02-05-2013, 12:33 AM
Mehrbod نوشته: هنبازش دادهها از تراز یاختهها به ما ارث رسیده undead جان، باکتریها هم دادهها را میان خودشان میهنبازند (share)، ولی در تراز آدمی شاید اندکی داستان بدگرد.در چیزهای کلی که اختلافی وجود نداره:)
زادآوری (تولید مثل) در نگاه یکم نیاز به زنده ماندن دارد، هنبازش دادهها اینجور که میتوانیم برآورد بزنیم آن اندازه در زنده بودن ما مهندی نداشته، دستکم نه بچهرهی »گفتمان (بحث)» کردن آن!
شیوهی gossip کردن یا همان سخنچینی کردن ولی بی اندازه فرگشتیک به نگر میاید، اینکه نخستین چیزی که به نگرمان مهند میاید
را به نخستین کسیکه برسیم بگوییم، این رفتار بیشتر از آن فراگیر که بخواهیم بیش از اندازه درباره فرگشتیک بودن یا نبودنش خودمان را بیازاریم (:
این سخنچینیها انگار در زنده ماندن ما نقش پررنگی تری داشته اند، مانند میمونها که تا چیزی میشود میاغازند به جیغ و داد و به همدیگر آگاهی رسانی میکنند.
ولی فراتر از این، گرایش به گفتمان کردن یک چیز نویی است و آن اندازه هم در گذشته به نگر نمیاید در فرازیست ما نقش داشته بوده باشد، بیشترین چیزیکه
نقش دارد "کنشمندی" است نه "سخنوری"، دستکم تا همین چند هزار سال پیش. در این چند هزارسال و روند شهرمندی و شهرنشینی ابزارهای نرم که سخنوری
و هوش و .. باشند بی اندازه شتابیدهاند (و در نگر داشته باش که من دارم همینجور میگاسم {حدس میزنم} و پیش میروم) و پس میتوان آنرا یک پدیده تازه در نگر گرفت.
به دید من رویهمرفته همه فرایندهای اندیشیک نو هستند، در فرگشت کُنش همیشه برگزیدگی به اندیشه داشته
مگر در پرگیر (environment) امروزین که آسیبهای پرگیر کمینیده و ما میتوانیم در آسایش و آرامش نسبی زمان کنار گذاشته و بیاندیشیم.
ببین من میگم اینها احتمالا غیر طبیعی هست،غیر طبیعی به چه معنا؟غیر طبیعی مثل رفاه اجتماعی.
در طبیعت اگر حیوانی بیش از اندازه تولید مثل کنه،زن هاش تاوان میدند چون نمیتونه از همه بچه هاش مراقبت کنه ولی در جامعه انسانی به این راحتیا ما نمیزاریم طبیعت کسی رو مجازات کنه:)
راه سومند کردن رفاه اجتماعی هم کنترل جمعیت غیر طبیعی هست:)
راه های طبیعی به قول داوکینز بیماری، قحطی و... هستند:))
حالا این داستان ها رو گفتم که به این نتیجه برسم اینها لزوما چیزهای طبیعی نیستند بلکه چیزهایی هستند که به دلیل پیشرفته بودن زیاد ماشین های شبیه ساز ما(مغز)بوجود اومدند هرچند محصول طبیعت هستند و چیزهای ابتدایی وجود دارند که پایه هاشون هستند(مثل شایعه) ولی در نهایت لزوما یک چیز فرگشتیک نیستند (باز هم من فرگشتیک رو به معنای مستقیمش به کار میبرم مگرنه به طور غیر مستقیم چیزی جز فرگشت در کار نیست)
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-