12-31-2012, 05:49 PM
افشای جدیدترین ترفندهای ارتش سایبری، برای شناسایی و دستگیری وب نگاران
فعالیت های ارتش سایبری درون تارنماها
قدیمی ترین و کارآمدترین روش در سرکوب نیروهای مخالف در حکومت های استبدادی، ترویج تفرقه و ترس می باشد. گرچه حکومت اسلامی به بهترین وسائل ردیابی سایبری مجهز است. اما همزمانی هک شدن بسیاری از تارنماهای فیسبوکی با دستگیری و قتل ستار بهشتی برای نگارنده و بسیاری دیگر سوال برانگیز بود!. چندی بعد پی بردم که دستگیری ستار بهشتی و چندی دیگر از وبلاگ نگاران ایرانی بی ارتباط با این گروه های فیسبوکی هک شده نبوده است.
ایجاد تارنماهای عنکبوتی
تقریبا پس از تقلب انتخاباتی در دوم احمدی نژاد و کشتار و دستگیری فراگیر معترضین و آزادی خواهان. متوجه هجوم ارتش سایبری در قالب مخالفین نظام به اینترنت شدیم. برخی به نام دوست داران نظام پادشاهی و گروهی به نام اصلاح طلبان و… بودند. به مرور دریافت تهدیدهایی از جمله؛ “محل زندگی تو را می دانیم. سر از تنت جدا خواهیم کرد و… “برایمان امری بسیار عادی شد. من نگارنده هراز گاه تهدیدهایی دریافت کردم که می دانستم تنها از یک قاتل یا شکنجه گر حرفه ای ساخته است. چون هرگز یک انسان عادی، نمی توانست با لذتی وصف ناشدنی و چنین دقیق این اعمال شنیع را جزء به جزء بیان کند. آنچه بعدها به آن پی بردم این بود؛ که بسیاری از این جنایتکاران، همان به ظاهر دوستان اینترنتی، خبرنگاران یا زندانیان به ظاهر سیاسی مورد اعتماد در فیس بوک هستند، که اطلاعات کاملا درست و بر ضد نظام نیز منتشر می کنند!.
این ویدیو نمایانگر ارتش سایبری رژیم، و تهدید همه گروههای مخالف رژیم در جهان است.
ویژگی های اصلی افراد اینترنتی رژیم
درست می توان به خاطر آورد که هرازگاه افرادی که حتی نمی شناختم. متن چاپ شده در مجله اینترنتی خودنویس را روی برگه فیسبوکم تبلیغ می کردند، و زمانی که آن خبر یا متن را از خود خودنویس اشتراک می کردم. آنها بلافاصله نظرات خود را از برگه من حذف می کردند!. البته پس از منتشر شدن گفتگوهای خودمانی نیک آهنگ کوثر با مهدی هاشمی رفسنجانی، بهتر به ماهیت افرادی که پخش این اخبار را درخواست می کردند، پی بردم. مشخصات اصلی این افراد؛ دو آتیشه بودن بر ضد نظام و خامنه ای، بسیار اصلاح طلب بودن یا بسیار سلطنت طلب بودن است. انکار هرگونه جنایت بوسیله اصلاح طلبان و به ویژه در دوره موسوی، و وفاداری نامحسوس به خاندان هاشمی نیز از ویژگی های دیگرشان می باشد. آنها تقریبا از انتشار هر گونه خبر منفی در مورد این خانواده کوتاهی می کردند. به اصطلاح فراری یا حتی زندانی سیاسی بودند که چند مدتی آزاد شده و برای محاکمه مجبور به بازگشت به زندان هستند و شدیدا به اسلام معتقد می باشند گرچه با جنایت مذهبی مخالفند!. کاملا واضح است که این ویژگی ها کاملا از طرف این گروه قابل تغییر است، به خصوص پس از انتشار این مقاله. نگارنده صرفا تجربیات شخصی و تحقیقات خود را در مطاله رفتاری با این افراد بیان داشتم.
معرفی معروفترین ادمین گروه سایبری
آشنایی من با “داریوش افشار”به پس از سرکوب اعتراضات مردمی در انتصابات باز می گردد. شاید این فرد از ابتدا عضو ارتش سایبری بود، یا شاید در ابتدا یک فراری سیاسی یا یک خبرنگار بود. اما آنچه چند ماه پس از آشنایی با او، بر من آشکار شد این بود که، او یا دستگیر شده و همه شناخته های فیس بوکش به دست ارتش سایبری افتاده، یا اینکه خود مجموعه بزرگی از ارتش سایبری در پوشش معترضین به نظام است. چون فردی که مرتبن برای من پیام می فرستاد، یک نفر نبود بلکه مجموعه ای از افراد مختلف با لحن نگارش، عقاید و سطح سواد مختلف بود.
کسانی که در پخش اطلاعات نقش دارند
افرادی اطلاعات بسیار دقیق و واقعی در اختیار دارند که یا مانند مهدی هاشمی از نزدیکان و سردمداران حکومت اسلامی هستند، یا کارکنان حکومتی یا قربانیان و زندانیان آن حکومت می باشند. آنچه مسلم است، این اولین برداشت من از “داریوش افشار” بود، که این فرد به یکی از این چند دسته ذکر شده وابسته است. اما چندی بعد پی بردم این افراد به طور گروهی کار می کنند، و گاه برای پخش اخبار به اجازه دیگران نیاز دارند!.
اتحاد و همبستگی همه گروههای ایرانی با هردید سیاسی و باورهای دینی در برابر ارتش سایبری رژیم ضروری است. وگرنه ما باید به بردگی و نوکری خود برای رژیم همچنان برای دهها سال دیگر ادامه دهیم.
اتحاد و همبستگی همه گروههای ایرانی با هردید سیاسی و باورهای دینی در برابر ارتش سایبری رژیم ضروری است. وگرنه ما باید به بردگی و نوکری خود برای رژیم همچنان برای دهها سال دیگر ادامه دهیم.
همکاری در تارنما برای شناسایی وبلاگ نویسان
ارتش سایبری بیشترین تارنماهای مخالف نظام را در فیسبوک و اینترنت در اختیار دارد!. بوسیله همین تارنماها و ارتباط با ایرانیان خارج و داخل ایران برقرار می کنند. برای کاربران پیام می فرستند و رابطه دوستی و آشنایی ایجاد می کنند. درخواست ویدیوها و اخبار و عکس توسط افرادی که در اعتراضات حضور دارند را می نمایند. پیامی که نگارنده بارها از طرف به اصطلاح، یک دوست دریافت کردم؛ درخواست عکسی بوسیله موبایل از خود در محل زندگی ام بود!. عکس های فرستاده شده از موبایل شما مستقیما به ایمیل یا به موبایل دیگر قابل ردیابی هستند. گرچه حکومت اسلامی از محل زندگی نگارنده آگاه است، ولی هرگز دلیل اینهمه اصرار به فرستادن عکس از موبایل به ایمیل یا موبایل با موبایل را متوجه نشدم!. آنچه می توان گفت آن است که؛ اگر به اصطلاح فردی از دوستان اینترنتی شما چنین درخواست عجیبی کرد، کاملا به فردی که این پیام را فرستاده بفهمانید که هیچ رابطه دوستی خاصی با آن فرد ندارید که بتواند چنین درخواستی داشته باشد. به این طریق احتمالا حتی از ایجاد مشکلات بیشتر برای دوست سابقتان که تحت فشار حکومت اسلامیست، خواهید کاست. در مرحله بعدی حتی فرستادن پیام دیگر یا جواب به پیام او را کاملا منتفی اعلام کنید. در اینصورت حکومت مجبور به ترک مزاحمت برای آن فرد خواهد شد.
سودجویی به دلیل زندانی سیاسی بودن
قابل ذکر است که با تهدید نگارنده به افشای عملکرد او و نوشتن مقاله ای در اینباره. این فرد پس از تهدیدهای متوالی برای اجبار من به سکوت، چند روز بعد اعلام داشت که در آینده ثابت خواهد کرد که او یک زندانی سیاسی بوده است. در اینجا باید یادآور شد تنها زندانی سیاسی بودن، دلیلی بر آزادی خواهی یک فرد نخواهد بود. چه بسیار جنایتکارانی که در حکومت پهلوی به نام زندانی سیاسی در زندان بودند. این جنایتکاران پس از آزادی، با بهره گیری از تبلیغ؛” نام زندانی سیاسی بودن “, از خود قهرمانانی دروغین ساختند و به قدرت رسیدند. یکی از مهمترین اشتباهات حکومت پهلوی همین جلوگیری از تشکیل احزاب و به زندان انداختن افراد با تفکرات سیاسی مختلف بود. اگر مردم عامه پیش از انقلاب آگاه بودند به افکار افرادی که به دستمالی نوزادان دختر فتوا می دهند. هرگز ربوده شدن انقلاب به آسانی انجام نمی شد. شاید حتی انقلابی انجام نمی گرفت و مردم به کوشش خود برای به ثمر رساندن اصلاحات پافشاری می کردند، و نه انقلاب.
