01-22-2013, 09:02 AM
خوب تعریف خوبی از نظریه علمی و نقش اصل ابطال پذیری در محک نظریه علمی به کمک دوستان پیدا کردیم .
بعد سئوالی پیدا کردیم
آیا هر چه در علم است درست است و هر چه درست است علمیست ؟
دوستان جوابهای بسیار خوبی داده اند که همه آنها به یک نکته اساسی و بسیار مهم اشاره دارد .
اگر جوابهایی که دوستان داده اند را باز کنیم به یکی از مهمترین خلطها و سئوتفاهمهایی که در باره علم محدوده فعالیتش و ارزش اعتبارهایش و رسالتش دارد می رسیم و شاید به مهمترین نکته ای که فلسفه پست مدرنیسم به آن اشاره می کند دست بیابیم .
دوست خوبمان آنجلا که کاملا مشخص است که فلسفه علم را خوب می داند جواب درست را داده اند یعنی اینکه فرموده اند هر آنچه در علم هست درست نیست اما هر آنچه که به آن بیشتر می توان تکیه کرد علم است .
این جمله کاملا درست ایشان را من می خواهم جمع ببندم با بحثی که بین امیر و آندرنایت در گرفته است .
امیر معتقد است که علم خود مبنایی غیر علمی و ایدئولوژیک دارد که ما نمی توانیم آن را ثابت کنیم .
ایشان آن مبنای غیر علمی و ایدئولوژیک علم را پوزتیویسم می دانند پوزتیویسم را هم گرچه مشخصا تعریف نمی کنند اما بنظر می آید عینی بودن برابر با واقع بودن را مبنای پوزتیویسم می دانند و این باور را اولا غیر قابل اثبات می شمارند دوما این باور را ایدئولوژیک می دانند سوما این باور را مبنای علم می دانند .
من فکر می کنم از نوشته های امیر سئوالات خوبی می توان استخراج کرد سئوالاتی که خودشان به بازتر شدن و شفافتر شدن موضوع کمک می کنند .
بیایدد بپرسیم :
آیا واقعا پوزتیویسم مبنای علم است ؟
آیا پوزتیویسم خودش یک ایدئولوژیست ؟
آیا علم مدعی درک یقینی واقعیت از غیر واقعیت است یا علم مدعی درک واقعیت قابل اتکا تر آن هم تا اطلاع ثانویست خلاصه ادعای علم چیست ؟
و دست آخر اینکه اصلا این اصل ابطال پذیری خودش یک اصل علمیست یا خیر ؟
چرا ؟!؟!
بعد سئوالی پیدا کردیم
آیا هر چه در علم است درست است و هر چه درست است علمیست ؟
دوستان جوابهای بسیار خوبی داده اند که همه آنها به یک نکته اساسی و بسیار مهم اشاره دارد .
اگر جوابهایی که دوستان داده اند را باز کنیم به یکی از مهمترین خلطها و سئوتفاهمهایی که در باره علم محدوده فعالیتش و ارزش اعتبارهایش و رسالتش دارد می رسیم و شاید به مهمترین نکته ای که فلسفه پست مدرنیسم به آن اشاره می کند دست بیابیم .
دوست خوبمان آنجلا که کاملا مشخص است که فلسفه علم را خوب می داند جواب درست را داده اند یعنی اینکه فرموده اند هر آنچه در علم هست درست نیست اما هر آنچه که به آن بیشتر می توان تکیه کرد علم است .
این جمله کاملا درست ایشان را من می خواهم جمع ببندم با بحثی که بین امیر و آندرنایت در گرفته است .
امیر معتقد است که علم خود مبنایی غیر علمی و ایدئولوژیک دارد که ما نمی توانیم آن را ثابت کنیم .
ایشان آن مبنای غیر علمی و ایدئولوژیک علم را پوزتیویسم می دانند پوزتیویسم را هم گرچه مشخصا تعریف نمی کنند اما بنظر می آید عینی بودن برابر با واقع بودن را مبنای پوزتیویسم می دانند و این باور را اولا غیر قابل اثبات می شمارند دوما این باور را ایدئولوژیک می دانند سوما این باور را مبنای علم می دانند .
من فکر می کنم از نوشته های امیر سئوالات خوبی می توان استخراج کرد سئوالاتی که خودشان به بازتر شدن و شفافتر شدن موضوع کمک می کنند .
بیایدد بپرسیم :
آیا واقعا پوزتیویسم مبنای علم است ؟
آیا پوزتیویسم خودش یک ایدئولوژیست ؟
آیا علم مدعی درک یقینی واقعیت از غیر واقعیت است یا علم مدعی درک واقعیت قابل اتکا تر آن هم تا اطلاع ثانویست خلاصه ادعای علم چیست ؟
و دست آخر اینکه اصلا این اصل ابطال پذیری خودش یک اصل علمیست یا خیر ؟
چرا ؟!؟!