undead_knight نوشته: خب آیا انسان از بدو تولد تا مثلا 18 سالگی(به طور میانگین) دارای توانایی ذهنی یکسانی هست که "رضایت متقابل"مفهوم داشته باشه؟
خب مشکل دقیقا همین جایگزین هست. سن مربوط به جرم یا سکس ایراد داره که مهمترینش این هست که مرز دقیقی نمیشه گذاشت و تفاوت های فردی نادیده گرفته میشند ولی درعوض مرز نزاشتن مشکل بزرگ تری داره و اون اینکه اگر مرز سنی نباشه آیا پدوفیلی یا بچه بازی اصلا مفهومی پیدا میکنند؟در در مورد جرم هم مشکلات مشابه هست.
به همین خاطر تا زمانی که تکنولوژی ما نتونه با تقریب خوبی توانایی ذهنی افراد رو بسنجه به نظرم مجبوریم به گزینه "بد" رضایت بدیم
مطرح کردن پدوفیلی در این بحث چیزی بجز تلاش برای آلودن فضا و توجیه قوانین مضحکی که بجز دستگاه سیاسی مستقر به هیچکس کمکی نمیکنند و به وقایعی همچون آنچه در دو پست بالاتر آوردیم منجر میشوند نیست. بیشینهی مردانی که بخاطر «پدوفیل» بودن و «تجاوز جنسی به کودکان» محاکمه میشوند بدنبال یا مشتاق سکس با بچهها نبودهاند و «تجاوزی» هم در کار نبوده. وقتی بدون هوچیگری طرف مقابل و متهم شدن به بچهباز بودن نمیتوانیم بگوییم که شخص زیر سن قانونی «بچه» نیست و نگریستن به دختر ۱۶ ساله همچون زنی بالغ نشانهی انحراف جنسی نیست و ... یعنی جامعه بیمار است و سکشوالیته در آن تابو، چه افغانستان، چه آمریکا.
مرز ثابت تا وقتی میتواند به بیعدالتیهایی از این دست بیانجامد قابل دفاع نیست و باید بدنبال جایگزینی برای آن بود که کار میکند و انعطافپذیری لازم را دارد. به هیچ چیز مضحکی که فاقد هرگونه بنیاد منطقیست نیز رضایت نمیباید بدهیم. شما باید بچهبازی را تعریف بکنید، دلیل وجود حداقل سن قانونی را اثبات بکنید، دقیقا کجا قرار گرفتن آنرا نیز با دلایل عینی نشان بدهید و بعد به فکر راهاندازی سیستمی باشید که در آن مردان بیگناه برای مثلا بیخبر بودن از سن حقیقی شخصی که به آنها دروغ گفته به جرم تجاوز جنسی به کودکان روانهی زندان نمیشوند. بجز آن میشود حمایت از فاشیسم.
undead_knight نوشته: بعد فرضا با وجود همه اینها(که اگر مورد مردی هم بود و بهش تخفیف نمیخورد،میشد تبعیض آمیز دیدش)اینطور موارد "رویه"نیست که به طور سیستماتیک مردان رو محکوم کنه! :)
اتفاقا همین «رویه» است، و چنانکه ما در
این مورد به خوبی میبینیم زنان ِ «بچهباز» با یک پشتدستی رها میشوند و به وقت دستگیر شدن همه «متحیر» و «شوکه» هستند که چطور یک زن زیبا به یک پسربچه «داده» و معتقدند به آن پسر نوجوان باید جایزهی «خوششناسترین پسر دنیا» را داد و ... چون مجرم «زیبا» بوده و «زن» بوده.
