سلام
آیا محک علمی بودن اندیشه ها آنگونه که پوپر ادعا می کند ابطال پذیری آن است ؟
آیا شما محک دیگری را جز ابطال پذیری شرط علمی بودن اندیشه ها می دانید ؟
چرا علمی بودن و علمی نبودن اندیشه ای مهم است ؟
چرا باید اندیشه ها را طبقه بندی کرد ؟
؟!؟!
chera نوشته: سلام
آیا محک علمی بودن اندیشه ها آنگونه که پوپر ادعا می کند ابطال پذیری آن است ؟
آیا شما محک دیگری جز ابطال پذیری شرط علمی بودن اندیشه ها می دانید ؟
چرا علمی بودن و علمی نبودن اندیشه ای هم است ؟
چرا باید اندیشه ها را طبقه بندی کرد ؟
؟!؟!
با درود چرای گرامی،
اینجا پیشتر خوشآمد گفتیم شادباش ها، دلداری ها، درودها و بدرودها - صفحه 3 (:
و درباره ابطالپذیری، برای شناخت واقعیت بیرونی یا در همان منطق نیازی به ابطالپذیری نیست، ولی در پژوهشهای دانشیک (علمی)
چرا، زیرا درستیِ این پژوهشها را نمیتوان تنها چون پژوهشگر به ما میگوید پذیرفت و باید همیشه بتوان با بازآزمودن آن نتیجهی یکسانی گرفت.
درباره دگرسانی میانی دانش و دانشنما (شبهعلم) سخنِ بسیار میرود و همیشه هم نمیتوان آنرا بهمین سادگی درآورد، بویژه
در جاهایی که پای مزداهیک (ریاضیات) به میان میاید و اگر شما نتوانید بخوبی همه چیز را خوانده و دریابید، دریافت دانشنماییِ پژوهش نیز ناشدنی خواهد شد.
هرآینه، در این جُستار ما چند شگرد برای شناسایی دانشنماها آوردهایم:
اینها چند نمونه از دانشنماها هستند که پیشتر بهشان پرداختهایم:
سلام و ممنون و اما
ابطال پذیری در فلسفه علم به چه معناست ؟
لطفا سعی کنید با مثال توضیح دهید .
در ضمن برای اینکه درک بهتری از اصل ابطال پذیری و ضرورت وجود چنین اصلی بیابیم به مثالهای زیر توجه کنید و بفرمایید کدام قانون و اندیشه های زیر علمیست ؟ چرا ؟
قانون جاذبه عمومی
قانون جذب در روانشناسی
اعتقاد به رواندرمانی گروهی
روانشناسی اجتماعی .
اعتقاد به اصل مورفیک رزنانس ( که توسط بیولوژیست راپرت شلد راک طرح شده ) .
اصل تطور تاریخ مارکسیسم .
اعتقاد به اینکه آنچه عقرب می کند اقتضای طبیعتش است .
اعتقاد به اینکه سیگار باعث سرطان ریه می شود .
سرنوشت هر کس از قبل نوشته شده .
؟!؟!
chera نوشته: سلام و ممنون و اما
ابطال پذیری در فلسفه علم به چه معناست ؟
ابطالپذیری در پارسی میشود پوچشپذیری، یعنی بتوانید یک چیز را بپوچید یا پوچی آنرا نشان دهید.
چه زمانی میتوانید یک چیز را بپوچانید؟ زمانیکه بتوانید آنرا بیازمایید (آزمایش کنید) و بازبیازمایید، پس پوچشپذیری وابسته به آزمایشپذیری یک دادهی دانشیک است.
chera نوشته: در ضمن برای اینکه درک بهتری از اصل ابطال پذیری و ضرورت وجود چنین اصلی بیابیم به مثالهای زیر توجه کنید و بفرمایید کدام قانون و اندیشه های زیر علمیست ؟ چرا ؟
قانون جاذبه عمومی
قانون گرانش دانشیک است، زیرا شما میتوانید شرایط آزمایش را آماده نموده و ترتیب آزمایشی را بدهید که نادرستی فرمولهای آورده شده را نشان دهد.
chera نوشته: قانون جذب در روانشناسی
درباره "جذب" یا "گیرایی" فَردیدتان (منظورتان) را نگرفتم. ولی روانشناسی آنچنان دانشیک نیست،
زیرا نمیتوان یک آزمایش را همیشه تکرار کرد: آزمایشپذیری ندارد، پس پوچشپذیر (= ابطالپذیر) نیست.
ولی همیشه هم اینجور نیست و میتوان در برخی زمینههای روانشناسی ترتیب آزمایشهایی را داد که پوچشپذیر هستند.
chera نوشته: اعتقاد به رواندرمانی گروهی
[بسختی] پوچشپذیر است، میتوان یک آدم را چندبار آزموده و دید که آیا بتنهایی یا در گروه بهتر رواندرمانی میشود.
شما پوچشپذیری دارید، زیرا میتوانید همیشه یک همبودِ آماری (جامعه آماری) از بیمارهای روانی یافته و ببینید که در گروه بهتر درمان میشوند یا تنها.
chera نوشته: روانشناسی اجتماعی .
بیشتر زمانها پوچشپذیر نیست.
chera نوشته: اعتقاد به اینکه آنچه عقرب می کند اقتضای طبیعتش است .
!!
chera نوشته: اعتقاد به اینکه سیگار باعث سرطان ریه می شود .
پوچشپذیر است، میتوان با بررسی دو همبودِ (جامعهی) آماری بزرگ سیگارکش و
ناسیگارکش دریافت که آیا در میان یکمی آمار سرطان ریه بیشتر است یا نه.
شما هر زمان دوست داشتید میتوانید دوباره دو همبود آماری دست و پا کرده و درستی گزاره را بازآزمایید: پوچشپذیر است.
chera نوشته: سرنوشت هر کس از قبل نوشته شده .
No way in hell to refute this one :)
هیچ راهی برای پوچاندن این گزاره نیست، پوچشپذیر نیست.
سلام
یک نکته خیلی مهمی دوست عزیز بنده مطرح کرده اند که تکرارش و توجه به آن بسیار مفید است و آن هم اینکه معنای ابطال پذیری دقیقا برابر با آزمون پذیریست .
هستند دوستانی که ابطال پذیری را توانایی باطل شدن یا بطلان ذاتی و علامت نسبیت حقیقت .. می دانند و با چنین برداشتی ادعای کشف تناقض در ادعای پوپر می کنند .
در حالی که همانگونه که بدرستی طرح شد ابطال پذیری چیزی نیست جز آزمون پذیری .
اما سئوال اینجاست که آزمون پذیر چیست ؟ یک اصل علمی باید چگونه طرح شود که آزمون پذیر باشد ؟ آیا آزمون پذیری به معنای امکان محاط شدن در لوله آزمایش است ؟ آیا پروسه تکامل که فقط یک بار اتفاق افتاده یا فرمول جرم در سرعت نور که هیچگاه اتفاق نیافته اند اصول علمی نیستند .
و البته یک سئوال دیگر اینکه :
اگر سیگار کشیدیم آن هم دو بسته در روز بعد از 70 سال هم به مرگ طبیعی مردیم آیا اصل ارتباط سیگار با سرطان باطل می شود ؟ اگر نه چرا ؟
این سئوالات برای این طرح شده که با ماهیت اصل ابطال پذیری در فلسفه علم آشنایی بیشترب بیابیم .
صبور باشیم
چرا ؟!؟!
chera نوشته: سلام
یک نکته خیلی مهمی دوست عزیز بنده مطرح کرده اند که تکرارش و توجه به آن بسیار مفید است و آن هم اینکه معنای ابطال پذیری دقیقا برابر با آزمون پذیریست .
هستند دوستانی که ابطال پذیری را توانایی باطل شدن یا بطلان ذاتی و علامت نسبیت حقیقت .. می دانند و با چنین برداشتی ادعای کشف تناقض در ادعای پوپر می کنند .
در حالی که همانگونه که بدرستی طرح شد ابطال پذیری چیزی نیست جز آزمون پذیری .
اما سئوال اینجاست که آزمون پذیر چیست ؟ یک اصل علمی باید چگونه طرح شود که آزمون پذیر باشد ؟ آیا آزمون پذیری به معنای امکان محاط شدن در لوله آزمایش است ؟ آیا پروسه تکامل که فقط یک بار اتفاق افتاده یا فرمول جرم در سرعت نور که هیچگاه اتفاق نیافته اند اصول علمی نیستند .
و البته یک سئوال دیگر اینکه :
اگر سیگار کشیدیم آن هم دو بسته در روز بعد از 70 سال هم به مرگ طبیعی مردیم آیا اصل ارتباط سیگار با سرطان باطل می شود ؟ اگر نه چرا ؟
این سئوالات برای این طرح شده که با ماهیت اصل ابطال پذیری در فلسفه علم آشنایی بیشترب بیابیم .
صبور باشیم
چرا ؟!؟!
خب تقریبا میشه گفت که آزمون پذیری همون ابطال پذیری هست.
برای درکش میشه به فرض علمی نگاهی انداخت،فرض علمی فرضی هست که میخواد یک سری اطلاعات(فکت) رو توضیح بده و بینشون ارتباط برقرار کنه برای این کار فرض ما یک یا چند پیشبینی آزمون پذیر داره با تطابق و آزمایش قابل رد یا اثبات شدن هستند.
برای مثال در فرگشت لازم نیست ما از ابتدا یک تک سلولی داشته باشیم و صبر کنیم تا بعد از میلیون ها سال تبدیل به یک موجود پیچیده بشه یا نشه ولی در عوض با داشتن شواهدی که فرض ها فرگشت رو تائید میکنند و آزمایش نمونه هایی که به پیش بینی های کوتاه مدت فرگشت مربوط هست میتونیم درست بودنش رو تائید کنیم(تا زمانی که با داده های تجربی هم خوانی داره)
یک نکته ای هم در مورد علت و معلول علمی بگم:
بعضی وقت ها منظور این هست که x یک فاکتور مهم در رخ دادن y هست ولی لزومی برای وجودش نیست.
برای نمونه اینکه سیگار سرطان زاست به این معناست که سیگار کشیدن نقش مهمی در ایجاد انواع خاصی از سرطان داره ولی با وجود سیگار کشیدن امکان سرطان نگرفتن هست و یا بدون سیگار هم ممکنه شخص دچار سرطان بشه.
حالت دیگه زمانی هست که x شرط لازم y هست،برای نمونه اگر سرطان ریه ناشی از سیگار رو در نظر بگیریم بدون سیگار این سرطان بوجود نمیاد ولی در مقابل باز هم اگر سیگار کشیده بشه لزومی نیست که شخص این سرطان رو بگیره.
حالت نهایی هم زمانی هست که x شرط کافی برای y هست یعنی مثلا اگر یک ویروس آنفلونزا موجود باشه شخص در هر حالتی آنفلونزا میگیره ولی برای هر آنفلونزایی این ویروس شرط لازم نیست و بدون این ویروس هم شخص ممکنه دچار انفلونزا بشه(مثلا در اثر یک ویروس دیگه)
البته ممکنه x شرط لازم و کافی y باشه در این حالت x حتما باعث y میشه و y بدون x ایجاد نمیشه.
برای نمونه spirochete Treponema pallidum شرط لازم و کافی برای سیفیلیس(syphilis) هست.بدون این باکتری سیفیلیس داشتن غیرممکنه و با داشتن سیفیلیس مستلزم داشتن این باکتریه.
خیلی وقت ها ما باید در نظر داشته باشیم که علت و معلول که در فرض مطرح میشه از چه نوعی هست تا آزمون پذیریش مشخص بشه:)
ابطال پذیری نظریه علمی به وسیله پیش بینی هایی هست که انجام میده، یعنی اون پیش بینی ها باید "امکان اشتباه بودن " داشته باشند، به همین خاطر توضیحاتی که در هر صورت درستند نمیتونند نظریه علمی باشند. مثلا در مورد فرگشت، اگه این نظریه بگه که n سال قبل انسان با شکل و شمایل کنونی وجود نداشته ، با پیدا شدن فسیل انسان در اون سالها این نظریه ابطال میشه ؛ البته وقتی نظریه ای ابطال پذیر باشه یعنی اصلاح پذیر هم هست و میتونیم به بیان بهتر و دقیق تری ازش برسیم، مثل اینکه ارتباط سیگار و سرطان به کلی رد نمیشه ولی همونطور که undead_knight گفتند دقیقتر بیان میشه (اما عجب موجودی هست اون که روزی دو بسته سیگار بکشه و درنهایت بعد از هفتاد سال به مرگ طبیعی بمیره!)
Angela نوشته: (اما عجب موجودی هست اون که روزی دو بسته سیگار بکشه و درنهایت بعد از هفتاد سال به مرگ طبیعی بمیره!)
قطعا اگر نمیکشید ۹۰ سالگی میمرد.
Angela نوشته: ابطال پذیری نظریه علمی به وسیله پیش بینی هایی هست که انجام میده، یعنی اون پیش بینی ها باید "امکان اشتباه بودن " داشته باشند، به همین خاطر توضیحاتی که در هر صورت درستند نمیتونند نظریه علمی باشند. مثلا در مورد فرگشت، اگه این نظریه بگه که n سال قبل انسان با شکل و شمایل کنونی وجود نداشته ، با پیدا شدن فسیل انسان در اون سالها این نظریه ابطال میشه ؛ البته وقتی نظریه ای ابطال پذیر باشه یعنی اصلاح پذیر هم هست و میتونیم به بیان بهتر و دقیق تری ازش برسیم، مثل اینکه ارتباط سیگار و سرطان به کلی رد نمیشه ولی همونطور که undead_knight گفتند دقیقتر بیان میشه (اما عجب موجودی هست اون که روزی دو بسته سیگار بکشه و درنهایت بعد از هفتاد سال به مرگ طبیعی بمیره!)
من فکر می کنم این بهترین پاسخی بود که می شد به سئوال ( آزمون پذیری چیست و چه شرطی دارد ؟ ) داد .
شاید یکی از مهمترین ارکان نظریه علمی و معیار ابطال پذیری در شناخت نظریه علمی را آنجلا به زیبایی گفته اند یعنی پیشبینی کنندگی البته یک نکته مهم دیگر هم در نظراتشان هست که توضیح می دهم .
پرسیده بودیم ابطال پذیری چیست ؟ دوست خوبمان به درستی پاسخ دادند به معنای آزمون پذیریست دوباره پرسیدیم که آزمون پذیری چیست و شرط آزمون پذیر بودن کدام است ؟ دوست دیگرمان به درستی جواب داده اند که یعنی نظریه ما پیش بینی کننده باشد .
نکته دیگری که در سخنان آنجلا وجود دارد و ارزش دارد به آنها دقیقتر فکر کنیم یکی اصلاح پذیری نظریه علمیست نظریه علمی مانند هر موجود دیگری تکامل پذیر است .
اما من یک توضیح و یک سئوال جدید دارم .
اول اینکه جمله سیگار باعث سرطان ریه می شود یک جمله علمی غلط است علمیست به این دلیل که می توان آن را آزمود و غلط است چون می توان کسی را یافت که سیگار می کشد و سرطان نمی گیرد جمله صحیح علمی این است که سیگار کشیدن موجب افزایش اینسیدانس ( درصد ابتلا ) سرطان ریه است این جمله علمی و درست است اما دقیق نیست جمله علمی درست و دقیق این است که سیگار موجب افزایش 30 درصدی در اینسیدانس سرطان ریه می شود .
پس ما می توانیم جمله علمی غلط و جمله علمی صحیح و غیر دقیق و جمله علمی صحیح و دقیق بگوییم .
پس شاید بتوان گفت بعض از گزاره ها غیر علمی و بعضی علمی غلط و بعضی علمی درست و بعضی علمی درست و دقیق هستند .
حتی می توانیم بگوییم یک گزاره می تواند علمی تر از گزاره دیگر باشد .
اما سئوال جدیدی دارم .
شما می دانید که فال قهوه آینده را پیشبینی می کند و مانند سیگار کشیدن ممکن است درصدی از پیشبینی هایش هم درست باشد از روش خاصی هم در آن استفاده می شود کسی می تواند بگوید که تفاوت فال قهوه و نظریه علمی چیست ؟
؟!؟!
chera نوشته: اما سئوال جدیدی دارم .
شما می دانید که فال قهوه آینده را پیشبینی می کند و مانند سیگار کشیدن ممکن است درصدی از پیشبینی هایش هم درست باشد از روش خاصی هم در آن استفاده می شود کسی می تواند بگوید که تفاوت فال قهوه و نظریه علمی چیست ؟
میبخشید ولی یک گزاره اومد تو ذهنم که گفتم بنویسمش:
اگر فال قهوه علمی باشد، خدا هم میتواند وجود داشته باشد.