11-06-2012, 07:29 PM
Rationalism Ideology نوشته: اینکه آیا تمام خاطرات قابل یادآوری هستند یا نه، جستاری مفصل می طلبد و خارج از هدف این جستار است.
در اینجا آنچه مهند است، فراموشی خاطراتی است که بنیان در رابطه ای عاطفی/جنسی دارند و به سادگی قابل فراموشی نیستند.
شما از کجا میدانید بسادگی فراموشیدنی نیستند؟
درباره یادآوردنی بودن همه خاطرهها هم میتوانید جستار دیگری را بیاغازید، ولی من همینجا میدانم که چنین چیزی نیست، چرا که:
1. گُنجایش ویرمانند هر سیستم دیگری مرزمند است.
2. مغز از رویدادهای پیرامون تنها بخش بسیار بسیار ناچیزی را میویراند، آنهم نه بر پایه سُهش سرراست (direct sensation)، مانند زمانیکه ما با دوربین
فیلمبرداری میکنیم، بساکه بر پایه دادههای بازسازی شده و بیاندازه سوگیرانه.
به سخن دیگر، مغز نمیتواند هتا یک دَم (ثانیه) از همه دادههای پیرامون خود را هم بی هنجارش (normalization) و فشردهسازی (compression) و سوگیری (bias) و کاهش و چندین و چند کار گسترده دیگر بویرد.
2. مغز از رویدادهای پیرامون تنها بخش بسیار بسیار ناچیزی را میویراند، آنهم نه بر پایه سُهش سرراست (direct sensation)، مانند زمانیکه ما با دوربین
فیلمبرداری میکنیم، بساکه بر پایه دادههای بازسازی شده و بیاندازه سوگیرانه.
به سخن دیگر، مغز نمیتواند هتا یک دَم (ثانیه) از همه دادههای پیرامون خود را هم بی هنجارش (normalization) و فشردهسازی (compression) و سوگیری (bias) و کاهش و چندین و چند کار گسترده دیگر بویرد.
Rationalism Ideology نوشته: نیازی به توضیحات دوباره نبود! من با این تحلیل شما مشکلی ندارم؛ ولی پرسشی مطرح نمودم که چطور می توان آستانه خوشی را که پشتوانه آن غریزه پرقدرت جنسی می باشد را کاهش داد و یا چیزی همتراز با آن را جایگزین نمود؟!
ما که نخواستیم آستانه را پایین بیاوریم، گفتیم آستانه چگونه کار میکند و چگونه باید کنشهای خود را بگونهای ساماند که به آستانه نزدیک شوند.
Rationalism Ideology نوشته:Mehrbod نوشته: 1. کارکرد احساس را روشن میکند: دانستن اینکه احساس چه کارکردی دارد میتواند مایهی پذیرش آن نه در جایگاه یک دشمن، که یک نِشال (signal) یا راهنمای سودمند دید.
2. درباره همبستگی ویر (associative memory) روشنسازی میکند.
خوب؟! در این جستار کجا به کار می آیند؟
لطفا با نمونه دقیق و کاربستی نشان دهید که از این بابت چگونه می توان سود برد؟!
یکبار دیگر، مگر هر چیزی که آوردیم در جایگاه راهکار، آنهم از گونه کاربستی آن بود!؟
Mehrbod نوشته: هر آینه بهترین راهکارهای دم دست را خودت و امیر گرامی دادید. من هم یک واکاوی ریشهایتر میکنم اینجا روی هم رفته جستار گیرایی است.
نخست چند چیز را باید دانست: ..
نخست میواکاویم، سپس به راهکار میرسیم، چنانکه کردیم.
Rationalism Ideology نوشته: چرا همچون آخوندهای حوزه جهلیه قم، با واژگان مانور می دهید و توضیحاتی تکراری را می نگارید؟!!!
بر این امید که با بازگویی و بازخوانی دریافت شود، که نشد.
Rationalism Ideology نوشته: بیان داشتم که این راهکار در برابر وابستگی شدید جنسی/عاطفی کار آمد نخواهد بود و من به شخصه آن را تجربه نموده ام؛ به گمانم هر کسی هم چنین تجربه ای را داشته باشد؛
پی به سخن من برده است.
اینجا که مهرهاندازی نیست یکی بگوید کردم نشد، یکی بگوید چایی با روغن زیتون! بخور خوب میشود!
اینها راهکار برگرفته از منطق هستند و روی آروین من و دیگران هم کار میکنند.
دو مهاد پایندگی خوشی/درد را هم هر کس با یک آزمایش ساده میتواند درستیاش را در بیاورد:
1- کار خوشیآوری که میانجامید را اینبار میانش بُریده و پس از بگوییم نیم ساعت دوباره از سر بگیرید، ببینید روی هم رفته خوشیآورتر است یا نه.
2- کار دردناکی که پیشتر چندباره میبُریدید - بگوییم نگاشتن یک نوشتار- را بکوشید یکجا انجامیده یا اگر بُریدید، تا فردا دیگر سراغ آن نروید، ببینید دردناکی آن میکاهد یا نه.
2- کار دردناکی که پیشتر چندباره میبُریدید - بگوییم نگاشتن یک نوشتار- را بکوشید یکجا انجامیده یا اگر بُریدید، تا فردا دیگر سراغ آن نروید، ببینید دردناکی آن میکاهد یا نه.
پس اگر این دو مهاد کار میکردند - که کار میکنند - در جایگاه فزونساز (amplifier) میتوانند کنشهای معمولی را خوشیآورتر سازند.
.Unexpected places give you unexpected returns