روش ها، اعتراف ها، و تهدیدهای یکی از افراد ارتش سایبری
نگارنده گرچه درس خبرنگاری نخوانده ام و قوانین آنرا به درستی نمی دانم. اما بر این باورم که حتی در مورد ارتباط با این فرد خاطی نیز شرافت فرستادن پیام و اطلاعات رد و بدل شده را باید حفظ نمود. آنچه در ادامه این مقاله بیان می شود؛ تنها گوشه بسیار کوچکی از تناقضات رفتاری و دروغ ها و تهدیدهای کودکانه او خواهد بود.
حضور خامنه ای در فیسبوک خود حاکی از میزان گسترش نیروهای ارتش سایبری رژیم دارد؛ فعالین ضد حکومت اسلامی باید بیش از پیش مواظب بوده و مسائل امنیتی را جدی بگیرند.
درخواست همکاری در اداره تارنماها یا وبلاگ ها
یکی از مهمترین و راحت ترین روش های هک کردن صفحات سیاسی، ادمین شدن در این صفحات است. امری که بارها این فرد از من درخواست کرد. ارتش سایبری به دو روش اصلی برای نزدیکی و شناخت فعالین مدنی و وب نگاران موفق و هک کردن تارنماها متوسل می شود: روش نخست این است که به صورت فراگیر صفحاتی را با جمعیت زیاد تشکیل می دهند. سپس از وب نگاران موفق درخواست همکاری می کنند. این همکاری به صورت ادمین شدن یا همان مسئول صفحه شدن می باشد. به شهادت چند تن از دوستان ستار بهشتی، او در برگه های سیاسی این فرد به صورت ادمین فعالیت داشته اند. شاهد آشنایی دیگر ستار و داریوش، پیام های داریوش برای من و چند نفر دیگر از جمله، ستار و دو ادمین سابق دیگر می باشد. چند تن از افراددیگر نیز که به عنوان ادمین در این برگه ها همکاری داشته یا داریوش آنان را می شناخته، دستگیر شده اند. در اینجا از ذکر نام برخی از این افراد به دلیل رعایت امنیتشان جلوگیری می کنم. تنها فرتور پیام اعتراف به دستگیری چند نفر را از قول خود داریوش منتشر می کنم.
درخواست دیدار های حضوری یا مکالمه های تلفنی
روش دیگری که در دستگیری برخی از وب نگاران به کار گرفته شده. اعلام داشتن به نیاز کمک برای پخش اخبار بسیار مهم می باشد. در این روش حتی پاره ای از اطلاعات به فرد نشان داده می شود. با او قرار ملاقات می گذارند. سپس با شناسایی چهره و مشخصات اصلی وب نگار، چند روز پس از ملاقات یا در همان قرار اولیه او را دستگیر می کنند. این روش دستگیری شامل هر دو گروه هموطنان مقیم ایران و خارج از کشور می باشد. چنانچه گفته می شود اشخاصی پس از دیدار از ایران و وعده ملاقات با مسئولین برگه های سیاسی بازداشت شده اند.
فعالیت ارتش سایبری رژیم در فضای محازی بسیار گسترده شده و ایشان همه روزه مشغول شناسایی فعالین سیاسی و ضد حکومت هستند؛ مسئله حفظ امنیت و رعایت نکات ایمنی در اینترنت، برای کسانی که فعالند باید بسیار حیاتی باشد.
درخواست مشخصات به روش هایی نامتعارف
پرسش های شخصی که هرازگاه با زیرکی بیان می شود. درخواست تماس های تلفنی، ایمیل، اسم واقعی شما، محل زندگی و…بوسیله حتی نزدیکترین دوستان اینترنتی و فیسبوکی شما،غیر قابل قبول می باشد. درخواست عضویت در گروههایی که آدرس محل زندگی شما یا خانواده شما را اشتراکمی کنند. کاملا مشکوک و از روش های وزارت اطلاعات ایران می باشد.
از آنچه گذشت؛
کاملا واضح است که آزادی کالایی ارزان قیمت نیست که بتوان آنرا از مغازه ای خرید!. بهای آزادی جان من و توست هموطن. و تضمین کننده آزادی، غیرت و شرافت مردمیست که خون های ریخته شده را پاس دارند. پس با ذکر همه این تفاسیر، حقیقت این است که؛ وب نگاران و فعالین سیاسی و همه آزادی خواهان انتظار هرگونه ناملایمات احتمالی، شکنجه و حتی مرگ را در آینده خود پیش بینی کرده اند، و چون ستار بهشتی، محمد مختاری، شاهین نجفی و… ایستاده مردن را برگزیده اند. هدف نگارنده، تنها افشای این راهکارهای جدید بوده است. روش های دیگری نیز برای امنیت بیشتر در اینترنت وجود دارد، که مطالعه و عملکرد به آنها را اکیدا توصیه می کنم. اما حقیقت این است که اعتراضات مردم محروم و ستمدیده ایران، نه در اینترنت، بلکه در خیابان ها به صورت اعتصابات و اعتراضات همگانی قدرت تغییر شرایط کنونی را خواهد داشت. البته این هماهنگی و همکاری تنها وابسته به نیروی پر توان مردم حاضر در ایران است و نه فعالین سیاسی یا مدنی در خارج از کشور که از دور دستی بر آتش دارند. شاید اگر همه خانواده های قربانیان به قتل رسیده در حکومت اسلامی چون خانواده سهراب، ندا، ستار و مادران پارک لاله بودند و سکوت برنمی گزیدند. ایران هرگز در چنین شرایط بحرانی قرار نمی گرفت. پس جاوید باد نام مادران و خواهرانی که بر مزار عزیزانشان فریاد حق طلبی و عدالت خواهی سردادند. در زمانی که گروه کثیری از مردان، در سایه دیوارها به کتک زدن دختران بوسیله گشت ارشاد خیره می شدند و سکوت برمی گزیدند!…
فعالیت های ارتش سایبری درون تارنماها
قدیمی ترین و کارآمدترین روش در سرکوب نیروهای مخالف در حکومت های استبدادی، ترویج تفرقه و ترس می باشد. گرچه حکومت اسلامی به بهترین وسائل ردیابی سایبری مجهز است. اما همزمانی هک شدن بسیاری از تارنماهای فیسبوکی با دستگیری و قتل ستار بهشتی برای نگارنده و بسیاری دیگر سوال برانگیز بود!. چندی بعد پی بردم که دستگیری ستار بهشتی و چندی دیگر از وبلاگ نگاران ایرانی بی ارتباط با این گروه های فیسبوکی هک شده نبوده است.
ایجاد تارنماهای عنکبوتی
تقریبا پس از تقلب انتخاباتی در دوم احمدی نژاد و کشتار و دستگیری فراگیر معترضین و آزادی خواهان. متوجه هجوم ارتش سایبری در قالب مخالفین نظام به اینترنت شدیم. برخی به نام دوست داران نظام پادشاهی و گروهی به نام اصلاح طلبان و… بودند. به مرور دریافت تهدیدهایی از جمله؛ “محل زندگی تو را می دانیم. سر از تنت جدا خواهیم کرد و… “برایمان امری بسیار عادی شد. من نگارنده هراز گاه تهدیدهایی دریافت کردم که می دانستم تنها از یک قاتل یا شکنجه گر حرفه ای ساخته است. چون هرگز یک انسان عادی، نمی توانست با لذتی وصف ناشدنی و چنین دقیق این اعمال شنیع را جزء به جزء بیان کند. آنچه بعدها به آن پی بردم این بود؛ که بسیاری از این جنایتکاران، همان به ظاهر دوستان اینترنتی، خبرنگاران یا زندانیان به ظاهر سیاسی مورد اعتماد در فیس بوک هستند، که اطلاعات کاملا درست و بر ضد نظام نیز منتشر می کنند!.
این ویدیو نمایانگر ارتش سایبری رژیم، و تهدید همه گروههای مخالف رژیم در جهان است.
ویژگی های اصلی افراد اینترنتی رژیم
درست می توان به خاطر آورد که هرازگاه افرادی که حتی نمی شناختم. متن چاپ شده در مجله اینترنتی خودنویس را روی برگه فیسبوکم تبلیغ می کردند، و زمانی که آن خبر یا متن را از خود خودنویس اشتراک می کردم. آنها بلافاصله نظرات خود را از برگه من حذف می کردند!. البته پس از منتشر شدن گفتگوهای خودمانی نیک آهنگ کوثر با مهدی هاشمی رفسنجانی، بهتر به ماهیت افرادی که پخش این اخبار را درخواست می کردند، پی بردم. مشخصات اصلی این افراد؛ دو آتیشه بودن بر ضد نظام و خامنه ای، بسیار اصلاح طلب بودن یا بسیار سلطنت طلب بودن است. انکار هرگونه جنایت بوسیله اصلاح طلبان و به ویژه در دوره موسوی، و وفاداری نامحسوس به خاندان هاشمی نیز از ویژگی های دیگرشان می باشد. آنها تقریبا از انتشار هر گونه خبر منفی در مورد این خانواده کوتاهی می کردند. به اصطلاح فراری یا حتی زندانی سیاسی بودند که چند مدتی آزاد شده و برای محاکمه مجبور به بازگشت به زندان هستند و شدیدا به اسلام معتقد می باشند گرچه با جنایت مذهبی مخالفند!. کاملا واضح است که این ویژگی ها کاملا از طرف این گروه قابل تغییر است، به خصوص پس از انتشار این مقاله. نگارنده صرفا تجربیات شخصی و تحقیقات خود را در مطاله رفتاری با این افراد بیان داشتم.
معرفی معروفترین ادمین گروه سایبری
آشنایی من با “داریوش افشار”به پس از سرکوب اعتراضات مردمی در انتصابات باز می گردد. شاید این فرد از ابتدا عضو ارتش سایبری بود، یا شاید در ابتدا یک فراری سیاسی یا یک خبرنگار بود. اما آنچه چند ماه پس از آشنایی با او، بر من آشکار شد این بود که، او یا دستگیر شده و همه شناخته های فیس بوکش به دست ارتش سایبری افتاده، یا اینکه خود مجموعه بزرگی از ارتش سایبری در پوشش معترضین به نظام است. چون فردی که مرتبن برای من پیام می فرستاد، یک نفر نبود بلکه مجموعه ای از افراد مختلف با لحن نگارش، عقاید و سطح سواد مختلف بود.
کسانی که در پخش اطلاعات نقش دارند
افرادی اطلاعات بسیار دقیق و واقعی در اختیار دارند که یا مانند مهدی هاشمی از نزدیکان و سردمداران حکومت اسلامی هستند، یا کارکنان حکومتی یا قربانیان و زندانیان آن حکومت می باشند. آنچه مسلم است، این اولین برداشت من از “داریوش افشار” بود، که این فرد به یکی از این چند دسته ذکر شده وابسته است. اما چندی بعد پی بردم این افراد به طور گروهی کار می کنند، و گاه برای پخش اخبار به اجازه دیگران نیاز دارند!.
اتحاد و همبستگی همه گروههای ایرانی با هردید سیاسی و باورهای دینی در برابر ارتش سایبری رژیم ضروری است. وگرنه ما باید به بردگی و نوکری خود برای رژیم همچنان برای دهها سال دیگر ادامه دهیم.
اتحاد و همبستگی همه گروههای ایرانی با هردید سیاسی و باورهای دینی در برابر ارتش سایبری رژیم ضروری است. وگرنه ما باید به بردگی و نوکری خود برای رژیم همچنان برای دهها سال دیگر ادامه دهیم.
همکاری در تارنما برای شناسایی وبلاگ نویسان
ارتش سایبری بیشترین تارنماهای مخالف نظام را در فیسبوک و اینترنت در اختیار دارد!. بوسیله همین تارنماها و ارتباط با ایرانیان خارج و داخل ایران برقرار می کنند. برای کاربران پیام می فرستند و رابطه دوستی و آشنایی ایجاد می کنند. درخواست ویدیوها و اخبار و عکس توسط افرادی که در اعتراضات حضور دارند را می نمایند. پیامی که نگارنده بارها از طرف به اصطلاح، یک دوست دریافت کردم؛ درخواست عکسی بوسیله موبایل از خود در محل زندگی ام بود!. عکس های فرستاده شده از موبایل شما مستقیما به ایمیل یا به موبایل دیگر قابل ردیابی هستند. گرچه حکومت اسلامی از محل زندگی نگارنده آگاه است، ولی هرگز دلیل اینهمه اصرار به فرستادن عکس از موبایل به ایمیل یا موبایل با موبایل را متوجه نشدم!. آنچه می توان گفت آن است که؛ اگر به اصطلاح فردی از دوستان اینترنتی شما چنین درخواست عجیبی کرد، کاملا به فردی که این پیام را فرستاده بفهمانید که هیچ رابطه دوستی خاصی با آن فرد ندارید که بتواند چنین درخواستی داشته باشد. به این طریق احتمالا حتی از ایجاد مشکلات بیشتر برای دوست سابقتان که تحت فشار حکومت اسلامیست، خواهید کاست. در مرحله بعدی حتی فرستادن پیام دیگر یا جواب به پیام او را کاملا منتفی اعلام کنید. در اینصورت حکومت مجبور به ترک مزاحمت برای آن فرد خواهد شد.
سودجویی به دلیل زندانی سیاسی بودن
قابل ذکر است که با تهدید نگارنده به افشای عملکرد او و نوشتن مقاله ای در اینباره. این فرد پس از تهدیدهای متوالی برای اجبار من به سکوت، چند روز بعد اعلام داشت که در آینده ثابت خواهد کرد که او یک زندانی سیاسی بوده است. در اینجا باید یادآور شد تنها زندانی سیاسی بودن، دلیلی بر آزادی خواهی یک فرد نخواهد بود. چه بسیار جنایتکارانی که در حکومت پهلوی به نام زندانی سیاسی در زندان بودند. این جنایتکاران پس از آزادی، با بهره گیری از تبلیغ؛” نام زندانی سیاسی بودن “, از خود قهرمانانی دروغین ساختند و به قدرت رسیدند. یکی از مهمترین اشتباهات حکومت پهلوی همین جلوگیری از تشکیل احزاب و به زندان انداختن افراد با تفکرات سیاسی مختلف بود. اگر مردم عامه پیش از انقلاب آگاه بودند به افکار افرادی که به دستمالی نوزادان دختر فتوا می دهند. هرگز ربوده شدن انقلاب به آسانی انجام نمی شد. شاید حتی انقلابی انجام نمی گرفت و مردم به کوشش خود برای به ثمر رساندن اصلاحات پافشاری می کردند، و نه انقلاب.
روش ها، اعتراف ها، و تهدیدهای یکی از افراد ارتش سایبری
نگارنده گرچه درس خبرنگاری نخوانده ام و قوانین آنرا به درستی نمی دانم. اما بر این باورم که حتی در مورد ارتباط با این فرد خاطی نیز شرافت فرستادن پیام و اطلاعات رد و بدل شده را باید حفظ نمود. آنچه در ادامه این مقاله بیان می شود؛ تنها گوشه بسیار کوچکی از تناقضات رفتاری و دروغ ها و تهدیدهای کودکانه او خواهد بود.
حضور خامنه ای در فیسبوک خود حاکی از میزان گسترش نیروهای ارتش سایبری رژیم دارد؛ فعالین ضد حکومت اسلامی باید بیش از پیش مواظب بوده و مسائل امنیتی را جدی بگیرند.
درخواست همکاری در اداره تارنماها یا وبلاگ ها
یکی از مهمترین و راحت ترین روش های هک کردن صفحات سیاسی، ادمین شدن در این صفحات است. امری که بارها این فرد از من درخواست کرد. ارتش سایبری به دو روش اصلی برای نزدیکی و شناخت فعالین مدنی و وب نگاران موفق و هک کردن تارنماها متوسل می شود: روش نخست این است که به صورت فراگیر صفحاتی را با جمعیت زیاد تشکیل می دهند. سپس از وب نگاران موفق درخواست همکاری می کنند. این همکاری به صورت ادمین شدن یا همان مسئول صفحه شدن می باشد. به شهادت چند تن از دوستان ستار بهشتی، او در برگه های سیاسی این فرد به صورت ادمین فعالیت داشته اند. شاهد آشنایی دیگر ستار و داریوش، پیام های داریوش برای من و چند نفر دیگر از جمله، ستار و دو ادمین سابق دیگر می باشد. چند تن از افراددیگر نیز که به عنوان ادمین در این برگه ها همکاری داشته یا داریوش آنان را می شناخته، دستگیر شده اند. در اینجا از ذکر نام برخی از این افراد به دلیل رعایت امنیتشان جلوگیری می کنم. تنها فرتور پیام اعتراف به دستگیری چند نفر را از قول خود داریوش منتشر می کنم.
درخواست دیدار های حضوری یا مکالمه های تلفنی
روش دیگری که در دستگیری برخی از وب نگاران به کار گرفته شده. اعلام داشتن به نیاز کمک برای پخش اخبار بسیار مهم می باشد. در این روش حتی پاره ای از اطلاعات به فرد نشان داده می شود. با او قرار ملاقات می گذارند. سپس با شناسایی چهره و مشخصات اصلی وب نگار، چند روز پس از ملاقات یا در همان قرار اولیه او را دستگیر می کنند. این روش دستگیری شامل هر دو گروه هموطنان مقیم ایران و خارج از کشور می باشد. چنانچه گفته می شود اشخاصی پس از دیدار از ایران و وعده ملاقات با مسئولین برگه های سیاسی بازداشت شده اند.
فعالیت ارتش سایبری رژیم در فضای محازی بسیار گسترده شده و ایشان همه روزه مشغول شناسایی فعالین سیاسی و ضد حکومت هستند؛ مسئله حفظ امنیت و رعایت نکات ایمنی در اینترنت، برای کسانی که فعالند باید بسیار حیاتی باشد.
درخواست مشخصات به روش هایی نامتعارف
پرسش های شخصی که هرازگاه با زیرکی بیان می شود. درخواست تماس های تلفنی، ایمیل، اسم واقعی شما، محل زندگی و…بوسیله حتی نزدیکترین دوستان اینترنتی و فیسبوکی شما،غیر قابل قبول می باشد. درخواست عضویت در گروههایی که آدرس محل زندگی شما یا خانواده شما را اشتراکمی کنند. کاملا مشکوک و از روش های وزارت اطلاعات ایران می باشد.
از آنچه گذشت؛
کاملا واضح است که آزادی کالایی ارزان قیمت نیست که بتوان آنرا از مغازه ای خرید!. بهای آزادی جان من و توست هموطن. و تضمین کننده آزادی، غیرت و شرافت مردمیست که خون های ریخته شده را پاس دارند. پس با ذکر همه این تفاسیر، حقیقت این است که؛ وب نگاران و فعالین سیاسی و همه آزادی خواهان انتظار هرگونه ناملایمات احتمالی، شکنجه و حتی مرگ را در آینده خود پیش بینی کرده اند، و چون ستار بهشتی، محمد مختاری، شاهین نجفی و… ایستاده مردن را برگزیده اند. هدف نگارنده، تنها افشای این راهکارهای جدید بوده است. روش های دیگری نیز برای امنیت بیشتر در اینترنت وجود دارد، که مطالعه و عملکرد به آنها را اکیدا توصیه می کنم. اما حقیقت این است که اعتراضات مردم محروم و ستمدیده ایران، نه در اینترنت، بلکه در خیابان ها به صورت اعتصابات و اعتراضات همگانی قدرت تغییر شرایط کنونی را خواهد داشت. البته این هماهنگی و همکاری تنها وابسته به نیروی پر توان مردم حاضر در ایران است و نه فعالین سیاسی یا مدنی در خارج از کشور که از دور دستی بر آتش دارند. شاید اگر همه خانواده های قربانیان به قتل رسیده در حکومت اسلامی چون خانواده سهراب، ندا، ستار و مادران پارک لاله بودند و سکوت برنمی گزیدند. ایران هرگز در چنین شرایط بحرانی قرار نمی گرفت. پس جاوید باد نام مادران و خواهرانی که بر مزار عزیزانشان فریاد حق طلبی و عدالت خواهی سردادند. در زمانی که گروه کثیری از مردان، در سایه دیوارها به کتک زدن دختران بوسیله گشت ارشاد خیره می شدند و سکوت برمی گزیدند!…