11-25-2012, 09:07 AM
Dariush نوشته: حقیقتش من حرف دیگری برای گفتن ندارم.حرف های من روشن و واضح بودند.من میگویم شاه دیکتاتوری و استبداد به راه انداخت،مردم را در کمترین امور سیاسی دخالت نداد، آزادی خواهان و روشن فکران را خفه کرد،کمترین نقد را به خود نمیپذیرفت،روزنامه ها را بست، احزاب را تعطیل کرد،پای بیگانگان را به دخالت در امور کشور باز کرد و همه ی چیزهای مثل این؛دوستمان میفرمایند مصدق هم فلان بود!
اینهایی که شما میگید رو من از اول هم میدونستم...داستان بر سر مصدق و شاه بود !! اما چیزی که هست شما درصد بندی 80 % میکنید برای شاه...انگار کل مشکل تاریخ معاصر ما فردی به نام محمدرضا بوده...گفتم که شرایط جامعه ایران و دنیا رو که در نظر نمیگیرید...
Dariush نوشته: برایشان لینک میگذارم که دروغهای گاها خنده دارِ این شخص را افشا میکند، اینچنین می گویند:
قول میدم نه کتاب رو خوندید و نه حتی مطالب لینک رو
بعد بنا به گفته ی خودشان:
من مطالب لینک های شما رو هنوز کامل مطالعه نکردم
هنوز مطالبی که من گذاشتم را نخوانده اند و اینگونه نتیجه گیری میکنند:
شما که اصلا نخواندید اما من دست کم نگاهی گذار به لینک های شما کردم و میتونستم نظرم رو بگم اما چون مثل شما نگاه سرسری ندارم اون رو به احترام شما، موکول کردم به بعد از مطالعه کامل...
Dariush نوشته: اون هم وقتی طرف مقابل از سر بغض مطلبی رو نوشته باشه
جناب، من کتاب شما را نخواندم و هرگز هم نخواهم خواند،اما آن مطالبی که گذاشتم را خوانده ام و چندین نقد دیگر را هم خوانده ام و بخشهایی از سخنان میرفطروس را هم خوانده ام و کلا خیلی قبل تر او را میشناختم،و در همان ابتدا از اساس برایم مشخص شده بود که ایشان چقدر قبیحانه دروغ میگیوند!یعنی روی احمدی نژاد را هم این مرد سفید کرد!به عنوان نمونه به این بخش خنده دار توجه کنید:
از ادبیات تمام منتقدین این کتاب حملات شخصی چکه میکنه،بعد توقع دارید بگم از سر بغض نبوده؟ اینکه شما مطلب اصلی رو نخوندید اما نقدهای اون رو خوندید اما از لطیفه های با مزه روزگار هست...یاد دوستی افتادم که کتابی در نقد کتاب " آیات شیطانی" رو میخوند اما میگفت هنوز " آیات شیطانی رو نخوندم...اینکه قبل تر میشناختید یا نه هم مهم نیست، ادبیات ایشون چه در کتاب چه در مصاحبه بسیار معقول تر از این حمله های شخصی لا به لای مطالب مثلا انتقادی هست...
در ادامه هم اینکه برید و بگردید حرف های تمام مخالفین میر فطروس رو جمع کنید در باب مسائل دیگه، باز هم مغلطه خنده داری بیش نیست...حالا که اصرار دارید، در لا به لای انتقاداتی که از کتاب میرفطروس شده، ایرادی به اصل ماجرای 28 مرداد و عمل فراقانونی مصدق نشده چون واضح تر از اون هست که شما یا 4 تا منتقد میر فطروس بتونن خدشه ای بهش وارد کنند و فرق من و شما این هست که من توان تفکیک این مطلب رو از خطاهای دیگه میرفطروس دارم اما شما تمام انگیزتون این هست که به هر نحو و دست آویزی با کوبیدن میرفطروس،کل روایت میرفطروس از 28 مرداد رو زیر سوال ببرید...
مثلا چه فرقی داره که مصدق مرد اصلاح بوده یا انقلاب یا شورش یا هر کوفت دیگری...برای من مسجل هست که عمل مصدق در انحلال مجلس غیر قانونی بوده و خودش هم میدونسته چه عواقبی براش داشته، نحوه همون همه پرسی هم مثل انتخابات 88 ایران بوده...اینها جز واضحات هست دوست عزیز...حالا میر فطروش هر دورغ تاریخی دیگری هم آورده باشه مهم نیست برای من....
