02-11-2013, 07:12 PM
Russell نوشته: نه دیگر سخن من هم اینست که لزوما نمیرسد.
مانندی فردیست که (به اسم) با شما دوست است.در موقع خوشی که از قِبَل هم سود میکنید که ارزش شما برایش معلوم نمیشود وقتی تضاد منافع پیش میآید است که ارزشها مشخص میشوند.
دنیای بهتر که واژه کلیست که نمیشود با آن موافق نبود.دنیای بهتر لزوما معنایش این نمیشود دنیایی که در آن رفاه مجموع انسانها حداکثر شده باشد.
میشود ممکن است رفاه مجموع حداکثر باشد و در عین حال 10% جمعیت برده باشند.اینجاست که برای موافقت یا مخالفت با آن خیلی فرق میکند که در کدام طرف آن باشید.
خب این ارزشها چه جوری به وجود اومدند؟ در همین تضاد منافع بوده که انسانها به این نتیجه رسیدند که اگه حقوق همدیگه رو پایمال نکنند نفع بیشتری نصیب خودشون و نصیب بشریت میشه, این که نگرانی از پایمال کردن حقشون توسط دیگران نباشه (و یا کمتر بشه) و اینکه بتونند به هم اطمینان بیشتری داشته باشند و به آرامش و امنیت بیشتری برسند خودش سود هست, شکل گیری ارزشهای اخلاقی که دلیلی غیر از این نداشته, دلیلش این بوده که همه افراد سود خودشون رو وابسته به هم و وابسته به جمع می دیدند.
اما توی فایده گرایی میتونید به ارزشها اولویت بدید و ارزشی رو انتخاب کنید که بیشتر سود میرسونه و به میزان بیشتری رنج رو از انسانها دور می کنه, و البته تا حد ممکن به ارزشها پایبندیم چون سود پایدارتری داره.
اگه 10% جامعه برده باشند یه مشکل اینه که همیشه امکان شورش اونها و امکان آسیب رسانی شون به دیگران هست, پس همیشه باید نیرویی صرف سرکوب اونها بشه و 90% دیگه احساس ناامنی دارند, هر چی نابرابری در جامعه بیشتر باشه شادی و آرامش در اون جامعه کمتر هست و این یه زیان جمعی هست. یا مثلا میشه گفت ما همه جامعه رو از خلاقیت اون 10% محروم کردیم و شاید نابغه هایی بین اونها باشه!
یه مساله دیگه اینه که رنجی که از بردگی و گرفتن آزادی و تحمیل نابرابری بسیار زیاد به انسانها وارد میشه خیلی زیاده و شادی اندک برده دار جبران اون رو نمیکنه, پس ما ترجیح می دیم که چنین رنج بزرگی رو برای سودی که نامعلوم هست به دیگران وارد نکنیم.