[ATTACH=CONFIG]1760[/ATTACH]
Ouroboros نوشته: مطرح کردن پدوفیلی در این بحث چیزی بجز تلاش برای آلودن فضا و توجیه قوانین مضحکی که بجز دستگاه سیاسی مستقر به هیچکس کمکی نمیکنند و به وقایعی همچون آنچه در دو پست بالاتر آوردیم منجر میشوند نیست. بیشینهی مردانی که بخاطر «پدوفیل» بودن و «تجاوز جنسی به کودکان» محاکمه میشوند بدنبال یا مشتاق سکس با بچهها نبودهاند و «تجاوزی» هم در کار نبوده. وقتی بدون هوچیگری طرف مقابل و متهم شدن به بچهباز بودن نمیتوانیم بگوییم که شخص زیر سن قانونی «بچه» نیست و نگریستن به دختر ۱۶ ساله همچون زنی بالغ نشانهی انحراف جنسی نیست و ... یعنی جامعه بیمار است و سکشوالیته در آن تابو، چه افغانستان، چه آمریکا.
خب متاسفانه من در مقابل قربانی نمایی مقاوم هستم:))
بچه چه کسی هست؟!
تجاوز چه چیزی محسوب میشه؟!(خب اگر سکس زیر سن قانونی رو تجاوز محسوب نکنیم،تجاوزی هم درکار نیست!)
این بیشینه بودن رو هم طبیعتا باید اثبات آماری کنی،مگر اینکه بخوای ما رو از علم غیب مستفیض کنی:))
نقل قول:مرز ثابت تا وقتی میتواند به بیعدالتیهایی از این دست بیانجامد قابل دفاع نیست و باید بدنبال جایگزینی برای آن بود که کار میکند و انعطافپذیری لازم را دارد. به هیچ چیز مضحکی که فاقد هرگونه بنیاد منطقیست نیز رضایت نمیباید بدهیم. شما باید بچهبازی را تعریف بکنید، دلیل وجود حداقل سن قانونی را اثبات بکنید، دقیقا کجا قرار گرفتن آنرا نیز با دلایل عینی نشان بدهید و بعد به فکر راهاندازی سیستمی باشید که در آن مردان بیگناه برای مثلا بیخبر بودن از سن حقیقی شخصی که به آنها دروغ گفته به جرم تجاوز جنسی به کودکان روانهی زندان نمیشوند. بجز آن میشود حمایت از فاشیسم.
خب مگر کسی میگه نباید دنبال جایگزین بود؟!ولی جایگزینی بده که نتایج بدتری نداشته باشه.اگر نفس وجود قانون رو بپذیریم به هر حال اگر جایگزینی پیدا نشه باید قانون بد رو اجرا کرد.
1-دانش نامه آزاد برای یادگیری
چیزهای ابتدایی خوبه:))البته در اینکه سن میتونه محل اختلاف باشه موافقم ولی در خود تعریف من مشکلی نمیبینم.
2-به این دلیل ساده که ادراک انسان ها(به طور میانگین) با افزایش سن تغییر میکنه.به این خاطر که یک کودک=بزرگ سال نیست و به این خاطر که ما به تکنولوژی دسترسی نداریم که بتونه به خوبی به ما بگه آیا شخص ادراک یک بزرگ سال رو داره یا نه،بنابراین به میانگین رجوع میکنیم.باز هم میگم اینکه چه سنی و چرا باید مرز باشه میتونه محل اختلاف باشه ولی برای خود مرز سنی جایگزین بهتری نیست.
3-این مردان بیگناه بی خبر چند درصد رو تشکیل میدند؟!و دروغگویی و پنهان کردن حقیقت اگر اثبات شدنی باشه،میشه قانون رو اصلاح کرد نه اینکه از بیخ برش داشت.
playing the
fascist card ؟!sounds like Reductio ad Hitlerum :)
نقل قول:اتفاقا همین «رویه» است، و چنانکه ما در این مورد به خوبی میبینیم زنان ِ «بچهباز» با یک پشتدستی رها میشوند و به وقت دستگیر شدن همه «متحیر» و «شوکه» هستند که چطور یک زن زیبا به یک پسربچه «داده» و معتقدند به آن پسر نوجوان باید جایزهی «خوششناسترین پسر دنیا» را داد و ... چون مجرم «زیبا» بوده و «زن» بوده.
[ATTACH=CONFIG]1760[/ATTACH]
تعمیم جز به کل از این آشکار تر که بدون رجوع به آمار و بر خلاف نمونه های زیادی که گذاشتم(اونجایی که لیست 50 نفر رو گذاشته بود) و با استناد به چند مورد یک همچین ادعایی میکنی:)
در ضمن رویه قانونی منظور هست مگر اینکه جدیدا مجریان قانون این "شوکه شدگان" باشند:))
من مرتبا دچار اشتباه پاسخ دادن به ترولهای شما و جدی گرفتنتان بیش از آنچه هستید میشوم.
باید این عادت را ترک بکنم.
Ouroboros نوشته: من مرتبا دچار اشتباه پاسخ دادن به ترولهای شما و جدی گرفتنتان بیش از آنچه هستید میشوم.
باید این عادت را ترک بکنم.
again?!i will pray for you :))
من هم بابت آزار دادن این روان "تائید خواه" عذرخواهی میکنم;)
undead_knight نوشته: من هم بابت آزار دادن این روان "تائید خواه" عذرخواهی میکنم;)
- فرسایشی کردن بحث برای خسته کردن مخاطب
- سوالپیچ کردن بیجا و مورد ِ مخاطب با هدف گیر انداختن او در پاسخهایی که میدهد
- بازگشت به تعاریف دانهدانه لغتهایی که در بحث مطرح شده برای فرسایشی کردن بحث
- درخواست آمار کردن جایی که آماری وجود ندارد، یا نمیتواند وجود داشته باشد
- درخواست منبع کردن جایی که ادعا چیزی فراتر از یک استدلال نبوده و قرار نبوده باشد
- «علمی، علمی» کردن وسط بحث فلسفی
- ایراد فلسفی گرفتن وسط بحث علمی
- زدن اتهام سفسطههایی که نیمبند فهمیده شده، سپس بکار بردن آنها بطور «زیر جلی»
- تلاش برای مچگیری کردن از مخاطب و نبش قبر پستهای قدیمی او در بحثهای نامرتبط
- حملههای شخصی که به اعتراف خودتان برای عصبانی کردن مخاطب اتخاذ شدهاند
....
مایهی ترحم و بیزاریست عمق ِ منجلابی که برای دفاع از فمینیسم به آن سقوط کردهاید.
Ouroboros نوشته: - فرسایشی کردن بحث برای خسته کردن مخاطب
- سوالپیچ کردن بیجا و مورد ِ مخاطب با هدف گیر انداختن او در پاسخهایی که میدهد
- بازگشت به تعاریف دانهدانه لغتهایی که در بحث مطرح شده برای فرسایشی کردن بحث
- درخواست آمار کردن جایی که آماری وجود ندارد، یا نمیتواند وجود داشته باشد
- درخواست منبع کردن جایی که ادعا چیزی فراتر از یک استدلال نبوده و قرار نبوده باشد
- «علمی، علمی» کردن وسط بحث فلسفی
- ایراد فلسفی گرفتن وسط بحث علمی
- زدن اتهام سفسطههایی که نیمبند فهمیده شده، سپس بکار بردن آنها بطور «زیر جلی»
- تلاش برای مچگیری کردن از مخاطب و نبش قبر پستهای قدیمی او در بحثهای نامرتبط
- حملههای شخصی که به اعتراف خودتان برای عصبانی کردن مخاطب اتخاذ شدهاند
....
مایهی ترحم و بیزاریست عمق ِ منجلابی که برای دفاع از فمینیسم به آن سقوط کردهاید.
relax,you have been fully explored now;)
ابزار ناتوانی پاسخ دادن برای من کفایت میکنه:)
undead_knight نوشته: relax,you have been fully explored now;)
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ...
خوب این کشفیات به چه دردی میخورن؟
بدرد بحث و گفتگو باید بخورن دیگه؟
ولی وقتی به بحث خاتمه بده به چه دردی میخوره؟
SAMKING نوشته: کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ...
خوب این کشفیات به چه دردی میخورن؟
بدرد بحث و گفتگو باید بخورن دیگه؟
ولی وقتی به بحث خاتمه بده به چه دردی میخوره؟
نه،لزومی نداره به درد بحث و گفتگو بخوره:)
هدف من شبیه شازی شخصیت هست،وقتی پاسخ های پشیبینی پذیر بشند،دیگه نیازی به بحث نیست:)