11-23-2012, 08:58 PM
بی شک نه محمدرضا شاه و نه پدرش منفورترین های دوران معاصر نبودند و حداقل در بین عوام محبوبیتی دارند.اما هر دوی این شاهان کارهای کردند که نمیتوان از آنها چشم پوشی کرد.مهمترینش اینکه آنها مردم را تحقیر کردند.مردم را عده ای عقب مانده و فقیر و بی سواد میدانستند که اصلا دلیلی ندارد در شرایط سیاسی کشور نقشی داشته باشند چرا که ما داریم برایشان بهترین کارها را میکنیم.اما هر دوی اینها فراموش کرده بودند که همین مردم حماسه انقلاب مشروطه را آفریدند، همین مردم فعالیت های سیاسی و حذبی داشتند، همین کور و کچل ها روزنامه داشتند و دموکراسی خواه بودند.شما با فروریختن پایه های دموکراسی ای که مردم برایش جنگیده اند و کشته شده اند، بی شک صاحب عنوان منفور خواهید شد.مگر میشود مردمی که هوشیار شده بودند و اندیشه های آزادی خواهی داشتند، دوباره به عقب برگرداند؟این کاری است که این دو شاه میخواستند بکنند تا با خیال راحت و بی دغدغه به سلطنت خود برسند.اما نمی دانستند که جاده ی آگاهی یک جاده ی یک طرفه است و شاید مسیر رفت داشته باشد، اما برگشت ندارد.
کارنامه ی محمدرضا شاه در این مورد خیلی سیاه تر از پدرش است.او تحقیری بزرگ بر مردم وارد ساخت که عملا نفرت را در دل آنها نهادینه کرد.دوره بین سالهای 1320 تا 1332 را نگاه کنید.در این سالها نه اوضاع اقتصادی مملکت خوب بود، نه رفاه اجتماعی آنچنانی وجود داشت.اما به سبب وجود فضای باز و دموکراتیک، مردم همیشه امیدوار و پرنشاط بودند.اما جناب شاه با تبانی با بیگانگان علیه ملت خودش توطئه کرد.آیا میشود چنین گناه بزرگی را بر یک سیاستمدار بخشید؟چنین کاری در هر جای دنیا رخ دهد، آن سیاستمدار برای همیشه منفور میشود و کمترین حکمش حبس ابد است.و فاجعه بارتر اینکه حتی همان بیگانگان از مردم ایران معذرت خواهی کردند اما هموطنان شاهیِ ما هرگز خود را در این مورد مسئول نمیدانند و اساسا به جای لفظ کودتا چیزهای دیگری میگویند که همه میدانیم!خب شما وقتی روزنامه ها و احزاب را میبندید، مجلس را تسخیر میکنید، برعلیه مردم خودت با بیگانگان ساخت و پاخت میکنید و تمام نهادهای دموکراتیک را تبدیل مداحان و ثناگویان خود میکنید، باید بدانید مردم هم روزی ÷به حساب شما خواهند رسید.جناب شاه فکر کردند با گرفتن و سر به نیست کردن دو تا ازادی خواه و چهارتا رهبر سیاسی و بستن احزاب و روزنامه ها، مردم هم یادشان میرود آزادی چیست و دموکراسی به چه معناست.خب پس از کودتای 28 مرداد، همان مردم که در برابر سخت ترین مشکلات اقتصادی دم نمیزدند، حالا در قبال کمترین مشکل سهوی هم، فریادشان بلند میشود.چرا؟چون میدانند مسئول همه چیز یک نفر است.اوست که اختیار همه چیز را در دست دارد.از چاله درون آسفالت تا کشته شدن افراد در زندانهای ساواک،مردم همه را از چشم یک نفر میبینند.آن یک نفر کیست؟جناب شاه!
حالا هی بفرمائید ایشان دانشگاه ساخت، جاده ساخت،راه آهن درست کرد ، اقتصاد را فلان کرد و... . با این حرفها تنها میشود عوام را فریفتمخصوصا در این شرایط اسف بار .
اما درخشان ترین دوران در تاریخ معاصر همان سالهای 1320 تا 1332 است.
کارنامه ی محمدرضا شاه در این مورد خیلی سیاه تر از پدرش است.او تحقیری بزرگ بر مردم وارد ساخت که عملا نفرت را در دل آنها نهادینه کرد.دوره بین سالهای 1320 تا 1332 را نگاه کنید.در این سالها نه اوضاع اقتصادی مملکت خوب بود، نه رفاه اجتماعی آنچنانی وجود داشت.اما به سبب وجود فضای باز و دموکراتیک، مردم همیشه امیدوار و پرنشاط بودند.اما جناب شاه با تبانی با بیگانگان علیه ملت خودش توطئه کرد.آیا میشود چنین گناه بزرگی را بر یک سیاستمدار بخشید؟چنین کاری در هر جای دنیا رخ دهد، آن سیاستمدار برای همیشه منفور میشود و کمترین حکمش حبس ابد است.و فاجعه بارتر اینکه حتی همان بیگانگان از مردم ایران معذرت خواهی کردند اما هموطنان شاهیِ ما هرگز خود را در این مورد مسئول نمیدانند و اساسا به جای لفظ کودتا چیزهای دیگری میگویند که همه میدانیم!خب شما وقتی روزنامه ها و احزاب را میبندید، مجلس را تسخیر میکنید، برعلیه مردم خودت با بیگانگان ساخت و پاخت میکنید و تمام نهادهای دموکراتیک را تبدیل مداحان و ثناگویان خود میکنید، باید بدانید مردم هم روزی ÷به حساب شما خواهند رسید.جناب شاه فکر کردند با گرفتن و سر به نیست کردن دو تا ازادی خواه و چهارتا رهبر سیاسی و بستن احزاب و روزنامه ها، مردم هم یادشان میرود آزادی چیست و دموکراسی به چه معناست.خب پس از کودتای 28 مرداد، همان مردم که در برابر سخت ترین مشکلات اقتصادی دم نمیزدند، حالا در قبال کمترین مشکل سهوی هم، فریادشان بلند میشود.چرا؟چون میدانند مسئول همه چیز یک نفر است.اوست که اختیار همه چیز را در دست دارد.از چاله درون آسفالت تا کشته شدن افراد در زندانهای ساواک،مردم همه را از چشم یک نفر میبینند.آن یک نفر کیست؟جناب شاه!
حالا هی بفرمائید ایشان دانشگاه ساخت، جاده ساخت،راه آهن درست کرد ، اقتصاد را فلان کرد و... . با این حرفها تنها میشود عوام را فریفتمخصوصا در این شرایط اسف بار .
اما درخشان ترین دوران در تاریخ معاصر همان سالهای 1320 تا 1332 است.
کسشر هم تعاونی؟!