12-20-2010, 03:10 PM
دوستان درگیر مساله ای هستم که خواهشا اگه کسی توانا هست ساده راهنمایی ام کنه من زیاد درگیر واژه هایی مثل ماتریالیسم و اخلاقی و غیر اخلاقی و ... نیستم ... فرض می کنم دنیایی دیگه ای در کار نباشه و دنیا همینی که هست ... باید ما تو همین دنیا تلاشمون رو برای بقای عدالت و برقراری اون داشته باشیم حالا هر شخصی به نحوی ... خیلی چیزها هم هستند که نمی شود برای اونها دادگاهی تشکیل داد چون اساسا به عنوان جرم تعریف نشدند و این وجدان درونی ما هست که اونها رو به عنوان جرم تلقی می کنه فرض بگیرید پسری ازدوران نوجوانی با دختری رابطه ی عاشقانه پیدا می کند و با هزار امید اون رو به دنبال خودشون می کشونه و دختر هم از فرصت هایی زیادی بخاطر اون پسر می گذره اما روزی هم میرسه که پسر زیر همه حرفها میزنه و منکر اون میشه حالا اولا که این از دیدگاه قانون جرم محسوب نمیشه یعنی هیچکی نمیاد اون پسر رو به زندون یا شلاق محاکمه کنه که چرا به وعده هایت به دختر عمل نکردی ؟ اما وجدان ما اگر شاهد ماجرا باشد پسر رو مستحق مجازات و سرزنش میدونه به دلیل مثلا زدن ضربه های روحی به دختر(که کمتر از ضربه های جسمی نیست) با در نظر گرفتن این مثال شخصی رو در نظر بگیرید که خانواده و پدر ومادر هیچ کوتاهی در حق صحیح بزرگ کردن اون نکردن بالعکس نسبت به دیگران در تربیت او پیشرو هم بوده اند حال پس از مدتی پسر تصمیم به خودکشی داره ، در اینجور جایی به نظر شما چنین کاری درست هست همونطوری که در مثالی که قبلا زدم ما اون پسر رو لایق مجازات می دونیم به دلایلی مانند اینکه باعث افسرده شدن و حتی منجر به مرگ دختر شده در مورد مثال خودکشی هم با خودکشی کردن اون شخص ضررهای جبران ناپذیری به طور نامحسوس به اشخاص وارد میشه (از نوع همان ضربه هایی که پسر مذکور در مثالم با زدن زیر وعده هایش به دختر وارد می کنه) این از یه طرفه مساله از طرفی دیگه هم این مساله مطرح هست شخصی که میخواد به زندگی خود خاتمه بده (به دلیل مثلا یه بیماری صعب العلاج ) نمیتونه به خاط دیگرون خودش تا آخر عمر متحمل رنج و ضرر باشه(البته این جنبه زیاد مهم نیست مهم همون قسمت اول مساله اس) این وسط نظر شما چیه ؟؟؟