02-12-2013, 04:11 PM
آدم نمی تونه لحظات تنهایی شو با كسی قسمت كنه....نمی تونه نیاز به انزوا رو تو خودش بكشه...اون موقع هیشكی رو تو صدف دورمون راه نمی دیم...حتی عزیزترین شخصو....
نمی خوایم... یعنی راستش اصلا نمی شه...باید تنها بود تا فهمید دور و برت چقدر ارزش داره...
ولی..نمی دونم چرا این حسو ندارم...نیاز دارم به گوشه گیری و انزوا ولی دوست ندارم ازش بیام بیرون..دور از همه..دور از جمعیت خشمگین....دور از...حتی دور از تو...
نمی خوایم... یعنی راستش اصلا نمی شه...باید تنها بود تا فهمید دور و برت چقدر ارزش داره...
ولی..نمی دونم چرا این حسو ندارم...نیاز دارم به گوشه گیری و انزوا ولی دوست ندارم ازش بیام بیرون..دور از همه..دور از جمعیت خشمگین....دور از...حتی دور از تو...
قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آن که بانگ آید روزی
کای بیخبران راه نه آنست و نه این