sonixax نوشته: چرا UTF هم هستند با کد U+00C3 .
شوخی بامزهای بود, روشنه آدم (ascii) هم جانور (utf) است هم آدم, ولی شما میگفتی "آدم آدم نیست, تنها جانور است", که روشن شد نه آدم هم هست! ((:
sonixax نوشته: گمان کنم ما داریم در باره پارسی سخن میگوییم نه آلمانی !!!
بهینه بودن هم همیشه به معنی بهتر بودن نیست . گاهی اوقات بهینه ای که بخواهد دشواری و سختی در کاربری ایجاد کند به درد نمیخورد .
بهینه: به+ین+ه (((:
بهینه | لغت نامه دهخدا
نقل قول:... گزیده ترین و بهترین چیز..
sonixax نوشته: همچنین در چنین مواردی نباید تک بعدی به مساله نگاه کرد باید تمام جوانب را در نظر گرفت . وگرنه دبیره اوستایی یا خط میخی احتمالن برای پارسی دبیره های مناسب تری باشند !
نه, اینجا شما فرزامی را با بهینگی نادرست گرفتهای, درسته با یک دبیرهای شاید بشود آواهای پرشمار و گوناگونتری را نگاشت, ولی باید نگریست به رنجهیِ آن هم میارزد یا نه.
پس بهینگی در راستای کارآمدی و بازده پیشمیرود, اگر ما تنها سه وات â و š و ž را مینیازیم, آنهم زمانیکه میتوانیم w را برای نمونه روی shift برده و c را برای 'چ'
و q را برای 'غ/ق' به کار ببریم, تنها میبسندد دو جای دیگر روی کلیدتخته امان بگشاییم, پس اینجا بهینگی میشود کاربرد همین دبیرهیِ پارسی جهانی:
UniPers: A New Alphabet for Persian
sonixax نوشته: زبان مرتبط است با ادبیات مرتبط است با دبیره و همه ی اینها در هم گره خورده اند یک دگرگونی کوچکِ غیر اصولی میتواند به از هم پاشیدگی کل سامانه بینجامد .
و برای نمونه ما داریم گذاردن و گزاردن و این کجا و آن کجا !!!
گره تا اندازهای خوردهاند ولی یکی نیستند. گزاردن و گذاردن هم تا زمانیکه یکجور خوانده شوند دیگر یکی
اشان رفتنی است, اگر توانستیم سدای 'ذ' را بازآوریم, یک وات هم میشود به آن داد, اگر نه هر دو با هم جایی ندارند.
پارسیگر