12-06-2012, 07:37 PM
Mehrbod نوشته: پنداره خودکشی هم چیز پیچیدهای نیست، اگر شما انگیزه زیستن نداشتید، پس برای چه بیخود و بیآماج بزیوید، هنگامیکه میتوانید با پریدن از ساختمان به این کار بیهوده پایان دهید؟
فردید شما از انگیزه و آماج برای فردا چیست ؟ اگر آماج برای زندگانی
ست که نمونه ناسازگار گفتار شما خود منم ! من برای فردایم انگیزه
و آماجی روشن ندارم ؛ همینجور برای خودم زندگی می کنم ! ولی
اینکه از زندگانی خوشی نگیریم داستان دیگری ست ! آوند اینکه من
آماجی ندارم این است که اکنون در خوشی فرو رفته ام ! (از نگر خودم)
تازه جانوران دیگر مگر آماج دارند ؟ خود هومن هم جانور است و تنها
برای فرازیست می کوشد ؛ پس مهاد این است که جانور برای فرازیست
بکوشد ! خواه آدم باشد خواه گوسپند ؛
اگر نه فردید شما همان انگیزه ای است که در فرجام پُستتان نوشتید ؛
که خوب برای فرازیست بهینه ژن ؛ سامانه ما یک پاداش ویری را در نگر
می گیرد ، که همان انگیزه است و اگر برآورده نشود پادافره آن از سوی
هورمون و ... به تندرستی روان ما فشار می آورند ؛ برای نمونه شما نیاز
به دوست دختر دارید ؛ چون پشت این نیاز شما برنامه ژنتیکی است که
به شما دستور می دهد ؛ پاداش ویری همان آرامش و سرخوشی و ...
است که به شما انگیزه می دهد ! اگر این نیاز برآورده نشود ؛ سیستم
پادافره ویری بکار میفتد و شما را می رنجاند !
نیاز ها به ریخت خوشی در آمده و شما را میکشانند ؛ تنها نکته اینکه
برآورده نکردن برای نمونه نیاز جنسی ؛ به تندرستی روان گزند می رساند ؛
برای نمونه گوشه گیر و بد رفتار و ... می شوید ؛ نه اینکه خودبانی تان را زیر
پا له کنید و خودکشی کنید ؛ خودکشی "طبیعی" نیست !
از این رو می توان در دانش و آموزه های روانشناسی در پی شوند آن بود ؛