Dariush نوشته: وقتی من گفتم که ایشان اصلا در حدی نیست که من بخواهم به حمله کنم، به این دلیل بود که قبلا ماهیتش را میشناختم.اما شما اصرار داشتید که او را سوا کنم.همین خط اول شما مغلطه است جناب داریوش...دیگه از این واضح تر؟ ماهیت چی رو میشناختید؟یعنی ایشون از صبح که از خواب بیدار میشن دروغگویی میکنن تا شب وقت خواب؟این حرف ها از شما بعید است...شما همین مصاحبه ایشون رو به خودتون زحمت بدین بخونین ببینین چطور صحبت میکنه...اینکه با پیش زمینه وارد مطالعه میشید نتایجی بهتر از این رو براتون نداره که بگین من ماهیت ایشون رو میشناسم و مطلبش ارزش نداره و شما هم چون جز خواص رده بالا هستید نباید مطالبش رو بخونید...شما حتی به انگیزه هایی در زندگی شخصی ایشون هم استناد میکنید!!
کتاب ایشان معلوم است که برای چه کسانی نوشته شده است!مخاطب این کتاب من نیستم و نباید هم آن را بخوانم.این کتاب برای عوام(آنهم عوام دست چندم) نوشته شده تا با خیال راحت تر به مصدق فحش و بد و بیراه بگویند و حالا که وضع زندگی شان به سبب حضور جمهوری اسلامی فاجعه بار شده، چه چیزی بیشتر از ماهیِ گرفته شده از آبِ گل آلود می چسبد؟! وگرنه آنان که حقیقتا پویا و جویای حقایق تاریخی هستند کتابهایی مثل این را به هیچ میگیرند و وقت خود را برایش تلف نمیکنند و با بکاربردن چند کلمه قلمبه سلمبه و حرفهای دهان پرکن و برپا کردن هیاهو و جنجال و دروغ و جعل تهمت و وارونه نمایی اسناد، کسی محقق و پژوهشگر تاریخ نمیشود.در بهترین حالت شاید بتوان او را یک افسانه نویس دانست.از شما میخواهم که آن لینکهایی که قرار دادم بخوانید تا شاید دروغهای بی شرمانه و افشا شده ی این شخص، حواس شما را سر جا آورد که بدانید از چه کسی دارید نقل قول میکنید و بعد هم دفاع میکنید!
من هیچ کتابی رو به هیچ نمیگیرم...بحث من هم دفاع از میر فطروس نیست که گشتن به دنبال حقیقت در هر جایی هست و شنیدن سخن هر فردی....مطالب شما رو هم به طور کامل خواهم خوند!!!
Dariush نوشته: بعد هم شما از موضع آقای میرفطروس برای حمله به ایران دفاع میکنید.دوستان گرامی، سناریویی که جناب میرفطروس چیده اند چنین است:
بچه ها(اسرائیل و آمریکا)، یه زحمتی بکشید، اون هواپیماها و بمبا و تانکاتون رو را بندازید بیایید مارو از دست جمهوری اسلامی نجات بدید.ولی فقط آدم بدا رو بکشیدا،باشه؟!به آدم خوبا کاری نداشته باشید!بعد هم که آدم بدا رو کشتید،تانکا و هواپیماها و بمباتون رو بردارید برید خونه هاتون. دیگه بازی تموم شده، نخود نخود هر که رود خانه خود!دستتونم درد نکنه!مرسی.
خیلی خیلی خوشبینی میخواهد که این حرفها را بخواهیم صرفا از روی حماقت بدانیم.در این مورد بیش از این توضیح نمیدهم.انگار هنوز دوست ما پی نبرده اند که دعوتنامه فرستادن برای بیگانگان، آنهم برای دخالت نظامی، چقدر قبیح است.
این از آقای پژوهشگر تاریخی منصف بی طرف!
جمله آخر شما که باز هم مغلطه است...گیرم که اصلا ایشون نژاد پرست و جانی باشه، این چه ربطی به پژوهش تاریخی ایشون داره!! دست بردارید از مغلطه کردن ها...
من دفاع نکردم از موضع ایشون، اصولا برای من مهم نیست که چه نظری در مورد حمله به ایران داشته چون در مقیاس جهانی کسی به حرف ایشون نیست برای حمله به جایی!! خواستم این رو بگم که عاشقان مصدق با دیدن این نامه جنجالی به پا کردند و دقیقا مغلطه وار مثل خود شما، با تحریف محتویات نامه و مردم مردم کردن خواستند کل شخصیت ایشون و نوشته هاشون رو هم زیر سوال ببرند...گفتم تذکری بدم به شما تا چشم هاتون رو بیشتر باز کنید در بررسی مطالب....
حمله به ایران هم اگر چه سناریوی مورد علاقه من نیست و دوست ندارم اتفاق بیوفتد، اما به هر حال آخرین گزینه موجود هست...گفتن اینکه به ایران حمله شه برای نابودی رژیم،خود به خود که کفر نیست که شما برای کوبیدن میر فطروس و نوشته هاش به اون آویزون شده اید و به پژوهشگر بودن ایشون مرتبطش میکنید....
Dariush نوشته: اما گفته اید که من از واژه مردم به فرم پوپولیستی و احمدی نژادی اش استفاده میکنم.همه ی آنان که من را میشناسند و یا حداقل از تعلق خاطر من به نیچه اطلاع دارند، میدانند که من از عوام و عوام زدگی چقدر بیزارم.اما از بیزاری شخصی من گذشته، آیا حرفهایم اشتباه هستند؟آیا اینکه میگویم مردم حق دارند در سرنوشت سیاسی خود حق انتخاب و تصمیم گیری داشته باشند و اساسا خودشان آنچه میخواهند را برگزینند، حرف اشتباهی ست؟استفاده از ترفندهای پوپولیستی زمانی کاربردی است که برای شخصِ به کاربرنده، نفعی متصور باشد.برای من چه نفعی است از اینکه مدعی پس دادن حقوق اساسی مردم، آن هم در فضای مجازی با هویت نامعلوم، هستم؟!جناب، برخلاف شما، من هیچ تنفری از هیچکدام از شخصیت های تاریخی ندارم و صرفا به سبب مسائلی که گرفتارش هستیم و برای اینکه بتوانم توان درک و تحلیل آنچه که بر ما میگذرد و همچنین در پیریشه یابی های تاریخی ، به کتابهای تاریخ سرک میکشم.وگرنه من نه پژوهشگر تاریخ هستم و نه در پی نبش قبر شخصیت های تاریخی هستم.مهم نیست شما به چه کسی تعلق خاطر دارید، مهم چیزی هست که در نوشته های شما بود!! اینکه چشم به عمل مصدق بستید و میگید سرنگونی مصدق، توطئه علیه مردم بوده!!! این یعنی چه؟ یعنی عمل غیر قانونی مصدق، خدمت به مردم بود؟ اینکه مصدق میخواسته یکه تاز شه در مملکت، خدمت به مردم بوده؟ یعنی اگر 28 مرداد نبود مصدق ایران رو سوئیس میکرد؟ همین که شما در این بحث بخواهید حرف خودتون رو به کرسی بنشونید، استفاده از ادبیات پوپولیستی کفایت میکنه...
حالا شما که مصدق رو خادم مردم میدونید، بفرمایید ایشون در زمان انقلاب مشروطه چه موضعی داشتند؟
بر خلاف من هیچ تنفری ندارید؟ مثلا من از کی تنفر دارم؟ همه حرف من این هست که مشکل در یک فرد خلاصه نمیشه...
Dariush نوشته: تفاوت نگاه ما از این است که شما همه چیز را به گردن مردم می اندازید و من حداقل در 80 درصد موارد شخص اول حکومت را مقصر میدانم.شما میفرمائید مردم ایران در سال 57 دچار یک نوع حماقت و دیوانگی شدند و شورش به راه انداختند.اما من آن حرکت را یک واکنش بیزاری جویانه از فضایی خفقان زا و تحقیرآمیز میبینم که جامعه را به حالت تهوع انداخته بود.تفاوت نگاه من با شما این است که از نظرمن مردم چه احمق بودند و چه آگاه، جناب شاه حق نداشت پافشاری آنها را برای کسب آزادی را سرکوب کند و آنها را از هرگونه فعالیت سیاسی منع کند.آخر این چه توجیحی است که میکنید برای استبداد و دیکتاتوری؟حرف شما هم میشود همین ولایت فقیه خودمان دیگر!این هم میگوید مردم نمیفهمند، بهتر است خودمان آنطور که باید آنها را به پیش ببریم.جناب شاه حاضر نبودند حتی ذره المثقالی قدرت خود را به کسی به امانت دهند.خب وقتی جناب شاه با ساواک و شکنجه گاه و زندان جواب مطالبات مردم را میدهند، مردم هم میروند و از راه دیگری وارد میشوند.همین رابطه است که میگویم خیلی روشن است.مردم ایران 70 سال پیش دهه پنجاه برای ازادی و استقلال جنگیده بودند و کشته ها داده بودند.چنین چیزی اصلا از روی هیجان و جوگیر شدن نیست.همین مردمی که شما میگویید مذهب زده بودند، در انقلاب مشروطه بزرگترین آخوند را اعدام کردند و آب هم از آب تکان نخورد.تاریخ آن رشادت ها و بزرگی ها نوشته شده بود و درخاطره مردم باقی مانده بود.احتمالا مشکل شما این است که کتب تاریخ مشروطه را نخوانده اید.حرف من رو تحریف نکنید!! همه گناه به گردن مردم نیست...گفتم از شرایط جامعه گرفته، تا تحولات جهانی و جنگ سرد و نفوذ مذهب در جامعه همه تاثیر داشته...این 80 رو شما از کجا آوردین آخه؟باز هم من نگفتم در 57 دچار دیوانگی شدند،گفتم مردم، آگاهی از آینده نداشتند، هر جا تجمعی بود میرفتند...یه روز برای شاه یه روز خمینی!!! این رو شما برو از عوامی که از اون دوره باقی مونده بپرس که اصلا چرا ریختن تو خیابون؟ مثلا دغدغه آزادی های مدنی داشتن؟ گفتم که جز معدودی که تشکیلاتی کار میکردن، بقیه عوام مطلق بودن...حالا شما بگو تقصیر شاه بوده که عوام بودن، من میگم قبول...اما نوشابه برای مردم باز نکن که چنین بودن و چنان!! تا سال 56 اصلا عوام حتی درگیر همون خمینی هم نبودن...داشتن زندگی خودشون رو میکردن!!! کدوم پافشاری مردم برای کسب آزادی؟ شما در توهم فانتزی هستید انگار...بعد میگید ادبیات پوپولیستی ندارم...این مردم رو تفکیک کنید تا بجث سر و شکلی درستی به خود بگیره نه اینکه یه واژه کلی و مبهم رو تکرار کنید...
اگر مردم در 57 میدونستن چیکار دارن میکنن که خوب بود ولی متاسفانه همش هیجان و جو گیری بود!! اینها دیگه 1000 سال پیش نیست...خیلی از اون آدم ها هنوز زنده هستند!! الیت جامعه هم که احمق تر از عوام ما بودن در اون زمان...حالا مردم نمیفهمیدن چی میشه، الیت جامعه چی؟ آخرش میشه اینکه بت توده ای ها میاد تحت فشار، مسلمون میشه...
در مورد انقلاب مشروطه، من به اندازه کافی مطلب خودندم..اما بیش از حد برای مردم اون زمان هم داستان سرایی نمیکنم،اینکه کی اعدام شده مهم نیست...خیلی از علما هم در جنش مشروطه حضور داشتن، اصولا جنبشی ضد دینی نبود که اعدام شیخ فضل الله مثلا حرکتی روشنفکرانه باشه، به عنوان یه مخالف مشروطه اعدام شد مثلا خیلی های دیگه!! اما علمای موافق در مشروطه و در واقع جنبش عدالت خواهانه حضور پررنگی داشتن...
مردم سال 57 چه حافظه تاریخی از مشروطه داشتند که همون به قول شما آزادی خواه هم باشن؟
Dariush نوشته: حالا هی بفرمائید که مگر زمان مشروطه چقدر باسواد داشتیم؟من هم میپرسم که آیا انقلابی های 1780 فرانسه، اصول انقلابی شان را از مدارس مذهبی یا کلیساها آموخته بودند یا اینکه مادرزاد آزادی خواه به دنیا آمده بودند؟یا اینکه آیا استقلال طلبان آمریکا در سالهای 1770 اصول استقلال و حاکمیت ملی را سر کلاسهای فلسفه سیاسی برکلی یا روسو آموخته بودند؟مگر آنموقع چند نفر باسواد بین این انسانها وجود داشت؟
به هرحال سخنان من همین ها هستند و بیش از حرفی برای گفتن ندارم چراکه تکرار مکررات میشود و خواننده نکته بین میداند که من چه گفته و میگویم و به سفارش دوستمان قضیه را "کش" نمیدهم.
باید هم بگم...بله چقدر داشتیم؟در اون کشور ها اگر مردم سواد نداشتند لا اقل الیت درست و حسابی داشتند نه مثل ایران که الیت احمق تر از عوام باشه...
یه نکته رو هم روشن کنم،به شاه در جای خودش بسیار انتقاد وارد هست اما این گونه قضاوت تاریخی کردن بعد از دیدن همه حوادث بیش از حد غیر منطقی هست...شما از هر کس بپرسی در دیکتاتوری شاه بیشتر امید به اصلاح بود یا امروز که شاه سرنگون شده و ج.ا امده، چه جوابی میشنوی؟ البته غیر از اون فامیل مسن شما...