محمد نوشته: یك سوال : میشود كسی كه به خدا و انبیا اعتقاد دارد پوچ گرا شود؟؟؟
صد درصد! :) فقط نیاز به یک آنالیز در مورد دلیل و نحوه کارکرد پوچ گرایی هست.
نقل قول:چرا وجود از نظر یک متفکر نهیلیست بی معنا و بی ارزشه؟برای این سوال باید کمی به عقب برگشت،برای قضاوت هر چیزی انسان ها از یک مدل بهره گیری میکنند.یعنی وقتی گفته میشه چیزی "خوب" یا"بد"هست شخص با رجوع به یک مفهوم یا چیز و مبنا دادن اون برای مقایسه به این نتیجه میرسه(و فکر نمیکنم هیچ راه ممکن دیگه ای برای قضاوت وجود داشته باشه)خب برای متفکر نهیلیستی که وجود رو به طور تمام فاقد ارزش و معنا میدونه آیا مبنایی وجود داره؟این به معنا هست که شخص "وجود فعلی" رو بی ارزش و بی معنا میدونه نه "وجودی که در ذهن خودش داره" مگرنه مبنایی برای این اظهار نظر وجود نداره. پس با این دید نهیلیسم "وجودی که هست" رو با "وجودی که باید باشه" قضاوت میکنه(بنابراین حالا گسترش مفهوم نهیلیسم به موارد که ظاهرا نهیلیستی نیستند واضح تر میشه) به عنوان مثال ادیان فکر میکنند که با نهیلیسم مبارزه میکنند به این خاطر که به جهان یک حس جهت دار بودن میدند، ولی آیا واقعا اینطوره؟ در واقع اونها با دادن یک معنی وهمی به زندگی باعث رد معنای واقعی اون میشند(و وجودی که هست رو به وجودی که باید باشه ارجاع میدند)
یک نهیلیست خداناباور پوچ گراست چون مبنای ذهنی برای مقایسه داره یعنی جهانی رو ممکن میدونه که پوچ نباشه.(حتی ممکنه جهان یک خداباور به نظرش پوچ نباشه ولی چون دلایلی برای رد خدا داره پس جهان خداباوران ناموجوده)
یک دین دار یا خداباور هم در نهایت پوچ گراست چون همین جهان رو بدون خدا و آخرت و... پوچ میبینه،فرقش با یک خداناباور پوچ گرا فقط این هست که جهانی که پوچ نیست رو موجود میبینه.
undead_knight نوشته: فرقش با یک خداناباور پوچ گرا فقط این هست که جهانی که پوچ نیست رو موجود میبینه.
متوجه این جمله نشدم یعنی چی جهانی كه پوچ نیست و موجود میبینه؟
yasy نوشته: متوجه این جمله نشدم یعنی چی جهانی كه پوچ نیست و موجود میبینه؟
یعنی از نظر خودش جهان آخرت پوچ نیست و این جهان وجود داره،ممکن یک خداناباور هم بپذیره که چنین جهانی پوچ نیست ولی این جهان وجود نداره :)
onali نوشته: از نکته سنجیتان بی نهایت ممنون.به نظرم جاداشت که بحث دقیقا در مسیر انتخاب مرگ وزندگی و راه حلی که هرکدام پیش روی مامیگذارند ادامه بیابد.
اما متاسفانه انگار نتوانسته ام منظورم رابه روشنی بیان کنم.
ببینید من گمان نمیکنم مرگ من یک نفر هم این پروسه رامتوقف کندو ایراد کار همینجاست.از انجایی که من (یا اگر خوش شانس باشم وشماهم دراین زمینه با من هم عقیده باشید) به روح اعتقاد ندارم پس با مرگ من فقط یک اگاهی از دنیا کم میشود اما باز از دیدگاه ماتریالیست هاکه من هم به ان تمایل دارم ذرات جسم من متلاشی شده و باز به دل طبیعت برمیگردند ولی دیری نمیپاید که هر کدام از انها در گوشه ای دیگر از این جهان جزیی از بدن یک گیاه حیوان یا انسان میشوند. به عبارتی تنها این وسط یک اگاهی است که از بین میرود و اما همچنان این احتمال هست که من به عنوان جزیی از بدن شما یا نوادگان شما (اگر ناراحت نمیشوید) به این شکل از حیات ادامه دهم و باز از این مسئولیت انتخابی که بر دوش من گذارده شده است و من هیچ چاره ای برای فرار از ان نمیبینم گرفتار شوم. شاید قبول این حرف حتی برای خودم هم دشوار باشد اما اگرچه جسم من از دیگران جداست (درحالی که کسی در این دنیا درحال درد کشیدن است من بیخبر شادمانم وناراحتی او اسیبی به من وارد نمیکند ) اما مادامی که در این جهان کسی درد میکشد این امکان هست که من هم (پس از مرگ و واپاشی)به ان دچار شوم. مادامی که درد در این جا حضور دارد مانند اینست که همه دارند درد میکشند.
بنابراین اگر میدانسنم خودکشی چیزی راعوض میکند(واگر به فرضیه هایم یقین داشتم)شاید تا به الان خودکشی کرده بودم اما حتی فکرش هم مسخره است .خودکشی راه حل قطعی نیست فقط فرار از وضعیت فعلیست.
صادق هدایت ها هرچندباردیگر هم که دست به خودکشی بزنند نمی توانند خودشان را از شر وجود خلاص کنند.این فقط یک دور است.
ببینید "من" یعنی خودآگاهی من(که نتیجه وجود مغز من هست)از زمانی که خودآگاهی من(با مرگ مغز)از بین میره دیگه "من" وجود نداره.
بزارید شفاف ترش بکنم،اگر ما خودآگاهی رو لازمه وجود "من"ندونیم پس "من"با افزایش یا کاهش اتم های بدن و یا حتی انتقال اونها تغییر میکنه!یعنی اگر یک نفر خون "من" رو بخوره بخشی از "من"در وجود اون بوجود میاد(مثلا 10 درصد!)خب اینجا مفهوم "دیگران" و "من" در نهایت غیر قابل تفکیک میشند!:) (امیدوارم تناقضاتش روشن شده باشه)
البته در یک مورد حق دارید خودکشی چیزی رو عوض نمیکنه فقط اینکه دیگه "من"در کار نیست ولی فرایندها دست نخورده باقی میموند با این حال نهیلیسم اصیل به این نکته توجه میکنه که نابودی من به این معناست که دیگه من از جهان درکی ندارم پس هر مشکلی که دیگران دارند به من مربوط نیست.
نکته:اگر همه موجودات خودآگاه(یا با دیدگاه افراطی زنده)رو نابود کنیم وجود دیگه مشکلی نداره،مسئله نهیلیسم تناقض بین وجود بدون خودآگاهی و منطق و انسان خودآگاه و منطقی هست،از زمانی که خودآگاهی از بین بره تناقضی دیگه وجود نداره که بخواد حل بشه :)
undead_knight نوشته: حتی اگر 1 درصد از مغز هم آسیب ببینه با توجه به نقطه ای که آسیب دیده بخشی از توانایی های مغزی انسان از دست میره،نورون ها زایایی ندارند(حداقل در شرایط غیر آزمایشگاهی) و فقط قابل ترمیم هستند اگر نورون ها نابود بشند بدن به طور طبیعی نمیتونه جایگزینشون کنه(البته باید دقت کرد مغز یک سیستم هست و سیستم با آسیب های جزئی میتونه کنار بیاد بدون اینکه اثرات چندانی داشته باشه)
در نتیجه مغز من=من :)
نه! فردید در پاسخ به دوستمان این بود که در گذر سالیان ماتکانی (موادی) که بدن/نورون/... رو میسازه دگرگون میشن و پایدار نیستند!
خون، اکسیژن و ماتکانبنیک رو به سلول ها میرسونه تا در اونها سوختوساز انجام بشه و پسماندها رو از اونها دور میکنه و به مرور ماتکان سازنده سلول رو در سنجش روز نخستین، دگرگون میکنه، هرچند که نورون ها زایا نباشند!
از اینرو ماتکان سازنده مغز ِ امروز شما برابر نیستند با ماتکان مغز ِ ۱۰ سال آینده!
هتا اگر نیمی از نورونهای مغز شما را برداریم و بتوانیم با نورونهای دیگری که با ماتکان دیگری، مانند نورونهای شما ساختهشدهاند، به همان چینش گذشته جایگزین کنیم باز در پایان با آنددنایت روبرو میشویم!
پس بهتره بگوییم "ما همان چینش ویژه مغزمان" هستیم.
SAMKING نوشته: نه! فردید در پاسخ به دوستمان این بود که در گذر سالیان ماتکانی (موادی) که بدن/نورون/... رو میسازه دگرگون میشن و پایدار نیستند!
خون، اکسیژن و ماتکانبنیک رو به سلول ها میرسونه تا در اونها سوختوساز انجام بشه و پسماندها رو از اونها دور میکنه و به مرور ماتکان سازنده سلول رو در سنجش روز نخستین، دگرگون میکنه، هرچند که نورون ها زایا نباشند!
از اینرو ماتکان سازنده مغز ِ امروز شما برابر نیستند با ماتکان مغز ِ ۱۰ سال آینده!
هتا اگر نیمی از نورونهای مغز شما را برداریم و بتوانیم با نورونهای دیگری که با ماتکان دیگری، مانند نورونهای شما ساختهشدهاند، به همان چینش گذشته جایگزین کنیم باز در پایان با آنددنایت روبرو میشویم!
پس بهتره بگوییم "ما همان چینش ویژه مغزمان" هستیم.
بدبختانه باید بگم که اینجا با کاستی بزرگی رو به رو میشید و آندد نایت بزرگ برای همیشه از پیش شما میره:)))البته ممکن هم هست یک آندد نایت بسیار خفن تر و بزرگتر ایجاد بشه:)))))
اگر منظور از چینش،سیستم باشه بله میپذیرم،چون این سیستم جمعی از سلول ها،داده ها و فرایندهای منحصر به فرد هست که چیزی که کاملا شبیهش باشه موجود نیست.ولی باید دقت کرد اگر بخش قابل توجهی از سلول ها از بین برند،و یا جایگزین بشند در اصل خود داده ها دچار تغییر (یا نابودی)میشند و اینکه پردازش تغییر میکنه یا دچار نقصان میشه.
تغییرات در سلولها اگر با تغییر در داده ها و پردازش همراه نباشه(مثلا در متابولیسم) واقعا چیز خاصی رو تغییر نمیده.
جالب هست گاهی آسیب های مغزی در مقابل از دست دادن بعضی توانایی ها،توانایی های دیگه ای رو به افراد میده:)
10 People Who Gained Extraordinary Abilities From Brain Damage | Best Psychology Degrees
undead_knight نوشته: بدبختانه باید بگم که اینجا با کاستی بزرگی رو به رو میشید و آندد نایت بزرگ برای همیشه از پیش شما میره:)))البته ممکن هم هست یک آندد نایت بسیار خفن تر و بزرگتر ایجاد بشه:)))))
اگر منظور از چینش،سیستم باشه بله میپذیرم،چون این سیستم جمعی از سلول ها،داده ها و فرایندهای منحصر به فرد هست که چیزی که کاملا شبیهش باشه موجود نیست.ولی باید دقت کرد اگر بخش قابل توجهی از سلول ها از بین برند،و یا جایگزین بشند در اصل خود داده ها دچار تغییر (یا نابودی)میشند و اینکه پردازش تغییر میکنه یا دچار نقصان میشه.
تغییرات در سلولها اگر با تغییر در داده ها و پردازش همراه نباشه(مثلا در متابولیسم) واقعا چیز خاصی رو تغییر نمیده.
جالب هست گاهی آسیب های مغزی در مقابل از دست دادن بعضی توانایی ها،توانایی های دیگه ای رو به افراد میده:)
10 People Who Gained Extraordinary Abilities From Brain Damage | Best Psychology Degrees
این چینش سیستم تو مغز خیلی مهم و منحصر به فرد است.قشر مغز پر از چین خوردگی هایی است كه پیشتر بر این باور بوده اند كه این چین خوردگی ها تنها به خاطر افزایش سطح قشر مغز و همچنین جای گرفتن درون جمجمه باشد باشد ولی هم اكنون به این نتیجه رسیده اند كه این چین خوردگی ها در هر فرد منحصر به فرد است.
در واقع خاطرات و توانایی های منحصر به فرد و شخصیت هر فرد را در خود جای میدهد
به عبارتی دیگر وقتی خاطره و با مطلبی وارد حافظه ی بلند مدت ما میشود شیاری رو قشر مغز ایجاد میكنند.این اتفاق برای استعداد خاصی كه توسط ما پرورش پیدا كرده و یا اصول اخلاقی و شخصیتی ما نیز می افتد.
پس با توجه به اینكه نورون های مغزی تقسیم نمیشوند ترمیم پذیر هم نیستند با از بین رفتن قسمتی از آن یا تغییر شكل آن ممكن است شخصیت و حتی استعداد های فرد تغییر كند.
yasy نوشته: پس با توجه به اینكه نورون های مغزی تقسیم نمیشوند ترمیم پذیر هم نیستند
ولی انگار بخشی از
پییاختگان[sup][aname="rpa5f537d844a98486ca85b2670231d4e86"][[/aname][anchor="pa5f537d844a98486ca85b2670231d4e86"]1][/anchor][/sup] توانایی باززایش را دارند که به آن
پیزایش[sup][aname="rpa9c751f08e6e24e50b190efd68cdc84f7"][[/aname][anchor="pa9c751f08e6e24e50b190efd68cdc84f7"]2][/anchor][/sup] میگویند.
----
[aname="pa5f537d844a98486ca85b2670231d4e86"]1[/aname]. [anchor=rpa5f537d844a98486ca85b2670231d4e86]^[/anchor] pey+yâxt+e::Peyyâxte || پییاخته: یاختهیِ پی; یاختهیِ عصبی Ϣiki-En Neuron
[aname="pa9c751f08e6e24e50b190efd68cdc84f7"]2[/aname]. [anchor=rpa9c751f08e6e24e50b190efd68cdc84f7]^[/anchor] pey+zây+eš{pasvand}::Peyzâyeš || پیزایش: فرایند بازسازیِ پییاختگان Dehxodâ, Ϣiki-En Neurogenesis
Nâxodâ نوشته: نه در این جهان پوچگرا نمیشود، چون میخواهد پس از مرگ به جهان دیگری برود.ولی پس از رفتن به جهان پس از مرگ خودبهخود پوچگرا میشود، چون دیگر جهانی که در آن میزیود (زندگی میکند) آماجی (=هدفی) ندارد!
به نظر من یه فرد مذهبی در همین دنیا هم ممکنه پوچگرا بشه. کافیه با خودش فکر کنه خب فرضا همه مردن، قیامت هم شد بهشت و جهنمیا هم معلوم شدند. همه هم رفتن بهشت یا جهنم، هزاران سال هم اونجا زندگی کردن خب آخرش که چی؟ همین تفکر آغاز پوچگرا شدنش هست. چه زنده باشه و هنوز در این دنیا باشه و چه بمیره و تو جهنم به این نتیجه برسه.
shirin نوشته: به نظر من یه فرد مذهبی در همین دنیا هم ممکنه پوچگرا بشه. کافیه با خودش فکر کنه خب فرضا همه مردن، قیامت هم شد بهشت و جهنمیا هم معلوم شدند. همه هم رفتن بهشت یا جهنم عزاران سال هم اونجا زندگی کردن خب آخرش که چی؟ همین تفکر آغاز پوچگرا شدنش هست. چه زنده باشه و هنوز در این دنیا باشه و چه بمیره و تو جهنم به این نتیجه برسه.
دقیقا همینجوره, ولی دینداران (مسلمانان) به این چیزها نمیاندیشند, میگویند میمیریم دیرتر روشن میشود که
آماج[sup][aname="rpae8c2422522594515850a1cdc46d68b28"][[/aname][anchor="pae8c2422522594515850a1cdc46d68b28"]1][/anchor][/sup] چه بود که هر آینه تنها چیزیکه روشن میشود چراغ مسجد است (:
----
[aname="pae8c2422522594515850a1cdc46d68b28"]1[/aname]. [anchor=rpae8c2422522594515850a1cdc46d68b28]^[/anchor] Âmâj || آماج: نشانهیِ تیر: تودهیِ خاکی که نشانهیِ تیربر آن نهند. Dehxodâ target