12-19-2010, 11:28 PM
Ouroboros نوشته: منطقی خواهد بود، واقعیت نخواهد داشت. و نشان دادیم که این دو با هم متفاوتند، البته ما که نه، تمام مکاتب فلسفی که در یک و نیم قرن ِ اخیر از منطق، شک و یقین، فلسفه ی ِ زبان و دین صحبت کرده اند نشان داده اند..
پارادوکس ِ زنون:
(چنانکه ملاحظه می فرمایید، طی کردن ِ فاصله ی ِ 0 تا 100 یا مبداء تا مقصد، برمبنای ِ این گزاره منطقا غیرممکن خواهد بود، حالا مرد می خواهد که بلند بشود از جایی که نشسته، فاصله ی ِ تا یخچال را طی بکند و یک لیوان آب بردارد)
این تنها برمیگردد به اینکه شما «منطق» را چه چیزی تعریف کرده و بشناسانید.
اینگونه که من فهمیدم، شما منطق را همان استدلال در نگر گرفتهاید، هنگامیکه در
تعریف منطق، «درستی استدلال» تنها یکی از بازوهای منطق (soundness) خواهد بود.
از آنجاییکه کاربر کوروش (که گرداننده تالار منطق! نیز میباشند) نتوانست «منطق»
را برای ما تعریف کند، من این زحمت را به خود داده و آنرا برای دوستان بازگویی میکنم.
«منطق» یک ابزار (و به بیانی، تنها ابزار ما) برای بازشناسی درست از نادرست است.
از سوی دیگر، برای بازشناسی درستی از نادرستی هر چیز (بگوییم یک گزاره) بایستی دو شرط منطقی برآورده شود:
- Soundness
- Validness
به بیان دیگر، منطق دو بازو دارد: یک بازوی آن روند استدلال را دنبال میکند (برای نمونه اگر در استدلال
سفسته منطقی بکار رفته بود، درستی گزاره خودبهخود از قطعیت در میآید) و بازوی دیگر نیز، valid بودن آن را با دادههای ما از واقعیت همسنجی میکند.
نمونه پیشین را یکبار دیگر میآورم:
- کبوتر پر دارد.
- کبوتر با پر خود پرواز میکند.
- هر جانداری که پر داشته باشد، میتواند پرواز کند.
.The conclusion is sound but not valid
در بالا استدلال آورده شده سراسر درست میباشد ولی فرجام آن valid نبوده، پس گزاره نادرست و نامنطقی خواهد بود.
توضیح پارادوکس زنون (که در حقیقت پارادوکس نمیباشد) نیز بسیار ساده است.
در ریاضیات میدانیم که پاسخ بخش کردن «شمارک بر بینهایت» همواره 0 است، به بیان دیگر
نمیتوان فاصله دو نقطه A و B را تا بینهایت کوچک کرد (در یک جایی دیگر بخشپذیر نیست) پس
زمانی که برای رفتن از A به B نیاز میباشد نیز بینهایت نبوده و «جابهجایی» فرآیندی شدنی خواهد بود.
اکنون چرا این پارادوکس زنون «منطقی» نیست؟ چنانکه میتوان دید، در استدلال آورده شده آن هیچ اشکالی
وارد نیست، اما در درست بودن (valid) پیشانگاشتهای آن اشکال وارد است، چرا که در نمونه این پارادوکس،
پیشانگاشت بر این گذاشته شده است که میتوان فاصله دو نقطه را تا بینهایت بخش کرده و کوچک و
کوچکتر نمود، هنگامیکه دادههای بیرونی به ما میگویند که «اندازه مایه در جهان» محدود بوده و نمیتوان
آن را تا بینهایت بخش کرد، پس انگاشت گفته شده نادرست بوده و شرط valid بودن منطق برآورده نخواهد شد.
همچنان که در پیک نخستین همین جستار نیز نوشتیم:
مهربد نوشته: تاکنون که پدید آمدن چیزی از هیچ آروین (تجربه) نشده است، پس منطقی نیست.
پس برای فهمیدن «منطقی» بودن نبودن یک گزاره نبایستی تنها به استدلال آن، که به valid
بودن پیشانگاشتهای آن نیز نگریست، اگرنه که هر چیز نادرستی میتواند منطقی شمرده شود.