Ouroboros نوشته: از اینهم «هیچ» احساسی بهتان دست نمیدهد:
+25 (به ریسک خودتان کلیک کنید)
نه! ((:
خنده دار اینکه من آدمی بسیار گیر و میشود گفت در پاکیزگی وسواسی هم هستم و
از همینرو هیچکدام را نمیپسندم, ولی انگار دیگران یک احساسِ چندشآوری هم میگیرند از دیدن فرتور!
با آنارشی هم موافقم, یکمی بس کثیفتر بود اگرنه چندتا
کِبَت که این داستانها را ندارند ...
متاسفانه شایدم خوشبختانه:دی به خاطر سرعت خیلی پایین حتی فرتور ها هم باز نشد.
Mehrbod نوشته: با آنارشی هم موافقم, یکمی بس کثیفتر بود اگرنه چندتا کِبَت که این داستانها را ندارند ...
شاید چون من از زنبور بیزارم اینطور مایهی فلاکتم شده؟
در ضمن من كمی تلاش كردم ولی هتا با داشتن توانایی تصور نسبتا بالا نتوانستم رابطه ی جنسی با زنبور و سوسك و تصور كنم
من هم به نظرم چندان چندش آور نبود و من هم بسیار کمتر از بقیه به این چیزها واکنش نشان میدهم.ولی اثرش بر اشتها بیدرنگ است تا پیش از آن داشتم دولپی قرمهسبزی میخورد بعد دیدنش خوردنش یک لپی شد !!
باید می نوشتید 30+ :e407:
به نظر بنده این افراد باید هرچه زودتر به روانپزشک مراجعه کنند و تحت درمان قرار بگیرند... :e108:
من یه بار دیدمش به نظرم چیز خاصی نبود, الان دوباره اومدم نگاه کردم - خواستم بگم این که چیزی نیست - حالم به هم خورد!!!
اه...
البته فکر کنم کلوزآپی مثل این بدون زنبور و سوسک هم حالم رو بهم میزنه!
Mehrbod نوشته: من به گمانم این ژن psychopathها را داشته باشم, چون هیچ احساسی از دیدن این چیزها بهم دست نمیدهد!
به این خاطر که نمیخوام احتمال سوپر ویلین شدنم رو بپذیرم به نطر من اصلا هم نیازی به ژن خاصی نیست:)))
عجیب و غریب هستند وولی تهوع برانگیز!؟تا حالا به همچین چیزی برخورد نکردم:))
دوستان اگر گمان میکنند اینها به اندازهی کافی هاردکور نیست،
تحفههای خیلی، خیلی ناجورتری هم در این سبد هست... میخواهید؟
+18
Ouroboros نوشته: دوستان اگر گمان میکنند اینها به اندازهی کافی هاردکور نیست،
تحفههای خیلی، خیلی ناجورتری هم در این سبد هست... میخواهید؟
+18
امیرجان اینها که اصلا مشکلی نداره
!! من فقط از عکس اول بدم اومد اون هم به دلیل وجود سوسک های نفرت انگیز گاها له شده:e140: