کوشا نوشته: اتفاقا خوب موضوعی است یک موضوع دو سره که از هر طرف به اون نگاه کنی بر ضد فرگشت است و بیخدایی متکی به فرگشت را در تناقض قرار می دهد.از یک طرف باید ثابت کنید حیوانات مذکور از اول بی مو نبوده و قبلا در جنگل بوده، مو داشته و بعد از خارج شدن از جنگل به دلیل نیاز نداشتن به مو، موهای آنها ریخته و انسان هیچ دخالتی در بی مو شدن آنها (دستکاری ژنتیک) نداشته است.از طرف دیگر اگر بتوانید صورت اول را ثابت کنید آن وقت نوبت این می رسد که چرایی بی مو نشدن هزاران حیوان دیگری که در استپ زندگی می کنند را توضیح دهید.
بیجاست.
کوچ و
دگرگونی ژنتیک هر کدام در کوتاه زمان و دیرزمان
مایه ی گوناگونی جانوران در یک زیسبوم میشوند. برای
اینکه شما هم هوش کنید، برای نمونه میگوییم که پوست
آدمها در جایی که آفتاب کم بوده، روشن تر و سفید شده است
و این روندی دیرزمان بوده. اکنون شما میپرسید که چرا در
اروپا سیاه پوست هم هست؟
پس جانوران پشمالود هم میتوانند از جایی دیگر به استپ ها
کوچیده باشند و هنوز در آغاز روند گزینش طبیعی شان باشند
یا با ابزار دیگری جز بی مویی، با زیستبوم نوین کنار بیایند.
برای نمونه آدمی با خـُی کردن (عرق کردن) خود را خنک
میکند و سگ با له له زدن.
پس اینجا هم دشواری شما ناآگاهی از این دانش سترگ است
وگرنه در می یافتید که الله مرغابی را از روز ازل ! با پای پره دار
نیافریده که در تالاب ها زندگی کند، بساکه به وارونه، پاهای نیاگان
مرغی این جانور، با رسیدن به کناره ی تالاب ها و چشمه ها،
خود را در دیرزمان با زیستبوم نوین همساز کرده و برای شنای
بهتر، پرندگانی را گزینش کرده است که پاهایشان پرده دار بوده!
یا اینکه ماموت ها از میان رفتند برای این نبوده که در کشتی
نوح جایی برای آنها نبوده، برای این بوده که زمانه ی یخبندان
به پایان رسیده بوده است!
بزبان ساده برای اینکه شما هم هوش کنید:
الله قطب شمال و خرس قطبی را برای زندگی در ان نیافریده،
بساکه خرس پس از رسیدن به قطب ناچار سفید شده است.
•
پارسیگر