08-19-2012, 04:43 AM
2-بربریت
الف:مرحلهی پایینی:این مرحله با پیدایش سفالگری آغاز میشود.سفالگری،بهطور مشخص و در بسیاری از موارد و به احتمالی در همهجا با روکش(اندود)رسی سبدها یا ظرفهای چوبی به منظور عایق کردن آنها آغاز شد؛اما انسان به زودی دریافت خاک رسی که به این ترتیب شکل گرفته است،میتواند بدون ظروف داخلی هم منظور او را تامین کند.
تا این مرحله،میتوانیم جریان تحول را بهطور عام برای دورهی معینی،در میان تمام گروههای انسانی صرفنظر از بودگاه آنها معتبر بدانیم.اما با پیدایش بربریت،ما به مرحلهای میرسیم که تفاوت در قابلیتهای طبیعی دو قارهی بزرگ آشکار میشود.ویژگی مشخص دورهی بربریت،اهلی کردن حیوانات و پرورش آنها(دامپروری)و کشت گیاهان است.در این زمان نیمکرهی شرقی با به اصطلاح دنیای کهن،به تقریب تمام حیوانات مستعد اهلی شدن و نیز تمام غلات قابل کشت-به جز یک مورد استثنایی را در خود داشت،درحالی که نیمکرهی غربی یعنی آمریکا،تنها از یک پستاندار قابل اهلی شدن،یعنی لاما1،آن هم در بخش جنوبی خود،و تنها از یک نوع غلهی قابل کشت-گرچه بهترین آن یعنی ذرت-برخوردار بود،تاثیر این شرایط طبیعی متفاوت،این بود که از آن به بعد،در هریک از نیمکرهها،رشد جمعیت گروههای انسانی سیر ویژهی خود را طی کرد،و درنتیجه،ملاکهای تعیین مرز میان مرحلههای مختلف، در هریک از این قارهها متفاوت شد.
ب:مرحلهی میانی:این مرحله در نیمکرهی شرقی با اهلی کردن حیوانات و در نیمکرهی غربی با پرورش گیاهان خوراکی از طریق آبیاری و نیز کاربرد خشت(قالبهای خشک شده در آفتاب)و سنگ در بناها،آغاز میشود.
ما بررسی خود را از قارهی غربی آغاز میکنیم،زیرا این نیمکره تا زمان پیروزی اروپاییان در هیچ نقطهی خود،این مرحله را پشت سر نگذاشته بود.سرخپوستان مرحلهی پایینی بربریت (که تمام سرخپوستان شرق میسیسیپی نیز در این مجموعه قرار میگیرد)،تا هنگام تسلط اروپاییان بر سرزمینهایشان،تا حدودی به کشت محصولات باغی از جمله ذرت،شاید کدوی تنبل،صیفیجات و محصولاتی از این نوع-که بخش مهمی از خوراک آنها را تشکیل میداد- اشتغال داشتند.اینان در خانههای چوبی و در دهکدههایی که با حصارهای چوبی محصور میشد،زندگی میکردند.قبایل شمال غرب،بهویژه آنان که در منطقهی رود کلمبیا میزیستند، (1). llama
الف:مرحلهی پایینی:این مرحله با پیدایش سفالگری آغاز میشود.سفالگری،بهطور مشخص و در بسیاری از موارد و به احتمالی در همهجا با روکش(اندود)رسی سبدها یا ظرفهای چوبی به منظور عایق کردن آنها آغاز شد؛اما انسان به زودی دریافت خاک رسی که به این ترتیب شکل گرفته است،میتواند بدون ظروف داخلی هم منظور او را تامین کند.
تا این مرحله،میتوانیم جریان تحول را بهطور عام برای دورهی معینی،در میان تمام گروههای انسانی صرفنظر از بودگاه آنها معتبر بدانیم.اما با پیدایش بربریت،ما به مرحلهای میرسیم که تفاوت در قابلیتهای طبیعی دو قارهی بزرگ آشکار میشود.ویژگی مشخص دورهی بربریت،اهلی کردن حیوانات و پرورش آنها(دامپروری)و کشت گیاهان است.در این زمان نیمکرهی شرقی با به اصطلاح دنیای کهن،به تقریب تمام حیوانات مستعد اهلی شدن و نیز تمام غلات قابل کشت-به جز یک مورد استثنایی را در خود داشت،درحالی که نیمکرهی غربی یعنی آمریکا،تنها از یک پستاندار قابل اهلی شدن،یعنی لاما1،آن هم در بخش جنوبی خود،و تنها از یک نوع غلهی قابل کشت-گرچه بهترین آن یعنی ذرت-برخوردار بود،تاثیر این شرایط طبیعی متفاوت،این بود که از آن به بعد،در هریک از نیمکرهها،رشد جمعیت گروههای انسانی سیر ویژهی خود را طی کرد،و درنتیجه،ملاکهای تعیین مرز میان مرحلههای مختلف، در هریک از این قارهها متفاوت شد.
ب:مرحلهی میانی:این مرحله در نیمکرهی شرقی با اهلی کردن حیوانات و در نیمکرهی غربی با پرورش گیاهان خوراکی از طریق آبیاری و نیز کاربرد خشت(قالبهای خشک شده در آفتاب)و سنگ در بناها،آغاز میشود.
ما بررسی خود را از قارهی غربی آغاز میکنیم،زیرا این نیمکره تا زمان پیروزی اروپاییان در هیچ نقطهی خود،این مرحله را پشت سر نگذاشته بود.سرخپوستان مرحلهی پایینی بربریت (که تمام سرخپوستان شرق میسیسیپی نیز در این مجموعه قرار میگیرد)،تا هنگام تسلط اروپاییان بر سرزمینهایشان،تا حدودی به کشت محصولات باغی از جمله ذرت،شاید کدوی تنبل،صیفیجات و محصولاتی از این نوع-که بخش مهمی از خوراک آنها را تشکیل میداد- اشتغال داشتند.اینان در خانههای چوبی و در دهکدههایی که با حصارهای چوبی محصور میشد،زندگی میکردند.قبایل شمال غرب،بهویژه آنان که در منطقهی رود کلمبیا میزیستند، (1). llama