shirin نوشته: به طور خلاصه هوادارن محط زیست میگن فرضاً اگه میخواید کارخانه ای احداث کنید قبلش در مورد طبیعت اون منطقه تحقیق کنید و در مورد اثراتی که اون کارخونه ممکنه رو محیط اطرافش بذاره. مثلا چه آلاینده هایی ممکنه وارد اون منطقه بشه در اثر فعالیت اون کارخونه یا چقدر زیستگاه حیوانات دیگه ممکنه به خطر بیفته و... سعی کنید این اثرات رو به حداقل برسونید. یا یه منطقه حفاظت شده یا پناهگاه حیات وحش که میتونه حتی منبع درآمد خوبی برای ساکنان اون مناطق باشه از طریق جذب توریست در اثر جاده سازی یا دیگر مصنوعات بشری از بین نره. در کل میگه برای فعالیتهای بشری در یک منطقه طبیعی باید منافع طولانی مدت در نظر گرفته بشه نه منافع کوتاه مدت. یه جنگل رو فرضا تخریب کنن تبدیلش کنن به زمین کشاورزی بعد از چند سال خاک اون منطقه در اثر استفاده بیش از حد یا به خاطر موقعیت جغرافیایی برای کشاورزی هم نامناسب میشه و امکان کشاورزی در اونجا از بین میره و تبدیل به بیابان میشه. خب مردم اون منطقه ممکنه چند سالی سود کنن ولی به مدت کوتاهی ضررهای تخریب جنگل براشون هویدا میشه.
من که گمان نمیکنم نگر امیر گرامی درباره این چیزها بود.
من خودم هوادار سرسخت این دسته از کارها هستم و میخواهم تکنولوژی هزار سال درجا بزند، بجایش گرمایش زمین ما را نابود نکند.
ولی در کنار آن این چیزهای سوزناک احساسی که درباره «چرخه طبیعت» و نمیدانم تعادل (equilibrium) و اینها میگویند چرندی بیش نیست
ما چرخه در طبیعت نداریم. همین امروز 99.99999% جانداران زمین را نابود کنیم، یک چرخه از نو پدید آمده و آب هم از آب تکان نمیخورد.
برخی جاها هم باید حساب شده قمار کرد و پیشرفت. برای نمونه اگر تکنولوژی میتواند ما را از بند زمین رها کند و
به گویالهای (سیاره) دیگر برویم، آنگاه آری باید برخی جاها زیستبوم را هم آلوده کرده تا بلند-زمان به فرجام خواستنی برسیم.
ولی بسیاری از اینها درتست همانگونه که گفتیم «قمار» هستند و نباید سر هر چیزی با آینده خودمان و بشریت بازی کنیم.