07-30-2012, 09:03 PM
Kaveh نوشته: 1- در اینترنت و دقیقتر اگر بگویم محیطهای اجتماعی افراد هم عقیده دور هم جمع شده و به دور از برخورد با دیگران می مانند. ما دچار این تصور شده ایم که فرضا همسو بودن و لایک های بیشمار و نظرخواهی ها واقعا نظرات کل جامعه را نشان می دهد. به همین صورت هم افراد طرفدار رژیم و یا ایدئولوگ در محیطها و جو خودشان همین تصور اشتباه را پیدا می کنند. این ایزوله شدن افکار فایده ای ندارد. گرچه برای افرادی که به دنبال حقیقت هستند و خود جستجوگرند منابع اطلاعات و ارتباط با دیگر افراد راحت و آسان شده اما از طرفی خود اجتماع واقعی مردم که توان انجام کاری واقعی را دارند تصورات درستی از عقاید خودش ندارد و همه را هم عقیده با خود می بیند.
کل جامعه اصلا مهم نیست. یک مشت مردم عادی جز به کار انقلاب و شورش و کشته شدن و سپر گلوله شدن به هیچ دردی نمیخورند. یک مقدار واقعی باید نگاه کنیم. کل جامعه کاربر اینترنتی نیستند. تقریبا تاثیرگذارترین و آینده ساز ترین قشر یعنی جوانان تحصیلکرده که سرشون به تنشون میارزه با اینترنت سر و کار دارند. ما هم هدفمون تاثیر گذاری روی همین هاست. مثلا قرار نیست من برم روی قصاب محلمون که 40 سال از من بزرگتره و موقع مردنشه تاثیر بگذارم تا اون رو بیدین کنم. یک آدم بیسواد و عامی چه بیدین بشه چه بادین فرقی نمیکنه خصوصا اگر مال نسل قبل و زمان انقلاب باشه. این ها اگر عقل تو سرشون بود که وضع مملکت این نبود.
هدف اینه که روی آدم های جوان و آینده ساز و تاثیر گذار و عاقل و باهوش که تقریبا همشون رو میشه توی اینترنت پیدا کرد کار بشه.
ما اگر بتونیم توی این وضعیت یک درصد کوچکی از این جمعیت رو هم دنبال خودمون بیاریم باز خودش کلی کاره و چیزی در حد شاخ غول شکوندیم!!
همیشه هم تغییرات از سوی گروه کوچکی آدم تاثیر گذار انجام شده. اینکه یک لشگر آدم بی سواد و عامی یا پیر و پاتال دنبال ما راه بیوفتن دردی رو دوا نمیکنه. سیاهی لشگر بدرد ما نمیخوره. نه ما توانش رو داریم که روی همه ی مردم تاثیر بگذاریم و نه منطقا امکانات عملیاتی این کار رو داریم. همین الان در سکولار ترین کشورهای دنیا هم امکانپذیر نیست. اما میتونیم از امکانات و فضای کمی هم که داریم استفاده ی خودمون رو ببریم. وقتی تعداد کمی آدم حسابی که عقلی توی سر دارن و کاری از دستشون بر میاد یا روزی بر خواهد آمد با ما هم عقیده باشند خیلی تاثیر گذار تره. یعنی کار ما روی کیفیته نه کمیت.
کیفیت هم مشتری خاص خودش رو داره. مشتری های ما یعنی جوانان تحصیلکرده ی آینده دار که همشون روی اینترنت هستند و برای ما قابل دسترسند.
نقل قول:
2- این مبارزات اینترنتی این توهم را در ذهن افراد ایجاد کرده که واقعا دارند کاری می کنند و خیل انبوهی هم که فرضا در فیس بوک مطلب به اشتراک می گذارند و یا لایک میزنند دچار این تصورند که دارند کاری سیاسی در جهت منافع ایران می کنند. در حالکه در عمل نه قدرتی در دست دارند نه توان سازماندهی مردم را دارند و نه توان کوچکترین مقابله.
اگر منظور شما اینه که این ها کار نیست و هدف ما باید به این ختم بشه که بتونیم یک عده افراد رو سازماندهی کنیم که بریزن توی خیابون و حکومت رو عوض کنند باید بگم هدف من این نیست. به 2 دلیل. 1- تجربه نشون داده با تظاهرات و راهپیمایی و اعتراض نمیشه این سیستم رو از بین برد. 2- من یک نفر که واقعا دلم نمیاد یکی از بچه های سایت یا یک نفر آدم عاقل دیگه که چند سال روی فکرش کار شده و عقلی در سرش جوانه زده و میتونه در آینده خیلی تاثیرات روی خیلی ها بگذاره بعنوان اعتراض پاشه بره توی خیابون و در کسری از ثانیه با شلیک یک گلوله تموم بشه!
اگر همه ی آدم های عاقل بخوان برن توی خیابون و بمیرن حتی اگر با به خیابون رفتن این ها تغییری هم ایجاد بشه باز هم به دلیل از بین رفتن آدم های عاقل ---> یک عده احمق قدرت و ثروت رو بدست میگیرن و روز از نو روزی از نو...
نقل قول:
3- بیشتر فعالین اینترنتی در خارج از ایران هستند و وقتی کوچکترین تهدیدی شوند سریع به ... خوردم می افتند. مثال نمی زنم چون واقعا خودم را شجاعتر از هیچ کدامشان نمی دانم. این چتر حمایتی ناشناس بودن وقتی برداشته می شود شهامت واقعی زیادی نمی ماند.
اینکه وقتی هویت یک مبارز لو میره و طرف به غلط کردن میوفته که نشد عیب. بنده و شما و هر آدم عاقل دیگری رو هم بگیرن میزنیم زیر همه چیز و منکر میشیم. مگر اینکه عاقل و باتجربه نباشیم و مغز کودکانه و رشد نکرده ای داشته باشیم. یک بار یادم نیست اینجا بود یا وبلاگ آرش بود راجع به این موضوع خیلی خوب نوشتم. بهرحال همه ی ما آدمیم سوپرمن که نیستیم که از گلوله و چاقو چاقو شدن نترسیم. بهر صورت طرز فکر و عقیده مون رو که نمیتونن عوض کنند. تازه شاید وقتی هویتمون لو رفت فعالیتمون هم بیشتر شد! امکانات و اقتضای ما الان در همین حده. اگر امکانات بیشتری داشتیم و زمان 30 سال بعد در زمان یک حکومت سکولار بود این ترس از تهدید و کشته شدن غیر منطقی و حرف شما منطقی بود.
نقل قول:
4- روشنفکران و هنرمندانمان و بزرگان و دانشمندانمان هم که قربانشان بروم حتی جرات حمایت از هم صنفی های در بند خود را هم ندارند و ترجیح می دهند منافعشان را به خطر نیندازند. جالب اینکه اکثرشان بچه هایشان را فرستاده اند خارج باز هم دل نمی کنند!
شرایط این کشور به سمتی رفته که این مسائل پیش آمده. اینکه خیلی ها معتقدن که تنها راه آزادی ایران حمله ی آمریکاست یکیش همین دلایلی هست که شما هم ذکر میکنید.
انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد