نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پنجاه واژه المانی ای که هر فاروم نویسی باید بداند.
#1

درود بر دوستان
بارها دیده ایم که یکی که فاروم می نویسد به ویژه اگر پارسی نویسی می کند، اگر در میان نوشته هایش در پرانتز واژه های آلمانی بیاورد چقدر چشم نواز و آموزنده و بجا میشود.
من آلمانی بلد نیستم ولی از همین واژه های آلمانی که همچون گُل های تَر میان گلشن واژگان پارسی جای می گیرد و برخی دوستان در پستها به کار می برند، چندتا یاد گرفته ام.
و میخواهم شمار اینها را به پنجاه تا برسانم.
البته نمی خواهم بدانم به آلمانی سنگ و کوه و آدم و دختر و پسر چه میشود بلکه بیشتر واژگانی که در گفتمانهای فلسفی و همبودشناختیک به کار می آید را باید بیاموزیم. دوستان هم کمک کنند.
پاسخ
#2

Herkunft= خاستگاه
gesellschaft= همبود ، جامعه
پاسخ
#3

ترزبانی= uebersetzung

زمانی که مردم نادان برای اُستوانش خدایانشان همدیگر را تکه پاره می کردند من با چهار سیم و یک تکه چوب اوای خدا را روی کاغذ می نگاشتم!
انتونیو ویوالدی
پاسخ
#4

این نادرست است دوست گرامی:

Spehr نوشته: همبودشناختیک

همبودشناس = sociologist
همبودشناسی = sociology
همبودشناسیک = sociologic / sociological

همه‌یِ سود کاربردن پسوند -یک این است که ساختار واژه یکسان بماند,
نه اینکه مانند برخی شود که برمیدارند دو واژه‌یِ نخست را میسازند, سپس به سومی
که میرسد همه‌یِ ساختار را رهانیده و سراغ ریشه‌یِ دوم واژه رفته و بزشتی بگویند "روانشناختی"!



پارسیگر

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#5

Mehrbod نوشته: این نادرست است

همچه چیزی نداریم.

Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
پاسخ
#6

Alice نوشته: همچه چیزی نداریم.

نادرست از دیدگاه فرنودین, اگرنه روشنه شما میتوانید نخست بگویید همبودشناس, سپس همبودشناسی, سپس بونگارنیاشناختی و همچنان کارتان راه بیفتد :e405:

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#7

Mehrbod نوشته: نادرست از دیدگاه فرنودین, اگرنه روشنه شما میتوانید نخست بگویید همبودشناس, سپس همبودشناسی, سپس بونگارنیاشناختی و همچنان کارتان راه بیفتد

در هر سه تا می‌توان از ریشه‌ی شناخت هم بهره برد.
به جای همبودشناسی (sociology) می‌شود گفت همبودشناختی, تنها دگرسانی در خوگرفتگی می‌باشد.

Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
پاسخ
#8

Alice نوشته: در هر سه تا می‌توان از ریشه‌ی شناخت هم بهره برد.
به جای همبودشناسی (sociology) می‌شود گفت همبودشناختی, تنها دگرسانی در خوگرفتگی می‌باشد.

درسته, یا هر سه باید با شناخت- ساخته شوند, یا با
‌شناس-, نه با هر دو که آنجا واژه‌یِ یتیم بجا بماند.

ولی با این همه سخن شما همچنان نابجا بود, چون
خود من واژه‌یِ فرگشتیک را درست دانسته بودم, هنگامیکه فرگشت چهره‌یِ
گذشته‌یِ فرگشتن است, همچون شناخت از شناختن, در اینجا.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#9

Mehrbod نوشته: درسته, یا هر سه باید با شناخت- ساخته شوند, یا با
‌شناس-, نه با هر دو که آنجا واژه‌یِ یتیم بجا بماند.

خب دوستمان سپهر که از ریشه‌ی "شناس" واژه نساخت. نکند شما هم چشم بصیرت دارید؟

Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
پاسخ
#10

Alice نوشته: خب دوستمان سپهر که از ریشه‌ی "شناس" واژه نساخت. نکند شما هم چشم بصیرت دارید؟

آری, باید بینش (= بصیرت) و دریافت خوبی از زبان داشته باشید, که شما هنوز بسنده ندارید (:

درست همانجور که سه واژه را باید با یکی از ریشه‌ها ساخت (نه دو تا را با این ریشه, یکی را
با آن ریشه), همانجور هم در گسترایی بالاتر واژه‌هایی که همسان هستند را یکدیس و یکسنج باید بدنبال هم ساخت.

اگر ما روانشناس (psychologist), مردمشناس, رفتارشناس (ethologist), تنکارشناس (physiologist) و ...
را با‌ شناس- داشتیم, نمیشود میان همه‌یِ اینها ناگهان به همبودشناس (sociologist) که رسید آنرا با شناخت- بسازیم.







پارسیگر

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: