نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بر علیه زنانگی
#1

قبل از هرچیز لازم است در اینجا یادآوری بکنم که هیچ مشکلی با حقوق اجتماعی برابر برای زنان ندارم، و چه بسی از آن دفاع هم می کنم. همچنین باور دارم که زنان جزو تواناترین نیروهای جامعه برای مقابله با هرنوع دگماتیسم ِ فرهنگی، مذهبی و سیاسی محسوب می شوند، چراکه همواره اولین قربانیان ِ آن هستند. هرگز حضور اجتماعی آنها را امری منفی نمی دانم و از همه مهمتر، به جنسیتی بودن ِ مشخصه های رفتاری ِ نوع انسان اعتقادی ندارم. فمینیسم با تمام فقر فلسفی به ما می آموزد که جنسیتی کردن ِ رفتارها تا اندازه ای باورنکردنی تربیتی هستند تا ذاتی. پس این تاپیک درباره ی ِ چه خواهد بود؟

من معتقدم آنچه تحت عنوان زنانگی تعریف می شود و مجموعه رفتارهای ِ مشخصی در آن قرار می گیرد، امروز تبدیل به سنجه های ِ عینی، بلامنازع محوری ِ جامعه ی ِ مدرن برای زندگی ِ سالم و طبیعی ِ اجتماعی شده است. احترام به بیان حقیقت، امن بودن به تفریح، سلامت به عیش، وفاداری به رضایتمندی، خانواده به فردیت و کودکان به بزرگسالان ترجیح داده می شوند. تمام آنچه روزی تحت عنوان ارزشهای زنانه ریشخند، ستایش، رد و یا تائید می شد، امروز تبدیل به ارزشهای ِ بدیهی و غیرقابل ِ چالش جوامع مدرن، از انواع تحت سلطه و منفعل مثل ایران تا گونه های پر شر و شور و دموکراتیک مثل فرانسه شده.

نظر شما در اینباره چیست؟

زنده باد زندگی!
پاسخ
#2

به نظر من بیان حقیقت(احترام گذاشتن به ذات انسانی) ،تفریح(ایجاد شادی و هیجان و...)،عیش(دوری از اندوه و خوشگذرانی)،رضایتمندی(تامین نیاز های انسانی)، فردیت(حق انتخاب) به مراتب با ارزش تر از فاکتور های مقابل ان ها هستند (دلایل اینجانب خارج از حوصله ی این پست هست)

در کل هر گروه یا اشخاصی ارزش های مخصوص به خود را دارند که با این که ما ان ها را قبول نداریم(به دلایل ...) ولی به ان ها احترام میگذاریم و تا جایی که با حقوق پایه و اساسی انسان ها (مانند حقوق بشر) در تعارض نباشد با ان مشکلی نخواهیم داشت(حداقل من که این جوریم!)

فقط یه مسئله دیگر رو هم اشاره کنم از لحاظ دستوری بر علیه زنانگی واژه ی درستی نیست و به جای ان یا از علیه زنانگی یا بر زنانگی باید استفاده شود ،(بر علیه زنانگی =بر بر زنانگی!)

535353
پاسخ
#3

درود،
براستی به نکته خوبی اشاره کردید، آنچه من فکر می‌کنم شاید به این
دگرگونی در شیوه فکر کردن ما دامن زده باشد نزدیک‌تر شدن زن و مرد به یکدیگر بوده است.

فکر می‌کنم در همبود‌های نیاکان ما در هر جای زمین، زنان و مردان هر یک وظیفه مشخص
و یکتای خود را داشته‌اند، ولی امروز زن و مرد در کنار یکدیگر و به چَم راستین آن با هم زندگی می‌کنند.

اکنون اگر بگوییم به یکدیگر نزدیک شده‌اند، شاید پرسش پسین این باشد که چرا ویژگی‌های
زنانه (یکی از بارزترین آن‌ها همان وفاداری به رضایتمندی که اشاره کردید) بیشتر جاافتاده‌اند تا واژگون.
پاسخ
#4

سپاس از دوستان. آنچه در اینباره ناگفته ماند، حضور این برتری در عرصه های پیچیده تر از بطن جامعه مانند نهادهای روشنفکری و «اندیشه» در مفهوم عام آنست. چند ماه پیش با عده ای از دوستان پیرامون ِ واقعه ای که در هند رخ داده بود گفتگو می کردیم. ماجرا از این قرار بود که یک شرکت چند ملیتی بر اثر فشار جامعه ی مذهبی هند پیرامون تولید نوعی دستگاه صنعتی با استفاده از روغن گاو(چیزی شبیه به همین)عقب نشسته بود. به اعتقاد برخی از دانشمندترین اشخاص حاضر در جمع این نوعی پیروزی برای «مالتی کالچریسم» و مقاومت دربرابر فرهنگ مصرف و یک پیروزی دربرابر گلوبالیزاسیون محسوب می شد. درپی ِ اشاره ی من به این حقیقت که گاو یک حیوان معمولی ست و مقدس بودن ِ آن چیزی بیش از یک باور ابلهانه ی مذهبی نیست، شدیدا متهم به دگماتیسم وعدم تسامح شدم. و واقعیت روزمره هم به همین سرنوشت ِ دردناک دچار شده، ما حفظ احترام طرف مقابل را به بیان ِ حقیقت ترجیح می دهیم. و اینها مخرب است.

مثال ِ دیگر بحث سیگار کشیدن و ارتباط ِ آن با مفهوم ِ «سلامت» است. ما دیگر بر مبنای علایق و سلایق خود رفتار نمی کنیم، بلکه یک مجموعه ی ِ بسیار کنترل شده و غیرعقلانی از هنجارهای انتزاعی برای افزایش طول عمر علم کرده ایم که خود زندگی کردن را فدای ِ آن می کنیم. دست زدن به سیگار ممنوع، هر نوع غذای لذیذ(چرب، شیرین..)مطلقا ممنوع، مواد مخدر و الکل، بد. من هیچ مخالفتی با اهمیت دادن به سلامتی ندارم، وانگهی بدل کردن آن به نوعی مفهوم متافیزیکی که در هر لحظه ی ِ زندگی حاضر و دخیل باشد را حرکتی بسیار ابلهانه ارزیابی می کنم.

زنده باد زندگی!
پاسخ
#5

Ouroboros نوشته: سپاس از دوستان. آنچه در اینباره ناگفته ماند، حضور این برتری در عرصه های پیچیده تر از بطن جامعه مانند نهادهای روشنفکری و «اندیشه» در مفهوم عام آنست. چند ماه پیش با عده ای از دوستان پیرامون ِ واقعه ای که در هند رخ داده بود گفتگو می کردیم. ماجرا از این قرار بود که یک شرکت چند ملیتی بر اثر فشار جامعه ی مذهبی هند پیرامون تولید نوعی دستگاه صنعتی با استفاده از روغن گاو(چیزی شبیه به همین)عقب نشسته بود. به اعتقاد برخی از دانشمندترین اشخاص حاضر در جمع این نوعی پیروزی برای «مالتی کالچریسم» و مقاومت دربرابر فرهنگ مصرف و یک پیروزی دربرابر گلوبالیزاسیون محسوب می شد. درپی ِ اشاره ی من به این حقیقت که گاو یک حیوان معمولی ست و مقدس بودن ِ آن چیزی بیش از یک باور ابلهانه ی مذهبی نیست، شدیدا متهم به دگماتیسم وعدم تسامح شدم. و واقعیت روزمره هم به همین سرنوشت ِ دردناک دچار شده، ما حفظ احترام طرف مقابل را به بیان ِ حقیقت ترجیح می دهیم. و اینها مخرب است.

این «احترام به عقیده» یکی از بی‌خودترین و آسیب‌رسان‌ترین هنجارهایی است که ما امروز داریم.

اما من نمی‌توانم به خوبی پیوند این به زنانه یا مردانه بودنش را ببینم،
می‌توانید بیشتر در اینباره توضیح بدهید و اینکه چرا این را زاب و صفتی زنانه می‌دانید؟



Ouroboros نوشته: مثال ِ دیگر بحث سیگار کشیدن و ارتباط ِ آن با مفهوم ِ «سلامت» است. ما دیگر بر مبنای علایق و سلایق خود رفتار نمی کنیم، بلکه یک مجموعه ی ِ بسیار کنترل شده و غیرعقلانی از هنجارهای انتزاعی برای افزایش طول عمر علم کرده ایم که خود زندگی کردن را فدای ِ آن می کنیم. دست زدن به سیگار ممنوع، هر نوع غذای لذیذ(چرب، شیرین..)مطلقا ممنوع، مواد مخدر و الکل، بد. من هیچ مخالفتی با اهمیت دادن به سلامتی ندارم، وانگهی بدل کردن آن به نوعی مفهوم متافیزیکی که در هر لحظه ی ِ زندگی حاضر و دخیل باشد را حرکتی بسیار ابلهانه ارزیابی می کنم.


این اندکی زیاده‌روی نیست؟ بیشتر کسانی که دست‌کم من می‌شناسم
از همان دسته‌ای هستند که بر مبنای علایق و سلایق خود رفتار می‌کنند.
پاسخ
#6

http://angryharry.com

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#7

ببخشید هدف این بحث چیه؟ یا میخواید در مورد چی بحث کنید؟ حق و حقوق زنان؟ یا پایمال شدنشون؟ یه چیز دیگه هم خیلی ذهن منو مشغول کرده. چرا مدل حرف زدن شما اینجوریه؟ نمیشه یه کم روانتر حرف بزنید؟
پاسخ
#8

shirin نوشته: ببخشید هدف این بحث چیه؟

هدف گفتمان به زبان ساده این است که شماری از ارزش‌های اجتماعی که در جامعه مدرن امروزین خوب شناخته می‌شوند،
در حقیقت در تاریخ ارزش‌هایی وابسته به زنان بوده‌اند که به ارزش‌های بدیهی و چالش ناپذیر امروزی تغییر شکل داده‌اند.

ارزش‌هایی مانند:
  • وفاداری و تک‌همسری
  • امن بودن تفریح و تقبیح بسیاری از چیزها مانند مواد مخدر و ..
  • برتری خانواده به فرد (دزدی کردن برای شکم گرسنه خودتان با دزدی کردن برای گرسنه نماندن شکم زن و بچه‌اتان، از دید جامعه امروزین تفاوت بسیار زیادی دارد!)
  • برُدباری در برابر مزخرفات و عقاید بی‌خود دیگران:
    Ouroboros نوشته: درپی ِ اشاره ی من به این حقیقت که گاو یک حیوان معمولی ست و مقدس بودن ِ آن چیزی بیش از یک باور ابلهانه ی مذهبی نیست، شدیدا متهم به دگماتیسم وعدم تسامح شدم. و واقعیت روزمره هم به همین سرنوشت ِ دردناک دچار شده، ما حفظ احترام طرف مقابل را به بیان ِ حقیقت ترجیح می دهیم. و اینها مخرب است.
  • ...



shirin نوشته: یا میخواید در مورد چی بحث کنید؟

چیزهای بسیاری برای بحث و گفتگو اینجا می‌باشند.

یکی از مهمترین‌ها این است که آیا ارزش‌های نامبرده برای مردان هم خوب هستند؟

و اینکه چرا ما ارزش‌های مردانه را در میان این ارزش‌های بدیهی و هنجار شده جامعه نمی‌بینیم؟ یا اگر هستند کدام ارزش‌ها می‌باشند؟

و پرسش‌های دیگر ..

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#9

بعضی از ارزشهایی که گفتی فکر نمیکنم الان ارزش باشند. در گذشته بیشتر ارزش بودن. مثل برتری خانواده به فرد. الان آسایش و آرامش خود فرد بیشتر مهمه. طوریکه اگر در یک خانواده که شامل مرد و زن یک بچه باشد. اگر زن یا مرد احساس خوشحالی نداشته باشد در اون خانواده بهترین راه براش جدا شدن از اون خانواده هست. هیچ مشاور به چنین فردی توصیه نمیکنه به خاطر حفظ خانوادت از خوشحالی خودت چشم پوشی کن. کلا به نظرم امروزه نسبت به قبل ارزش خانواده خیلی پایینتر و کمرنگتر شده. زندگیهای امروزه نسبت به گذشته بیشتر به سمت فردگرایی میره. خط کشی هایی که در گذشته بین جوامع مختلف و بین مرد و زن و پسر و دختر بوده الان یا از بین رفتن یا در حال از بین رفتن هستن. فارغ از اینکه در گذشته دقیقا چه عواملی باعث شدن که زنان جنس ضعیفتر باشن و در حقشون کلی اجحاف بشه و به طور کلی فارغ از اینکه چه عواملی باعث به وجود اوردن ارزشهایی به نام مردانه و یا زنانه بوده باشه ، امروزه چیزی که بیشتر از همه ارزش داره رفاه و آسایش تک تک افراد جامعه جهانی هست. بدون در نظر گرفتن زن یا مرد بودنشون. به عبارتی ارزشهای مرد و زن یکی شدن و ارزشهای انسانی نام گرفتن.
پاسخ
#10

چون اسم فرانسه تو يكي از پاسخ ها به ميون اومد من يه خاطره ميگم:
تو فرانسه به خيلي از مراكز دولتي كه برين پوستري نصب شده كه در اون شماره تلفن يه مركز مبارزه با خشونت در مورد زنان داده شده و از زنان خواسته شده كه اگه تو خانواده در موردشون بدرفتاري ميشه با اون مركز تماس بگيرن. اين پوستر رو گاها در مراكز عمومي هم ميشه ديد.
يه بار من تو خيابون ميرفتم يه زن و شوهر جا افتاده اي وسط خيابون با هم دعواشون شده بود. مرده همش داشت التماس زنه رو ميكرد. ناگهان زنه شترق خوابوند تو گوش مرده و گذاشت و رفت!! مرده هم نشست كنار خيابون شروع به گريه كردن! انقدر دلم به حال مرده سوخت 4
متاسفانه مركز مبارزه با خشونت در مورد مردها اونجا وجود نداشت كه من بتونم شماره تلفنشو به مرده بدم.

بعضي مواقع احساس ميكنم اونوري ها هم ديگه دارن تو فمينيسم افراط ميكنن.
به نظر من بهترين حالت اينه كه انسانها حقوق مساوي داشته باشن و در عين حال تفاوتهاشون به رسميت شناخته بشه.
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: