محمد نوشته: خب خانم عزیز بهتر نیست كمی تفاسیر علما رو بخونید تا متوجه بشید؟؟؟ من هم هر تفسیری اینجا قرار بدم شاكی می شید كه چرا كپی پیست میكنم. لطفن یه كم تفسیر قران بخونید. یوم به معنای مجازی خودش استفاده شده
خود قرآن مدعی هستش كه به زبانی روشن وساده نازل شده .یعنی نیازی به نفسیر نداره .
حالا این وسط یا الله مزخرف گفته یا شما داری میگی !!!
و با اینكه این مساله بارها گفته شده مسلمین به شكلی عجیب و ابلهانه باز وقتی كم میاورند مخاطب را به تفاسیر و ماستمالی های كسانی كه از الله بیشتر میهمند گویا پاس میدهند .
محمد نوشته: iranbanoo نوشته: خیالتون راحت من بی پایه سوالی رو نپرسیدم چرا که یوم واژه ای عربی و معناش هم مشخصه که روز هست.از اونجایی هم که قبل از آفرینش خورشید و زمینی نبوده پس یومی هم نبوده پس دوباره خدای قران اشتباه کرده.ببخشید این مفاهیم خیلی پیش پا افتادس
لغت یوم در معنای زمان و دوره است. در معنای مجازی غیر مادی هم امده مثل الیوم الاخر، یوم القیامة!!!
یوم معنای مستعمل این لغت هست و این معنای حقیقی و مجازی این کلمه در گذشته با امروز فرق دارد. برای توضیح بیشتر به تفاسیر علما مراجعه کنید!!!
داستانی داریم با این مسلمین و "یوم" (:
دین میتوانید پاسخگوی نیازهای زمان باشد؟
Mehrbod نوشته: Shahzadeh_Pars نوشته: بعد از یک سال تازه میپرسید لیلی زن بود یا مرد؟بانو؟
ترجمه با تفسیر فرق دارد جناب.
این برای بار 10 هزارم.
پس برای بار یازدهم، هتا اگر شما را زبانشناستر از همان مترجم برگزیده سرشناس بینالمللی قرآنی بدانیم، باز هم تیرتان به سنگ میخورد، چون در
همین باره قران یکبار گفته 6 روز (یا چرخه!)، یکبار گفته 8 روز (یا چرخه!)
نقل قول:(سوره 7 آیه 54، سوره 10 آیه 3، سوره 11 آیه 7 و سوره 25 آیه 59) به روشنی اعلام میکند که الله زمین و آسمانها را در 6 روز آفرید. اما در (سوره 41 آیات 9-12) جمع روزهایی که الله بدانها اشاره میکند 8 روز است.
نقل قول:این بحث رو قبلا در فرومی کرده بودم و چه قدر جالب است که توجیهات مذهبی به هیچ عنوان نتوانست دوره,زمان,برهه و یا قطعی از زمان را تعریف کند.اصلا شما میتوانید بگویید منظور از زمان چیست؟آیا قرار دادی است یا وجو خارجی دارد؟
خانم عزیز من گفتم كه منظور از زمان دوره هست. حالا شما میگین زمان رو تعریف كنم؟؟؟
نقل قول:من با همان به اصطلاح علماهایتان نیز بحث کردم و در نهایت به من گفتند که باید منتظر امام زمان بود تا اینگونه اسرار قران رمز گشایی شود
اللهم عجل لولیک الفرج تا ببینیم چه طور قراره از پس سوتی های الله بر بیاد....
چه بهتر كه بحث كردید! حتمن تفاسیر علما رو هم خوندین دیگه؟؟؟ اكثریت علما كلمه یوم رو به معنای مجازی یا دوره اطلاق كردند.پس این ها چیزی نیست كه شما كفار بتوانید از ان ایراد بگیرید.
محمد نوشته: خدا قادر مطلق است.
--
لغت یوم در معنای زمان و دوره است.
یوم معنای مستعمل این لغت هست و این معنای حقیقی و مجازی این کلمه در گذشته با امروز فرق دارد.
واژه ی "یوم" برگرفته از زبان عبری است که در تورات
هم آمده و از بیخ به چم "روز" است
! گذشته و کنون
و آینده هم ندارد
، همیشه به چم روز بوده و هست
،
آن مفسرانی که شما می فرمایید هم نگفته اند واژه
"یوم" یعنی "دوره"
؛ بساکه از "یوم" به "دوره"
تعبیر
کرده اند
؛ اگرنه مفسر غلط می کند که بگوید "یوم"
یعنی دوره
، مگر او واژه شناس است
؟
مفسر تنها میخواهد با ماست مالی یافته های نوین
و دانشیک را به قران بچسباند و یا گاف های قران را
بپوشاند و ...
؛ پس مفسر هم مانند شما نه فیزیک
میداند
، نه واژه شناس است
، نه از فرگشت و ژنتیک
آگاهی دارد
، نه کیهانشناس است و نه هیچ پُخ دیگری
،
خویشکاری (وظیفه) او تنها ماست مالی است و بس
!
+
اوست بودن در همه زاب ها و فروزه های نیکو هم ستیز
درونی دارد
!
یعنی شما از مفسر بیشتر میدونید؟؟؟
محمد نوشته: خانم عزیز من گفتم كه منظور از زمان دوره هست. حالا شما میگین زمان رو تعریف كنم؟؟
خوب پس دوره رو تعریف کنید.یعنی دوره مستقل از زمانه؟یعنی منظور خدا این بوده که در Xlرحله یا دوره جهان رو افریده؟
مگر نه اینکه مرحله یا دوره دارای تقدم و تاخر زمانیه؟اگر منظور خدا اعمالی مستقل از زمان بوده چرا از واژه ی یوم استفاده کرده که بار معناییش زمانیه؟یعنی نمیتونست از واژه هایی استفاده کن که این ابهام وجود نیاد؟!مثلا میگفت در شش شلیک جهان را آفریدیم...
محمد نوشته: یعنی شما از مفسر بیشتر میدونید؟؟؟
یعنی مفسر از الله بیشتر میدونه ؟؟؟
مسئلهء شر را میتوان تاحد زیادی توسط نظام زندگیهای چندگانه توجیه کرد.
بطور مثال کسی که مورد تجاوز قرار میگیرد، میتواند مجازات اعمال خودش در زندگی گذشته اش به این طریق/وسیله اعمال شده باشد. و شاید در زندگی قبلی اش خودش به کسی تجاوز کرده بوده است.
درمورد خدا هم مسئله از این پیچیده تر و مستحکم تر است.
از آنرو که در طول تاریخ آدمهای استثنایی و نیک و بزرگ زیادی بوده اند که به این مسئله گواهی داده اند و همه یکسری اصول کم و بیش مشترک را بیان کرده اند.
مثلا حتی حضرت بودا (ع) هم که خیلی ها تعالیم ایشان را دین الهی و معتقد به خدا نمیدانند همان اصول مشترک را بیان داشته است: زنا نکنید، ظلم نکنید، خودکشی نکنید، دزدی نکنید، قتل نکنید و غیره.
من گمان میکنم واقعا یک چیزی در کار است!!
چرا این همه افراد برجسته که بعضا نسبت کشف و کرامات و معجزه نیز بدانها میدهند در زمانها و مکانهای مختلف همه چیزهای مشترکی گفته اند؟ و اکثرا وجود خدا را نیز تایید کرده اند. حتی بودا هم گفته است که «چیزی هست که همه چیز از آن میاید!».
folaani نوشته: مسئلهء شر را میتوان تاحد زیادی توسط نظام زندگیهای چندگانه توجیه کرد.
بطور مثال کسی که مورد تجاوز قرار میگیرد، میتواند مجازات اعمال خودش در زندگی گذشته اش به این طریق/وسیله اعمال شده باشد. و شاید در زندگی قبلی اش خودش به کسی تجاوز کرده بوده است.
درمورد خدا هم مسئله از این پیچیده تر و مستحکم تر است.
از آنرو که در طول تاریخ آدمهای استثنایی و نیک و بزرگ زیادی بوده اند که به این مسئله گواهی داده اند و همه یکسری اصول کم و بیش مشترک را بیان کرده اند.
مثلا حتی حضرت بودا (ع) هم که خیلی ها تعالیم ایشان را دین الهی و معتقد به خدا نمیدانند همان اصول مشترک را بیان داشته است: زنا نکنید، ظلم نکنید، خودکشی نکنید، دزدی نکنید، قتل نکنید و غیره.
من گمان میکنم واقعا یک چیزی در کار است!!
چرا این همه افراد برجسته که بعضا نسبت کشف و کرامات و معجزه نیز بدانها میدهند در زمانها و مکانهای مختلف همه چیزهای مشترکی گفته اند؟ و اکثرا وجود خدا را نیز تایید کرده اند. حتی بودا هم گفته است که «چیزی هست که همه چیز از آن میاید!».
خب میتونم با قاطعیت بهت بگم در دین بودا ما خدا نداریم،با چشم پوشی بسیاری میشه نیروانا و مقصد نهایی:) دین بودا رو یک جور خدای ناآگاه و غیر هوشمند وحدت وجودی در نظر گرفت(کلا شبیه مفهوم های خدای رایج نیست)
"آنچه که برای خود نمیپسندی برای دیگران نپسند"
کنفسیوس این جمله و خیلی از تعلیمات مذهبی رو مدت ها پیش از ادیان ابراهیمی گفته(میشه گفت مفاهیم مذهبیش رو اونها دزدیدند!)و میتونیم کنفسیوس رو یک پیامبر بدون خدا بدونیم! :)
پرسش از پایه بیجاست!
یک دلیل محکم برای خداباوری بیاورید، ناخداباوری که نیاز به دلیل ندارد دوستان!
اگر هم دلیل تا اینجا آوردهایم برای اینه که آدمهای نیکاندیش و سازشگری هستیم (:
اگر نه از فردا برای نااسپاگتیباوری و ناهریپاترباوری و اینها هم باید دلیلهای ستپر بیاوریم!