Rationalism Ideology نوشته: در ابتدا قصد داشتم در ادامه این جستار نگارش نمایم، ولی به نگرم ایجاد یک جستار جدید نیکوتر بود.
[SIZE=2]من در گذشته برای زن ها ارزش و کرامت خاصی را درنظر داشتم و همیشه به خاطر نابرابری و ظلم در حق آنها در سرزمین ایران، اندوهگین و معترض بودم. اما مدتی که ارتباط بیشتری با آنها برقرار نمودم و آنها را بیشتر شناختم نگرشم به کلی دگرگون شد!
متاسفانه زن ها را موجوداتی احمق و پست می دانم که دروغ زیبا را به حقیقت ترجیح می دهند و بهترین فایده شان را برای سکس می دانم. تنها در مورد ۵٪ از زنان به عنوان استثنا چنین دیدگاهی ندارم!
دوستانی که می پندارند باور من اشتباه است و می توانند آن را دگرگون کنند،از حضورشان در این جستار استقبال می گردد.
[/SIZE]
در مورد زنان ایرانی حق با شماست. هر کس با این موجودات سر و کله زده باشد میداند. البته بنده هیچوقت همه رو با هم جمع نمیبندم شاید چون از نظر منطقی هم همیشه یک مقداری بسیار کم که شاید به درصد هم نرسد خلاف جریان آب شنا میکنند. البته عرض میکنم که تعدادشون اونقدر کمه که اصلا دیده نمیشن.
خود بنده تا الان که الانه یک مورد از اون یک درصد رو محض رضای اسپاگتی ندیدم. بغیر از تعدادی که اکت و به قول معروف تیریپ روشن فکری برمیداشتن!
در مورد زنان اروپایی یا آمریکایی و جاهای دیگر هم بنده تجربه اش رو نداشتم. چندتا کشور آسیایی و خاورمیانه ای رفتم که فرقی ندیدم. به نظر من آسمان آبی همه جا یک رنگه و شخصا فکر نمیکنم زنان آن طرف ها هم فرق زیادی با اینجا داشته باشد مگر در مواردی مثل فرهنگ کار کردن.
بهرحال همگی زنان هورمون استروژن در بدنشان ترشح میشود.
یک مورد که بهش توجهی نمیشه اینه که کانال ارتباطی عاطفی با خانم ها کاملا از کانال ارتباط کاری یا دانشجویی یا همکار بودن جداست.
هر کدوم این ها یک اصولی رو میطلبه که قاطی کردن این ها با هم آدم رو سردرگم میکنه.
در کل ارتباط عاطفی برقرار کردن با خانم ها بیشتر از اونکه تابع حرف های روشنفکری و تئوری وار مثل احترام گذاشتن متقابل و محترم شمردن حقوق فرد مقابل باشد تابع اصول سیاست و مقادیری دوز و کلک بازی و تصویرسازی زن پسند از خود و یک کمی چاشنی مرد سالاری و هنر ارتباط برقرار کردن هست.