11-08-2012, 09:05 PM
البته من دیفالتم روی فراموشیه توضیح دادن چیزهای بدیهی یکم سخته:) ولی کلا به جز شوک های اولیه باقی موارد نتیجه این هست که شخص زندگی کردن رو از خودش دریغ میکنه.در واقع زندگی کردن نیاز به فراموشی داره،زندگی تکرار تجربه هاست اگر تجربه ها رو فراموش نکنید مثلا بعد از یک بار خوردن یک غذای لذیذ نیازی به خوردن دوباره اون نیست یا حداقل دیگه نمیشه ازش لذت برد ولی ما به طور طبیعی تا حدی مزه غذا رو فراموش میکنیم تا همچنان لذت پابرجا بمونه(به همین خاطر خوردن متوالی یک غذای مورد علاقه هم ممکنه تهوع آور بشه چون مغز فرصت فراموشی پیدا نمیکنه) توصیه:بهترین راه کار برای فراموشی تجربه کردن هر چیزی هست میشه تجربه کرد(و البته تا حد ممکن عوارض ناگوار نداشته باشه)با افزایش تجربه ها عملا فراموشی هم به صورت خود به خودی اتفاق میافته و مغز رو از این ترومای احساسی نجات میده. کلا مغز افراد عاشق دچار یک نوع شبه مسمومیت توسط هورمون هاست:))
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-