08-19-2012, 04:43 AM
هنوز در مرحلهی بالایی دورهی توحش به سر میبردند،بنابراین نه با سفالگری و نه با کاشت هیچ نوع گیاهی آشنایی نداشتند.
از طرف دیگر،سرخپوستان پویبلوی1نیو مکزیکو،مکزیکیها و پروییها،در زمان تسخیر آمریکا توسط اروپاییان،در مرحلهی میانی دورهی بربریت بودند.آنان در خانههای بارو مانند که از خشت یا سنگ ساختهشده بود،میزیستند و باتوجه به تنوع شرایط اقلیمی و بودگاه،در باغستانهایی که بهطور مصنوعی آبیاری میشد،ذرت و دیگر گیاهان خوراکی-که منبع اصلی غذایی آنها را تکشیل میداد-کشت میکردند.اینان تعداد محدودی از حیوانات-مکزیکیها: بوقلمون و سایر پرندگان و پروییها:لاما-را اهلی کرده بودند.علاوه بر این،آنها با کاربرد بعضی فلزات،به جز آهن،آشنا بودند.عدم آشنایی با آهن بود که آنان را از صرفنظر کردن از کاربرد سلاحها و ابزارهای سنگی بازمیداشت.تسخیر آمریکا توسط اسپانیا،تکامل عادی این قاره را بهطور کلی متوقف کرد.
در نیمکرهی شرقی،مرحلهی میانی بربریت،با اهلی کردن حیوانات شیرده و گوشتی شروع شد؛درحالی که به ظاهر پرورش گیاهان تا اواخر این دوره،ناشناخته مانده بوده است.چنین به نظر میرسد که اهلی کردن و پرورش احشام و تشکیل گلههای بزرگ،عام تمایز آریاییها و سامیها از سایر نژادهای دورهی بربریت باشد.اسامی دامها هنوز هم بین اروپاییها و آسیاییها آریایی مشترک است،درحالی که این اشتراک در اسامی گیاهان قابل پرورش،چنین نیست.
در منطقههای مناسب،تشکیل گله،به زندگی شبانی انجامید.در میان سامیها در جلگههای سرسبز فرات و دجله،در میان آریاییها،در جلگههای هند،اوکسوس2(اکنون آمودریا نامیده میشود)،جاکسارتز3(اکنون سیر دریا نامیده میشود)،دن4و دنیپر5
اهلی کردن حیوانات باید در ابتدا در حول و حوش چنین مراتعی صورت گرفته باشد،بنابراین در نظر نسلهای بعدی،گروههای انسانی دامدار در منطقههایی پاگرفتند که نه تنها از گهوارهی بشریت دور بودند،بلکه برای پیشینیان وحشی آنها و حتا گروههای انسانی مرحلهی پایینی بربریت نیز غیرقابل سکونت بود.برعکس هنگامی که بربرهای مرحلهی میانی به زندگی شبانی روی آوردند،هرگز پیش نیامد که به میل خود جلگههای سرسبز پرآب را ترک کنند و به منطقههای جنگلی که خاستگاه نیای آنها بود،بازگردند.
(1). pueblo
(2). oxus
(3). jaxartes
(4). don
(5). dnieper
از طرف دیگر،سرخپوستان پویبلوی1نیو مکزیکو،مکزیکیها و پروییها،در زمان تسخیر آمریکا توسط اروپاییان،در مرحلهی میانی دورهی بربریت بودند.آنان در خانههای بارو مانند که از خشت یا سنگ ساختهشده بود،میزیستند و باتوجه به تنوع شرایط اقلیمی و بودگاه،در باغستانهایی که بهطور مصنوعی آبیاری میشد،ذرت و دیگر گیاهان خوراکی-که منبع اصلی غذایی آنها را تکشیل میداد-کشت میکردند.اینان تعداد محدودی از حیوانات-مکزیکیها: بوقلمون و سایر پرندگان و پروییها:لاما-را اهلی کرده بودند.علاوه بر این،آنها با کاربرد بعضی فلزات،به جز آهن،آشنا بودند.عدم آشنایی با آهن بود که آنان را از صرفنظر کردن از کاربرد سلاحها و ابزارهای سنگی بازمیداشت.تسخیر آمریکا توسط اسپانیا،تکامل عادی این قاره را بهطور کلی متوقف کرد.
در نیمکرهی شرقی،مرحلهی میانی بربریت،با اهلی کردن حیوانات شیرده و گوشتی شروع شد؛درحالی که به ظاهر پرورش گیاهان تا اواخر این دوره،ناشناخته مانده بوده است.چنین به نظر میرسد که اهلی کردن و پرورش احشام و تشکیل گلههای بزرگ،عام تمایز آریاییها و سامیها از سایر نژادهای دورهی بربریت باشد.اسامی دامها هنوز هم بین اروپاییها و آسیاییها آریایی مشترک است،درحالی که این اشتراک در اسامی گیاهان قابل پرورش،چنین نیست.
در منطقههای مناسب،تشکیل گله،به زندگی شبانی انجامید.در میان سامیها در جلگههای سرسبز فرات و دجله،در میان آریاییها،در جلگههای هند،اوکسوس2(اکنون آمودریا نامیده میشود)،جاکسارتز3(اکنون سیر دریا نامیده میشود)،دن4و دنیپر5
اهلی کردن حیوانات باید در ابتدا در حول و حوش چنین مراتعی صورت گرفته باشد،بنابراین در نظر نسلهای بعدی،گروههای انسانی دامدار در منطقههایی پاگرفتند که نه تنها از گهوارهی بشریت دور بودند،بلکه برای پیشینیان وحشی آنها و حتا گروههای انسانی مرحلهی پایینی بربریت نیز غیرقابل سکونت بود.برعکس هنگامی که بربرهای مرحلهی میانی به زندگی شبانی روی آوردند،هرگز پیش نیامد که به میل خود جلگههای سرسبز پرآب را ترک کنند و به منطقههای جنگلی که خاستگاه نیای آنها بود،بازگردند.
(1). pueblo
(2). oxus
(3). jaxartes
(4). don
(5). dnieper