باشد.