02-10-2014, 10:47 AM
Nevermore نوشته: به گمانم اینجا سوء تفاهم بزرگی پیش آمده،من هیچ در پی انکار "بازی" نیستم و نخواهم بود،بسا که اعتقاد دارم اکنون تنها راه عملی برای برون رفت از این منجلابی که مردان گرفتار اش شده اند همین است.نقد دوستان پی یو ای همچنان پابرجا و درست است که خطاب به مدافعان حقوق مردان می گویند:" شما تا به حال چه کار مثبتی کرده اید؟دست کم ما(PUA ها) روزی دو دختر را از دم تیغ می گذرانیم و بنیان رفتار هایمان هم بر پایه نادیده انگاشتن زنان و دیدن آنها همانگونه که هستند و نه همانگونه که ما می خواهیم است."بله ما راه درازی در پیش داریم و از اندک هم خیلی کمتریم و صدایمان هم فعلا به جایی نمی رسد،اینها همه درست است و منطقی.نخستین روزهایی که من با مطالب PUA ها(از قضا با خواندن نوشته های شما) مواجه شدم،اولین واکنش ام این بود که اینها مشتی لات مجازی هستند که عقده های جنسی اشان را برای جلب نظر مردان و زنان به دروغ واگویی می کنند و چه بسا به جای هزاران شریک جنسی تا به حال دست شان هم به سینه ی زنی نخورده.برای من باور کردنی نبود که آن زمان که من در حال خرخوانی و هدر دادن ساعت های عمرم در دانشگاه بودم و پسرکان جلف دخترنما را با پوزخندی ترحم انگیز از سر می گذراندم یکی از همینها(میستری) با همین جلف بازی ها گروه گروه دختر می گاید.برای من به شخصه بهت آور بود و نمی خواستم باور کنم. اما هرچه گذشت در روابط با دختران دیدم که بله اینها درست می گویند.اگر واکنش نخستین من آن اندازه بد بینانه بود، به این دلیل است که باور نمی کردم مردی حاضر باشد قوانین موفقیت آمیز و فوت کوزه گری اش را به کس دیگری بیاموزد.از اینرو بازی را ارج می نهم و کسانی را که تجربیات گرانبهاشان را که حاصل صدها شکست و ساعت ها وقت ارزشمند و تحمل بسیاری خفت ها و خواری هاست پاس می دارم.از همه مهمتر اینکه حاضرند اینها را با دوستان امگایشان شریک شوند.
آن انتقاد صرفا خشمی از سر شنیدن حرف های دخترکی بود که گمان می کند بازیکن ها همگی بازیچه های دست ایشان هستند و سرمست و مسرور در پی به لجن کشیدن شخصیت یک مرد احتمالا محترم بود.
گفتههای شما درست و منطقی هستند.
البته به نظر من دشواری فقط عدم موفقیت مدافعان حقوق مردان در بدست آوردن اهدافشان نیست، یک سطحینگری عامدانهای در میان آنها جریان دارد که میخواهند همه چیز را «حقوقی» جلوه بدهند، از جنس سطحینگری فمینیستی که همه چیز «فرهنگی»ست. در ایران زن قانونا حق طلاق بیدلیل ندارد اما گلهگله همسران خود را دور میاندازند و «به هر قیمتی» شده از آنها طلاق میگیرند، توضیح یک مدافع حقوق مردان دربارهی ایران چیست؟ مثلا ما میخواهیم قوانین را به چه شکلی اصلاح بکنیم که در آن هایپرگمی زن مهار زده شده باشد؟ طلاق را کلا ممنوع بکنیم؟! پس ببینید، اینجا مسائلی وجود دارد که مدافعان حقوق مردان حتی در صورت تحقق تمام آرمانهایشان باز قادر به حل آن نخواهند بود و تنها از عهدهی بازی برمیآید.
بله منهم شک کردم که آلیس میخواهد اساماسهای یک بتای بیبازی را برای تمسخر بازی ما اینجا نقل بکند، زنها معمولا این کار را میکنند، مردان چندشآور بازنده را(که اغلب فمینیست هستند!)، اسم «بازیکن» میگذراند و مسخره میکنند. اما همانطورکه پیشتر هم گفتهام، این قبیل گهتستها فرصت هستند نه تهدید، آنجا هم این گهتست فرصتی بود برای یادآوری اینکه «پافشاری» بازی مرد بتا، و گاهی حتی امگاست. اگر دختر با هر پیام علاقهاش به شما بیشتر نمیشود فرستادن پیام را قطع بکنید!
iranbanoo نوشته: من با این بخش مخالفم.سنجه ی یک زن برای اینکه مطمئن شود مرد مخاطبش به او توجه دارد,او را جنده نمیبیند,برای او ارزش قائل است و... این است که مرد توجه به او را در قالب یک هزینه ی مالی نمایش دهد.
از هر زنی بپرسید که در مورد مردی که به تازگی با او آشنا شده چه توصیفی دارد نمیگوید مرد با شعوری بود چون از فلسفه و منطق سخن میگفت!میگوید با شعور بود چون برای اولین قرار برای من شاخه گلی خرید یا چه میدانم مرا به فلان رستوران دعوت کرد:))
مرد با شعور مورد تحسین زنان = بتا
مردی که از او در برابر تمام دوستان و آشنایان دفاع میکنید و به رغم هرچه میکند با او میمانید = آلفا
روش زن برای اطمینان از میزان «علاقه»ی مرد سنجیدن و برسی و سبکسنگین کردن میزان «سرمایهگذاری» او در رابطه است، سرمایه گذاری مالی یا غیر از آن. مشکل اینست که اکثریت مطلق(۹۹٪؟)مردان فقط بدلیل زن بودن و در حضور او نشستن شروع به سرمایهگذاری روی زن میکنند: مردی که ساعات قرارهای دیگر خود را تغییر میدهد، میرود آن سر شهر دنبال زن و دوباره او را میبرد میرساند، وقتی سردتان شد کتش را میاندازد روی دوشتان، جلوی دوستهایتان به شما احترام دوبله سوبله میگذارد که نمایش قدرت بدهید، میبردتان بهترین رستوران شهر تا دلتان را بدست بیاورد و ... مایهی ننگ مردیست و محکوم به زندگی در ازدواجی بیسکس با زنی چاق و از او بیزار!
ما نمیخواهیم خود را با معیارهای شما برای مرد خوب تطابق بدهیم، آن اسمش بازی نیست، بلکه میخواهیم لیست ذهنی کذایی را دور بزنیم و چنان جذاب به نظر برسیم که شما برای دسترسی به حتی ساعتی نشستن روبروی ما در زیرزمینیترین چای قلیانی شهر تمام «معیار»های خود را فراموش بکنید.
سرمایهگذاری هم تکلیفش مشخص است: قانون یک به سه، یعنی هر سه قدمی که زن به سوی مرد برمیدارد، مرد مجاز است یک قدم به سوی او بردارد(سه تا پیامک، یکی در جواب، سه بار زنگ زدن او، یکبار زنگ زدن شما، سه بار دریافت سکس دهانی از او، هیچ بار ارائهی آن از طرف شما، کسلیسی ذاتا بتا و چندشآورست...). علاوه بر این حتما بعد از سکس باید شروع بشود، به شدت هم مشروط و چنانکه گفته شد متقابل باشد. خیابانهای این شهر پر است از بتاهای چندشآوری که دستهدسته گل میخرند و رستوران میبرند و هدیه میدهند و تیغ میخورند، اگر مردی میخواهد از گله جدا باشد، باید به نحو متفاوتی از آنها رفتار بکند.
زنده باد زندگی!