12-16-2010, 04:05 PM
Ouroboros نوشته: سلام،
اتفاقا دیروز ظهر نازی آباد بودم، و بجز یک دسته ی متعلق به دوستان ِ آذری که با نوعی چوب بازی همراه بود(و بیشتر شبیه به رقص بود تا عزاداری)، نشانی از حرکات عجیب ندیدم، چه برسد به توحش. البته بستگی به تعریف ِ شما از وحشی گری هم دارد، اگر دسته راه انداختن و زنجیر زدن را توحش بدانید قطعا وضع همانست که شما می فرمایید(من اینها را توحش نمی دانم)، وانگهی قمه زدن و این حرفها، حداقل در ملاء عام و در شهرهایی که من در آنها زندگی کرده ام(چند سالی که شیراز دانشجو بودم، و باقی عمرم که در تهران زندگی کرده ام)منقرض شده، و کسی هم عزادار نیست(گروه های متعدد پیر و جوان که در حال گپ زدن و خندیدن هستند شاهد این مدعاست). پیرامون ِ تعطیلی کشور حق با شماست، و من موافق ِ این وضع نیستم. آنچه می گویم اینست که صرف ِ شرکت در عزاداری ها را نشانه ی بربریت و اسلام گرایی(و یا حتی مسلمان بودن)دانستن اشتباهی ست که دوستان ِ مقیم خارج نباید مرتکب بشوند، اوضاع بسیار تغییر کرده.
با درود
به قول معروف چشمت روز بد نبینه. دو شب پیش منیریه بودم و نمیدونی چجوری با نهایت قدرت به صورت و سینه خودشون می زدند.
قمه زنی هم متاسفانه امسال عاشورا تو میدان راه آهن دیدم.
تازه این وضعیت تهرانه که جوونها برای قرار گذاشتن و چرخ زدن از این شبها استفاده می کنند و متاسفانه در شهرهایی که جو سنتی و مذهبی قالب هستش هنوز در روی همان پاشنه می چرخه.
البته سخنت کاملا اشتباه نیست. به جز جنوب تهران در مناطق دیگر تقریبا دیگه کسی اونجوری خودشو پاره نمی کنه واسه حسین.
بر من قلم قضا چو بی من رانند / پس نیک و بدش ز من چرا می دانند
دی بی من و امروز چو دی بی من و تو / فردا به چه حجتم به داور خوانند
[URL="http://kheradgeraee14.blogspot.com/"]
[/URL] هر چیز را با خرد خود بسنجید
به یاد رضا فاضلی