02-14-2013, 04:43 AM
SAMKING نوشته: ۱. از چی میترسی؟برق گرفتگی، خفتن در قبر، فلج اعضا بدن و بطالت.
SAMKING نوشته: ۲. یه هواپیما داریم با ۱۰۰ سرنشین که توش یه بمب هست که ۱۰ دقیقه دیگه میترکد میشه و یک کارشناس ِ بیکنشکردنِ بمب هم در هواپیماست و نمیتواند با کمکِ همکارانش که روی زمین هستند، بمب را از کار بیاندازد یا هتا آن را از هواپیما بیرون بیاندازد!از دقیقه پنج دقیقه ش را با او حرف میزنیم و سعی میکنیم که او را متقاعد کنیم که رمز را بگوید.اگر نشد شکنجه اش میکنیم تا رمز را بگوید.
اکنون پلیس بمبگذار را یافته و او هم گردن گرفته و سند و مدرک هم بهاندازه کافی یافتهاند.
ولی بمبگذار رمز بمب را نمیگوید!
بنگر تو در چنین جایگاهی باید چه کرد؟
هیچ نکنیم؟
او را شکنجه دهیم؟
در این ۱۰ دقیقه با او از ارزشهای انسانی و خوبی ها و اخلاقیات سخن بگوییم؟
یا...
SAMKING نوشته: ۳. خورشت کرفس دوست داری؟خیر.
SAMKING نوشته: ۴. دروغگوی خوبی هستی؟نزدیکانم همه میگویند دروغگوی خوبی نیستی.خودم هم چنین باوری دارم.
SAMKING نوشته: ۵. دیگران به جکهایی که میگویی میخندند؟بله.
SAMKING نوشته: ۶. یادمانی داری که با یادآوری آن شرمگین و سرخ شوی؟ ( اگر دادینه خودینه است تنها بلی/خیر )آری دارم . در دوران نوجوانی یک بار از یک دختر به شکل بسیار احمقانه ای تقاضای سکس کردم.او را هنوز میبینم و من واقعا شرمگین میشوم از آن کرده.اصلا نمیفهمم چه شد که آن حرف را به او زدم.به این خاطر میگویم که در این دوره از زندگی ام در مورد چنین چیزهایی خیلی محتاط هستم.
SAMKING نوشته: ۷. از زمانی که کودک بودی، پیشامدهای تلخ زیادی بیاد داری؟در دوران کودکی و نوجوانی زندگی چندان آرامی نداشتم و حوادث ناگوار نسبتا زیادی رخ دادند.
SAMKING نوشته: ۸. ورزشکار هستی؟به طور حرفه ای نه.ولی روزی یکی دو ساعت دوچرخه سواری میکنم.هر از گاهی چند ماهی بدنسازی هم میروم.(همین زودی ها باز خواهم رفت احتمالا)
SAMKING نوشته: ۹. پنج واژه میگم نخستین چیزی که به ذهنت میاد رو بنویس:
شلغم
ضد عفونت
کزاز
نور قرمز
گراز
جنگلهای زاگرس و البرز
رپ
رٌب
زیزیگولو
دراکولا
SAMKING نوشته: ۱۰. چه پیشهای رو برای همبود از همه سودمندتر میدونی؟نمیدانم!
کسشر هم تعاونی؟!