08-19-2012, 04:43 AM
سرزمینهای تازه به دست آمده و نیز میل جوشان بیوقفهی کشف که با تسلط انسان مرحلهی میانی عصر توحش بر هنر مهیاسازی آتش از طریق ساییدن سنگها همراه بود،مواد خوراکی تازهای چون ریشههای نشاستهای و حبوبات غذایی-که در خاکستر داغ یا چالهای پخت و پز(اجاقهای زمینی)پخته میشدند-و نیز گوشت شکار را که پس از اختراع اولین سلاحها-چماق و نیزه-گاهی به غذای روزمره افزوده میشد،در دسترس انسان قرار داد. گروههای انسانی شکارگر-که در کتابها به تصویر درآمدهاند-یعنی گروههای انسانی که تنها از راه شکار ادامهی حیات دهند،هرگز وجود نداشتهاند.زیرا دستاورد شکار بیشاز آن بیثبات بود که چنین شیوهی زندگی را امکانپذیر سازد.درنتیجهی عدم اطمینان پایدار نسبت به تامین مواد غذایی،به ظاهر در این مرحله،آدمخواری سر برآورد و مدتهای مدیدی ادامه یافت. بومیان سیاهپوست استرالیایی و بسیاری از اهالی پولینزی1تا همین امروز هم در مرحلهی میانی توحش به سر میبرند.
پ:مرحلهی بالایی:این مرحله با اخترع تیر و کمان که با کاربرد آن،گوشت شکار حیوانات وحشی،به خوراک متداول تبدیل و شکارگری از حرفههای عادی شد،آغاز میشود.کمان،زه و تیر،مجموعهی بسیار پیچیدهای است که اختراع آن متضمن تجربهی اندوختهی طولانی و نیروی فکری سازمانیافته و درنتیجه آشنایی همزمان با تعداد دیگری از اختراعها است.
اگر ما گروههای انسانی را که گرچه با تیر و کمان آشنایند،اما هنر سفالگری(که مورگان آن را نقطهی گذار به بربریت میداند،بیگانهاند،مورد توجه قرار دهیم،درمییابیم که حتا در این مرحله نیز،سکناگزینی در دهکدهها،تسلط قطعی تولید ابزار معاش،پیدایش ظرفها و ابزار چوبی،بافندگی دست(بدون چرخ)،با استفاده از الیاف ساقهی گیاهان،هنر سبدبافی از ساقهی گیاهان و ساخت ابزار سنگی صیقلدیده(نوسنگی2)تکوین یافته است.
در بیشتر منطقهها،از آتش و تبر سنگی برای تهیه زورق-که الوار توخالی شدهای بود-و از الوار و تخته برای خانهسازی استفاده میشده است.تمام این پیشرفتها را میتوان برای نمونه، در میان سرخپوستان شمالغربی امریکا که گرچه با تیر و کمان آشنایی دارند،اما از سفالگری چیزی نمیدانند،مشاده کرد.تیر و کمان در دورهی توحش،حکم خنجر آهنین برای دورهی بربریت و اسلحهی گرم برای دورهی تمدن را داشت،یعنی سلاحی تعیینکننده بود.
(1). polynesia
(2). neolithic
پ:مرحلهی بالایی:این مرحله با اخترع تیر و کمان که با کاربرد آن،گوشت شکار حیوانات وحشی،به خوراک متداول تبدیل و شکارگری از حرفههای عادی شد،آغاز میشود.کمان،زه و تیر،مجموعهی بسیار پیچیدهای است که اختراع آن متضمن تجربهی اندوختهی طولانی و نیروی فکری سازمانیافته و درنتیجه آشنایی همزمان با تعداد دیگری از اختراعها است.
اگر ما گروههای انسانی را که گرچه با تیر و کمان آشنایند،اما هنر سفالگری(که مورگان آن را نقطهی گذار به بربریت میداند،بیگانهاند،مورد توجه قرار دهیم،درمییابیم که حتا در این مرحله نیز،سکناگزینی در دهکدهها،تسلط قطعی تولید ابزار معاش،پیدایش ظرفها و ابزار چوبی،بافندگی دست(بدون چرخ)،با استفاده از الیاف ساقهی گیاهان،هنر سبدبافی از ساقهی گیاهان و ساخت ابزار سنگی صیقلدیده(نوسنگی2)تکوین یافته است.
در بیشتر منطقهها،از آتش و تبر سنگی برای تهیه زورق-که الوار توخالی شدهای بود-و از الوار و تخته برای خانهسازی استفاده میشده است.تمام این پیشرفتها را میتوان برای نمونه، در میان سرخپوستان شمالغربی امریکا که گرچه با تیر و کمان آشنایی دارند،اما از سفالگری چیزی نمیدانند،مشاده کرد.تیر و کمان در دورهی توحش،حکم خنجر آهنین برای دورهی بربریت و اسلحهی گرم برای دورهی تمدن را داشت،یعنی سلاحی تعیینکننده بود.
(1). polynesia
(2). neolithic