09-04-2012, 08:58 AM
Rationalism Ideology نوشته: ...؟!
مثلا در رابطه با ذاتی یا اکتسابی بودن همنجسگرایی، فروید در The Psychogenesis of a Case of Homosexuality in a Woman بجای پاسخ به پرسش آنرا تغییر میدهد و ادعا میکند که صحبت در اینباره بیمورد است. امروز میدانیم که او اشتباه میکرده، و همجنسگرایی بخشی از نرم است، و صحبت پیرامون ذاتی یا اکتسابی بودن آن بیمورد نیست.
Rationalism Ideology نوشته: اما فروید برخلاف یونگ چندان وابسته به پدیده خواب در تحلیل هایش نبود.بر چه اساس این سخن را بیان نمودید؟بر اساس مهمترین اثر زندگی او، «تعبیر خواب». :e108:
میان ایندو هیچ تفاوتی در رابطه با ارزش و اهمیت خوابها نیست، اختلاف بر سر معانی و چگونگی استفاده از آن در درمان است. لکان تا اندازهی زیادی از این ماجرا فاصله گرفت(شاید به این خاطر که پزشک بود؟)و بیشتر به نقد و تعریف و برسی ِ ناخودآگاه پرداخت.
Rationalism Ideology نوشته: ضمن اینکه دانش فروید هم بر اساس زمان خودش و تمدن بشر در آن زمان بود. فراموش نکنید که او از پیشگامان روان شناسی بوده است و اگر در تداعی آزاد اندازه گیری دقیقی نبوده و یا تعریف استانداردی درنظر گرفته نشده بوده هم دقیقا به خاطر طبیعت تکامل دانش می باشد و این را ما در سایر شاخه های دانش همچون فیزیک و زیست شناسی هم شاهد بوده ایم.از این رو به باور من، کار فروید هم در نوع خودش دارای اعتباری نسبی و منحصر به خود می باشد.
این گفته که او ابزار لازم برای برسی ادعاهای خود را نداشته درست است و من مخالفتی با آن ندارم. کند و کاو روان آدمی دانشیست بسیار جوان، و باید مراعات اصحاب آنرا کرد. اما مسئله اینست که خود فروید، طرفداران او و پیروانش چنین استدلالی را ارائه نمیکنند، آنها مثل مهربد، از بیموضوعیت شدن روشمندی علمی و ناممکن بودن ارائهی ساختاری مشخص صحبت میکنند. تلاشی هم در جهت علمیتر کردن یا هماهنگ کردن ادعاهای مکتبشان با یافتههای روز نمیکنند. مثلا امروز بطور قطع میدانیم که رانهی جنسی بسیار مهم است(فروید درست میگفته)، هنر، مذهب و فرهنگ ممکن است ریشههای جنسی داشته باشند(یک تئوری فرگشتی جدید است، فروید ممکن است درست گفته بوده باشد)و مردمانی مقعدی در حالت انکار به سر نمیبرند(فروید اشتباه میکرده). اگر به راستی اندیشههای او را این چنین از هم واسازی کرده، آنها که پیشینهی علمی و کاربردی دارند را نگه داریم و باقی را (نه دور بریزیم) دستکم فعلا بکار نبندیم من مشکلی با روانکاوی ندارم. اما، ساختمان روانکاوی چنان است که اگر یک بخش از آنرا نپذیرید، همهی بنا یکسره فرومیریزد. و نمیتوان نقش خواب را انکار کرد و همزمان از نقش ناخودآگاه دفاع کرد، ایندو در مکتب فروید چنان درهمتنیده و باهم در ارتباط هستند که یکی بدون ِ دیگری معنای خود را از دست میدهد.
نقل قول:متحیرم از نقل قولی که از کتاب یونگ آوردید.من پیرامون تعبیر رویاهای او به دلیل تعبیر سمبل های رویاها بدون فرنودهای مناسب نقد اساسی داشتم؛ ولی این دیگر چیزی نیست که بتوان ساده از کنارش گذشت! شوربختانه هر چه تلاش کردم به آن کتاب دسترسی پیدا کنم؛موفق نشدم و برای خود مطالعه کامل آن را لازم می دانم. آیا شما می توانید برای یافتن ترجمه احتمالی آن، و در غیر این صورت انگلیسی آن؛ مرا یاری رسانید؟ترجمهی انگلیسی کتاب را اینجا آپلود کردم. مملو از این داستانهای خجالتآورست.
Rationalism Ideology نوشته: از شما تعجب می کنم که چطور از واژه گانی حساس مثل ''کلا'' و ''هیچ'' در اینجا استفاده می نمایید!
روانکاوی هر اندازه که تا به حال به درمان روانی بسیاری از افراد یاری رسانده؛ دارای ارزش می باشد و قطعا دشواری ها و ضعف هایی هم در آن دیده می شود.
یک مورد «درمان» را که توسط روانکاوان در تمام تاریخ این مکتب صورت گرفته، و توسط پزشکان و محققان بیطرف تائید شده را نام ببرید.
زنده باد زندگی!