کوشا نوشته: به نکته بسیار مهم و ظریفی اشاره کردید
شر برای ما و شر برای شما
این یعنی شر بدون نسبت سنجی به این و آن وجود واقعی و خارجی ندارد و به همین سادگی هر چهار تا چرخ این به قول شما برهان شهودی میره رو هوا
این از دو جهت دارای اشکاله:
1. فرض کنیم اصلن برای ما در این دنیا شری وجود نداره. برای شمای مسلمان شیعه ی خداباور که به اعتراف خودتون وجود داره:
کوشا نوشته: اگر به طور مثال عمل ابن ملجم را تحلیل کنیم:
قدرت بازوی او -->> خیر
تیزی شمشیر-->> خیر
بریده شدن محل اصابت شمشیر -->> خیر
اختیار و اراده ابن ملجم -->> خیر
به کار گرفتن این خیرها بر خلاف امر خدا -->> شر
در این بحث ما در فضای فکری شما بحث میکنیم. یعنی وجود خدا رو از آغاز مفروض میدونیم. بنابر این با ارزش ها و باورهای شما داریم پیش میریم. یکی از این باورهای شما وجود شر هست. چه فرقی میکنه که شر نسبی باشه یا مطلق؟ این موضوع در هر دو حالت باورهای یک خداباور رو هدف قرار میده.
2. از جهتی اگر شر نسبی باشه، بنابر این سیستم جزای الهی هم باید نسبی باشه. برای نمونه زندگی علی بن ابی طالب برای ابن ملجم شر بوده است. و او بر اساس ارزش ها و دانش خودش تصمیم به از بین بردن این شر گرفته و بر این پایه برای خودش یک "خیر" ایجاد کرده. ولی شما مطلقن نمیتونید این استدلال رو قبول کنید چرا که از نظر شما ابن ملجم شایسته ی مجازات هست. به همین خاطر ناچارید قائل به مطلق بودن شر برای بشریت باشید تا سیستم جزای الهی رو بتونید توجیه کنید.
کوشا نوشته: و این شر وجود عینی خارجی نبوده و از لوازم عالم ماده و فلسفه ایجاد آن ( امتحان) است که از این زاویه باز خیر است.
شما چرا هی خودزنی میکنید؟ تا آنجا که من میدونم یک تعریف شر در فلسفه ی اسلامی "فقدان کمال" هست. اگر شر عینی نباشه بنابر این کمال در مخلوقات ثابت میشه که این مخالف فلسفه ی خلقت هست که همانا به کمال رسیدن مخلوق باشه.
از طرفی شری که منشا طبیعی نداشته باشه و مثلن منشا انسانی داشته باشه رو چطور عینی نمیدونید؟ اگر شر عینی نیست چرا واقعن برای کودتای کربلا به سر و سینه میزنید؟ چرا برای علی مراسم میگیرید؟ چرا سپاه معاویه و یزیدو نفرین میکنید؟ در یک کلام، چرا برای چیزی که عینی نیست، واکنش عینی انجام میدید؟
از سویی دیگر بفرمایید آیا وجود شیطان رو باور دارید یا خیر؟ آیا وجود شیطان رو شر میدونید یا خیر؟ چطور آیه ی "قل اعوذ برب الفلق من
شر ما خلق" رو توجیه میکنید؟ این سخن ها و ماله کشی ها که از جمله مطهری و طباطبایی برای فرار از چالش های ایجاد شده علیه خداباوری مجبور به خلقشون شدند، تنها به این خاطر هست که نویسنده ی قرآن نمیدونسته مساله شر و اشاره به شر در متن آیات براش به چالش تبدیل میشه. این بهترین توضیح از ماسمالی های پشت سر هم علما هست. نه اینکه "قرآن منظورش از نمک، شکر بوده و نفهمیده و ما که فهمیدیم براتون تفسیر میکنیم". بهتر نیست به جای بیان ادعاهای خنده آور و مضری که کاری جز تیشه زدن به ریشه ی اعتقاداتتون نیست، صادقانه بپذیرید که اشتباه میکنید؟
شما با این حرف های بی پایه و ضدقرآنی تون ما رو امیدوار به این میکنید که دارید از اسلام فاصله میگیرید. البته من شخصن پیش بینیم در مورد شما اینه که پتانسیل بالایی برای بیخدا شدن دارید و احتمالن در آینده به جمع بیخدایان میپیوندید.
[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی