02-07-2013, 06:00 PM
درود امیر عزیز و با عذرحواهی بابت تاخیر،حقیقتش به مقداری زمان یکپارچه و در مود بودن نیاز داشت، نگرش در خود ولی باز هم به دقیقه 90 کشید.
امیدوارم برداشت به بی اهمیتی من نشود که علت دقیقه آخر شدن برعکس آن است
هر چند در عین حال همه کس میتواند برای تایید سخنش به او ارجاع دهد.من البته چندان در فلسفه زبان وارد نیستم ولی با اینکه نظریات ویتگنشتاین و نقد آنها مخصوصا نقد روش شک گرایی دکارتی و جلو رفتن در شکاکیت را فوق العاده هیجان انگیز میبینم ولی اضافه شدن نگاه فرگشتی چه در فلسفه ذهن و چه زبان را جالبتر میبینم و ظهور علوم شناختی و مطالعات جدید روی یادگیری زبانی کودکان همه پدیدهای جدیدی هستند که پس از این بزرگان آمده اند و بنگر من چنین بحثها و سوالاتی را به حاشیه میبرد یا شاید مانند جدال قدیمی طبیعت در برابر تربیت انها را باز تعریف و به مرحله جدیدی ببرند.
اما اینقدر میدانم که من بیشتر در قضاوت و با دانسته های امروز خود زبان را نمایانگر طبیعت انسان میبینم و با نگاه پراگماتیک که آنرا کاملا قراردادی میداند مخالف میبینم.
این یادگیری قوانین بازی بود ولی اصل علاقه من بیشتر به همان تحلیل و حل پازلهای فکری بگمانم برمیگردد،بطرز جالبی بازی شطرنج تصادف را از صفحه بازی به بیرون میمکد و این برای من که ریاضی را هم دوست دارم جالب است.
در کل نظر میرسد ادبیات بخصوص ادبیات شفاهی در ایران بسیار نیرومند است.بنظر من برای تغییرات از پایین به بالا این تاثیر ادبیات بسیار چشمگیر است و من هم به ناچار باید موافقش باشم چون که ظاهرا همین هست که هست !!
در غرب هم بگمانم نقش ادبیات در تغییر نگرش مردم نسبت به برده داری یا حقوق کودکان بسیار مهم بوده و از دید آنهایی که چشم براه تغییر در ایران هستند این پدیده (حداقل بعنوان نشانه و نه علت) دور مانده.
امیدوارم برداشت به بی اهمیتی من نشود که علت دقیقه آخر شدن برعکس آن است
Ouroboros نوشته: 1. پیرامون اختلافات میان برتراند راسل و لودویگ ویتگنشتاین نظرتان چیست؟ بطور کلی دیدگاه خود دربارهی ویتگنشتاین متاخر را برایمان بازگو بکنید.ویتگنشتاین یک نابغه بوده و بگمانم کسی در آن شک نداشته باشه،بگمانم جی ای مور بود که او را در قطار هنگام برگشت به کمبریج دیده بود و پس از آن به زنش گفته بود من خدا را دیدم !!
هر چند در عین حال همه کس میتواند برای تایید سخنش به او ارجاع دهد.من البته چندان در فلسفه زبان وارد نیستم ولی با اینکه نظریات ویتگنشتاین و نقد آنها مخصوصا نقد روش شک گرایی دکارتی و جلو رفتن در شکاکیت را فوق العاده هیجان انگیز میبینم ولی اضافه شدن نگاه فرگشتی چه در فلسفه ذهن و چه زبان را جالبتر میبینم و ظهور علوم شناختی و مطالعات جدید روی یادگیری زبانی کودکان همه پدیدهای جدیدی هستند که پس از این بزرگان آمده اند و بنگر من چنین بحثها و سوالاتی را به حاشیه میبرد یا شاید مانند جدال قدیمی طبیعت در برابر تربیت انها را باز تعریف و به مرحله جدیدی ببرند.
اما اینقدر میدانم که من بیشتر در قضاوت و با دانسته های امروز خود زبان را نمایانگر طبیعت انسان میبینم و با نگاه پراگماتیک که آنرا کاملا قراردادی میداند مخالف میبینم.
Ouroboros نوشته: 2. مهر بورزید ریشههای علاقهی خود به شترنگ را برایمان بگویید.شروعش این بود که 5-6 سالم بود پدر و مادرم برای من یک شطرنج خریدند.نمیدانم هنوز بین خرت و پرتهای قدیمی باشد یا نه.یک شطرنج بود با صفحه پلاستیکی و مهره های بزرگ و شامل یک سری مهره اضافه برنگ قرمز با یک صفحه اضافی برای بازی سه نفره بود که من هنوز هم کنجکاوم بدانم بازی 3 نفره سطرنج چطوریست.
این یادگیری قوانین بازی بود ولی اصل علاقه من بیشتر به همان تحلیل و حل پازلهای فکری بگمانم برمیگردد،بطرز جالبی بازی شطرنج تصادف را از صفحه بازی به بیرون میمکد و این برای من که ریاضی را هم دوست دارم جالب است.
Ouroboros نوشته: 3. آیا تا به حال واقعهای بسیار تلخ و ناگوار برایتان رخ داده؟ اگر بله، بگویید چگونه با آن کنار آمدید.آری تلخترین همان مرگی بود که بالاتر گفتم،و هنوز هم بگمانم کاملا در ناخودآگاهم با آن کنار نیادمده ام ولی هر چه بوده گذر زمان بوده.شاید هم تفکر بیشتر من درباره ارزشها در این جهان یکی از علتهایش همان باشد
Ouroboros نوشته: 4. به باور شما ادبیات در ایران معاصر نقش موثرتری ایفا کرده یا روشنفکری، و آیا موافق این تاثیر هستید یا مخالف آن؟بی تردید ادبیات موثرتر بوده،البته روشنفکری هم نقش داشته ولی بطور موقت و محدود توسط الیتی که مقام دولتی پیدا کرده و از بالا به پایین تغییراتی داده اند.البته با ظهور رسانه هایی مثل ماهواره باز هم معادلات عوض شده اند.
در کل نظر میرسد ادبیات بخصوص ادبیات شفاهی در ایران بسیار نیرومند است.بنظر من برای تغییرات از پایین به بالا این تاثیر ادبیات بسیار چشمگیر است و من هم به ناچار باید موافقش باشم چون که ظاهرا همین هست که هست !!
در غرب هم بگمانم نقش ادبیات در تغییر نگرش مردم نسبت به برده داری یا حقوق کودکان بسیار مهم بوده و از دید آنهایی که چشم براه تغییر در ایران هستند این پدیده (حداقل بعنوان نشانه و نه علت) دور مانده.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound