01-09-2013, 11:10 PM
Mehrbod نوشته: کجا گفته شود تنها چیزهای فرگشتیک آزموده شدهاند؟ گفتیم در درازنای زمان، چیزهایی که در فرگشت بودهاند آزموده شدهاند،Fair enough
چیزهای نوی امروزین را تنها پژوهنده در پژوهشگاه کوشیده مانندسازی کند و نیاز به گذر زمان برای پایستگی و شناخت آن میرود.
ما هیچ راهی برای شتاباندن فرایند نداریم، فربود (=واقعیت) را میشود مانندسازی کرد، ولی نمیشود
فربودسازی کرد: هر چیز تنها در فربود + گذر زمان کارایی راستین و کاستیهای پنهان خود را میاشکارد.
Mehrbod نوشته: اگر مردم دوست دارند با جان خودشان بازی کنند و با microwave خوراک بپزند، به من و شما چه؟ در چنین جایی
که میدانیم گستردگی آسیب از شخص فراتر نمیرود، بار اخلاقی ما تنها آگاهاندن مردم به ریسکی است که میپذیرند.
در جایی که گستردگی آسیب فراگیر دارد (گرمایش زمین، بمب اتم، مهندسی ژنتیک، ...) نیاز به رویکردهای سختگیرانهتری میرود.
Mehrbod نوشته: من اینجا بیخود که دو تا راهکار ندادم، چون میدانستم این گفتگو "منفعل شدگی" که دوست داری پیش میاید «یک» را هم نوشتم.نه دیگر نشد دیگر!
در کنار آن آری، شما میتوانید بگذارید دیگران با آگاهی خودشان پیشگام و پیشمرگ شوند. این رویکرد در اقتصاد برای
نمونه سراسر اخلاقی است و به آن Entrepreneurship یا «کارآفرینی» میگویند. شما روی یک فند نو که به
گِرایند بالا شکست میخورد سرمایهگذاری میکنید (= ریسک)، ولی اگر گرایند کم زد و کار کرد برداشت بالایی نیز میکنید.
نکته در اینجا در کوژیِ (convexity) کارآفرینی در برابر کاویِ (concavity یا negative convexity) دارودرمانی است: در یکمی شما ریسک مرزمند
میکنید (سرمایه آغازین) ولی پرداخت بیمرز دارید، در دومی شما سود مرزمند میکنید (سرما نمیخورید)، ولی دُژپرداخت بیمرز (مرگ) دارید.
در اینجا یک در واقع اساسا گزینه از پیش منتفیست بر اساس تعریف و حکم وجودش فقط برای خوشگلیست!!
ما داریم از نابودی دیگران برای تمیز شدن جلوی راه پای خودمان سود میبریم.مانند داستان مکپانی های سیگار یا اسلحه سازیست که میگویند ما رویش نوشته ایم بد است یا اسلحه ضامن دارد خود همدیگر را نکشند و بعد برنامه آینده مثلا یک کمپانی اسلحه سازی در گرو جنگ و کشتار پیش روست.
آن قمار در اقتصاد هم که خوب میتواند اخلاقی نباشد،خودت مهربد جان هزار گیر به افتصاد داری و حتی از کمونیسم حرف میزدی و تشبیه سیستم به رولت روسی آنوقت اینجا قمار بقیه و باختشان و نفع ما میشود اخلاقی چون در اقتصاد هم هست؟
من اینجا نمیخواهم وارد بحث اخلاق بشوم چندان وشاید اصلا با برخی از این چیزها مشکل هم نداشته باشم خودم ولی مساله اساسی اینجاست که اینجا بقای خودمان تمام ارزش را دارد و این پیش فرض است از همان فرضهای نهفته است.این میشود که پاک کردن راه ما با مرگ دیگران خیلی هم اساسا چیز خوبی میشود و اگر اینجا فقط قرار باشد پادشکنندگی ملاک باشد باید تازه تشویق هم کنیم دیگران را به باز کردن راه برای ما.
Mehrbod نوشته: آری ولی زندگی در ژرفای تونل برای فرار از برخورد شهابسنگها میتوانید زندگی شما را کوتاه کند: خوراک بدتر، زندگی سختتر،چطور قطعا زندگی ما را کوتاه میکند؟
امید کمتر، خوشی کاستهتر، ...
ولی داشتن تونلهایی که اگر برخورد شهابسنگ بزمین نزدیک بود در آنها برویم یک رویکرد سِتَپر (robust) است: ما نمیتوانیم
زمان دیق برخورد شهابسنگ را پیشبینی میکنیم، ولی میتوانیم خودمان را برای آن از چند روز پیش آماده کنیم و به تونلها پناه ببریم.
کل نکته را رها کرده ای اینجا مهربد جان مناقشه عجیب و غریبی سر مثل میکنی.خوب فرض کنیم ما میخواهیم برویم دیدار یک دوستی در یک قاره دیگر با هواپیما.
در اینجا ضرر سقوط هواپیما و مرگ ما میشود بیکران،دیدار دوستمان میشود سود کوچک در مقایسه(امیدوارم اینجا نگویی دوستمان را نبینیم عمرمان کم میشود و اینجور اینجا سودمان مرزمند و کوچک نیست).کل نکته اینجا ضرر بسیار بزرگ مرگ است که به ناگهان هنگام ارزش دهی به منهی بینهایت میرود و کلا معضل بزرگی همیشه بوده در محاسبه expected value مختص اینجا هم نیست ولی اینجا اگر قرار است سود و زیان را فارق از شانس اتفاقشان در نظر بگیریم مانند مثال زلزله که زدی همین میشود که گفتیم یعنی باید مانند یک فرد مبتلا به فوبیا رفتار کنیم.
Mehrbod نوشته: سود پریدن اندک است (خوشی)، زیان آن میتواند بالا باشد: نمیپریم مگر آنکه از ناآسیبزایی آن دلاستوار باشیم.اری یک نکته خوب دیگر اینجا همین زمان است.البته همین دشواری زمان در جای دیگر هم مطرح است که من فراموش کردم در پست قبلی بیاورم و ان اینکه اساسا ارزش سود امروز بیش از همان مقدار سود فرداست چرا که احتمالش هست ما فردا نباشیم و این خودش در خلاف این استراتژی منفعل بودن بنظر میرسد
سود microwave کردن اندک است، زیان آن میتواند بالا باشد: microwave نمیکنیم (یا کم میکنیم) تا زمانیکه دلاستوار شویم.
سود همراه (mobile) اندک است، زیان آن میتواند بالا باشد: با همراه کمتر میسخنیم یا بسادگی headset (برگزینانه سیمی) بکار میبریم.
هر آینه، زمانیکه سودمندی یک چیز بر زیانمندی آن چربید آنگاه در رویکردمان پرخاشگر (aggressive) میشویم.
اگر کس دچار بیماری سخت و کشنده شد، دیگر آسیبِ کنار-هنودها (side-effects) آنچنان مهندی ندارد زمانیکه بیمار اگر کاری نکرد
خواهد مرد؛ در اینجا کَـس نه تنها بهتر است ریسک کند، که بهتر است بزرگ هم ریسک کند: از واپسین فند و دستاوردهای پزشکی برای درمان سود جوید:
دارودرمانی
تصویر کوچک شده روی این نوار کلیک کنید تا تصویر را در اندازه اصلی (932x284 پیکسل) ببینید .
II- Take this medical application. The Second Principle of Iatrogenics: it is not linear. I do not believe that we should take risks with near-healthy people and treat them at all; I also believe that we should take a lot, a lot more risks with those deemed in danger. ~Opacity
هر آینه، در بیماریهایی که «گزینش طبیعی» برایشان راهکاری نیافته، دست روی دست گذاشتن و سپردن کار درمان به خود تن و یا هتا
سود بردن از روشهای درمانی "کمزیان (=> آنهایی که شانس کمی برای بهبودی میآورند)" نابخردانه بوده و بجای آن بایستی با
توان هر چه بیشتر راههای گوناگون و پیشرفته و نوتر درمانیک، اگرچه با ریسکپذیری بالاتر همراه باشند را آزموده و پیادهسازی نمود.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound