Ouroboros نوشته: من اگر بیوتکنولوژیست نمیشدم قطعا فلسفه میخواندم، اگر هیچیک از آنها در اختیارم نبود میرفتم به دانشکدهی فیزیک، و اگر آنهم میسر نمیشد، چند سال میکوشیدم تا به زور ِ مطالعات گسترده و سازمانیافته و آکادمیک، از این لینک/بازی سردربیاورم.
امیرجان خب بذار خودم توضیح میدم...اول این رو بگم که این بازی از یادگاری ها و خاطرات دوران خدمت مقدس زیر پرچم هست
سیستم بازی ای که من اونجا دیدم این بود...حالا هر چی تعداد بیشتر بود بهتر...
نفرات بازی این جوری تقسیم میشن که:
1)اداره بازی به عهده یکی هست به اسم خدا
2)سه نفر مافیا هستن که یکیشون پدرخوانده هست و میتونه بقیه رو بکشه
3)یک نفر معمولا دکتر هست که میتونه کشته ها رو نجات بده
4)یک یا دو نفر کارآگاه که میتونن بقیه رو راهنمایی کنن برای شناسایی مافیا
5)بقیه هم شهروند هستن
حالا روال بازی این هست که رو کاغذ همین گروه هایی که گفتم رو مینویسن...دیگه شانسی هر کس یه چیزی بر میداره...به صورت دایره وار همه نشستن...خدا میگه همه بخوابن باید سرشونو ببرن پایین و دیگه جایی رو نگاه نکنن...یکی یکی میگه مثلا مافیا بیا بالا...فقط کسایی که مافیا بودن میان بالا و همدیگه رو میشناسن...کارآگاه و دکتر هم به همین صورت....فقط شهروندا نمیدونن کی هست و کی نیست....
بازی شروع میشه و خدا میگه همه بیان بالا...دیگه نوبتی همه شروع میکنن به حرف زدن که کی مافیا هست و بعد رای گیری میشه که اونو حذف کنن یا نه...بعد خدا دوباره میگه همه بخوابن...بعد به مافیا میگه بیا بالا و یکی رو بکش...بعد میگه باز بخوابین...بعد میگه دکتر بیا بالا و یکی رو نجات بده..مثلا دکتر باید حدس بزنه مافیا نظرش به کی بوده برای کشتن...بعدم میگه کارآگاه بیا بالا و کارآگاه به یکی اشاره میکنه...خدا هم بهش میگه اینی که نشون دادی مثلا مافیا بود یا نه و بعد میتونه در حین صحبت برای رای گیری بقیه رو راهنمایی کنه برا حذف مافیا....بعد دوباره خدا میگه همه بیاین بالا و دوباره شروع به حرف زدن و رای گیری برای حذف و این داستان میره جلو و مافیا باید همه رو بکشه و شهروند هم باید مافیا رو شناسایی کنه و تو رای گیری حذفش کنه...
خیلی حال میده این بازی....سراسر کار فکری و روان شناسی هست.