تقدیم به کسانیکه میگویند فمنیسم در ایران چندان فراگیر نیست:
شیرین عبادی در مصاحبه با یورونیوز، وقتی از او چنین پرسشی میشود :
نقل قول:Irena is also from Spain. Her video question concerns life in Iran now: “I would like to know what the real situation in Iran is, because it seems quite complicated. Thank you very much.”
Isabelle Kumar asked: “In some respects, Shirin Ebadi, our vision of Iran is fed by films like ‘Argo’, by the hard-line rhetoric that we hear from the ruling class. In a nutshell what’s the real Iran like nowadays?”
چنین پاسخ میدهد:
نقل قول:The feminist movement in Iran is very strong; one of the strongest existing in the Middle East. Our union movement is strong; many of our organisers are in jail. We also have a very strong student movement which has resulted in the arrest and imprisonment of student activists. The Iranians are peaceful, because for 34 years they have lived with the revolution and they also endured the eight-year war with Iraq; this is too much for one generation. So while the Iranians are not happy with the situation at the moment, they want any changes to be made peacefully. They are tired of war, of violence.
اینکه فمنیسم در ایران بسیار نفوذ یافته، شکی درش نیست اما وقتی این زن در پاسخ به اینکه اوضاع در ایران چگونه است، نخستین چیزی که ذکر میکند قدرت جنبشِ فمنیسم است، انسانِ ایرانی لاجرم دچار سردرد میشود چگونه میتوان اینقدر وقیحانه 35 سال مبارزهی «مردم» ِ ایران را علیه شرورترین و خونخوارترین حکومتِ جهان، در انواع و اقسام جنبشهای مدنی از قبیل جنبشِ سبز، جنبشهای دانشجویی،جنبشِ کارگران ، کشتارهای سالهای 67، قتلهای زنجیرهای و انواع و اقسام دیگر مبارزات ِ مستمر با هزینههای گزافی چون اعدامهای هزاران نفری،زندانهایی که لبریزند از زندانیانِ سیاسی، شکنجه شدگانِ محشور با بیضهکش و شیشه نوشابه، میلیونها تبعیدی ِ خارج از کشور، ترورهای سازمانیافته و... که به ندرت دامانِ خانوادهای در ایران را نگرفته، تلویحا تقلیل داد به جنبش فمنیسم برای اینکه نشان داده شود که «مردم ایران پیشرو و متمدن و صلحدوست هستند» و این رژیم را نمیخواهند؛ حال آنکه اگرچه فمنیسم در ایران گسترش عظیمی یافته، اما هرگز جنبش نبوده و نیست. آخرین حرکتِ فمنیستهای ایران، جمع شدنِ چند زن در پارکِ لاله بود. این هم بخشی از
قطعنامهشان :
نقل قول:آری در چنین نظامی انسانها و بطور خاص زنان و كودكان، به مثابه ابزاری برای حاكمان وقت محسوب شده و از مینیمم حقوق انسانی برخورد نیستند! در اینجاست كه مردسالاری آنهم به عریانترین و خشن ترین شكل ممكن خودنمایی میكند و نظام حاكم آنرا ترویج می نماید . و مردان را صاحبان روح و جسم زنان و كودكانشان قلمداد میكنند. در حالی كه خداوند انسانها را برابر آفریده و همانطور كه در قرآن نیز آمده : بین زن و مرد فرقی نیست بجز در اراده و ایمانهایشان. پس خون و نفس آنان هم برابر است و تعلق به جنس مخالف ندارد.
مضاف بر این، آنچه درخورِ تعمق است، سرشکستگی و زوالِ نفسِ ملتیست که با آغوشِ باز هرآنچه که از باختر میآید را استقبال کرده و آنرا مایه روشنفکری و پیشروی میداند. البته گمان نمیکنم فمنیسم هرگز جایی با مقاومت روبرو شود و احتمالا در همهی سرزمینها با آغوش باز پذیرفته خواهد شد (به دلایلِ گوناگون از جمله اینکه که تعدادِ مردانِ کسلیس همیشه و همه جا چندبرابر بیشتر از مردانِ مستقل است یا صداقتِ فکریِ مردان به دلایلِ گوناگون بیش از زنان است و...) اما فمنیسم تنها به دلیلِ فلسفهاش در ایران پیش نرفته، بلکه تلاشی برای گرفتنِ نوعی تاییدِ ارضاکننده از «آنسو» نیز هست که قرار است بوسیله آن قدری از تحقیرها، کاستیها، بیآبروییها و رسواییهای ملی نیز جبران شود و جالب آنکه فمنیسم ، همانطور که در پاسخِ شیرینِ عبادی میبینید، برجستهترین و موجهترین دستاویز برای این منظور خواهد شد. یعنی نفوذِ فمنیسم میشود شاخصِ «پیشرو بودن»، «صلحدوست بودن»، «آزادیخواه بودن» و در نهایت «تمدن» ِ یک ملت در مقایسه با دیگران! میبیند که عبادی چگونه پز میدهد که فمنیسم در ایران، در منطقه قویترین است!
راستی، گویا ایشان مقلدِ آیتالله منتظری هستند. درست است؟
لینک مصاحبه یورونیوز با شیرین عبادی