دفترچه

نسخه‌ی کامل: حقوق حیوانات
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
انسان به این دلیل اشرف مخلوقات هست چون تونسه بر همه موجودات سلطه پیدا کنه. در ضمن من که مشکلی ندارم اگه جای حیوونا بودم منو بخورن. پس چرا وقتی میتونم از غذاهای خوب لذت ببرم خودمو محروم کنم از این لذت؟ غیر از این بدن ما نیاز داره به پروتیئن و گوشت حیوانات. اونا هم اگه میتونن بیان منو بگیرن و بخورن. اگه من اعتراضی کردم، مگه همین الان که کم کم بدنم داره فرسوده میشه و به سمت پیری میره و بعد از هشتاد نود سال میفتم میمیرم اعتراضی دارم؟ :D
کافر نوشته: اولین قدمی که به شخصه در این راه برداشتم این بوده که گوشت رو از وعده های غذایی م به طور کامل حذف کردم ..

ویتامین ب 12 رو چیکار میکنی؟ آمپولش یادت نره پس...
Mehrbod نوشته: آن اندازه هم پیچیده نیست. میگوییم هر جانداری که یک تراز هوشمندی بیشتری داشت را مانند آدم برخورد میکنیم و «اخلاقیات جانداران هوشمند» را برای ایشان بکار میبریم.
سوال اینست که اگر آنها بخواهند ما را به بردگی بگیرند و به نسبت هوشمان با ما رفتار کنند اخلاقیست؟اگر برای فضایی های هوشمند نسبت بما اخلاقی نیست ولی برای ما نسبت به حیوانات هست آنوقت چگونه میشود؟یعنی اگر ما بر سر آزادیمان بخواهیم با آنها جنگ کنیم در این جنگ هر طرف از دید خودش میخواهد اخلاقی عمل کند!
Russell نوشته: سوال اینست که اگر آنها بخواهند ما را به بردگی بگیرند و به نسبت هوشمان با ما رفتار کنند اخلاقیست؟اگر برای فضایی های هوشمند نسبت بما اخلاقی نیست ولی برای ما نسبت به حیوانات هست آنوقت چگونه میشود؟یعنی اگر ما بر سر آزادیمان بخواهیم با آنها جنگ کنیم در این جنگ هر طرف از دید خودش میخواهد اخلاقی عمل کند!

نه نیست. یک آستانه هوش که رد شد جاندار هوشمند/باشعور شمرده میشود، بگوییم خودآگاهی + توانایی سخنگویی و ارتباط با دیگر جانداران.

روی زمین به جز ما هیچ جانوری که این تراز هوشی را رد کرده باشد نیست به جز همان خودمان، ولی نزدیک
به آن داریم مانند دلفین‌ها که به مرز بسیار نزدیکند و میتوانیم آنها و چندتای دیگر را هم با کمی چشمپوشی همتراز خودمان ببینیم.
Mehrbod نوشته: نه نیست. یک آستانه هوش که رد شد جاندار هوشمند/باشعور شمرده میشود، بگوییم خودآگاهی + توانایی سخنگویی و ارتباط با دیگر جانداران.

روی زمین به جز ما هیچ جانوری که این تراز هوشی را رد کرده باشد نیست به جز همان خودمان، ولی نزدیک
به آن داریم مانند دلفین‌ها که به مرز بسیار نزدیکند و میتوانیم آنها و چندتای دیگر را هم با کمی چشمپوشی همتراز خودمان ببینیم.
بستگی دارد شعور را چه بگیریم،اگر بجای اینها تجربه اول شخص از جهان و مثلا لذت و درد را مهمتر بگبریم آنوقت روشن نیست.خودآگاهی هم چیز چندان مهمی نیست در این میان همینطور میمونها هم خودآگاهی دارند هم میتوانند زبان بیاموزند تا حدی.
Russell نوشته: بستگی دارد شعور را چه بگیریم،اگر بجای اینها تجربه اول شخص از جهان و مثلا لذت و درد را مهمتر بگبریم آنوقت روشن نیست.خودآگاهی هم چیز چندان مهمی نیست در این میان همینطور میمونها هم خودآگاهی دارند هم میتوانند زبان بیاموزند تا حدی.

هوش تراز دارد، شعور هم میشود رد کردن یک آستانه هوشی ویژه [هنوز ناشناخته].

خودآگاهی هم بسیار مهم است و مهمتر از آن چیزی نداریم. خود خودآگاهی هم یک سنجه بسیار خوب برای درآوردن هوش است، تنها جانداران بسیار
باهوش هستند که میتوانند خودآگاه باشند و فراموش نشود که خود خودآگاهی هم دوباره تراز دارد، برای نمونه یک کودک 7 ساله
هم کمابیش خودآگاه است، ولی خودآگاهی وی با یک جوان 20 سال هرگز سنجش پذیر نیست. دومی را میتوان یک خودآگاهی
راستین دانست که نه تنها از خودآگاه است، که از اندرکنش خود با پیرامون و هستِش دیگران نیز آگاهی دارد.


در سوی دیگر احساس را داریم که به نگر من درست به وارونه ارزش چندانی ندارد. همه جانداران حس دارند، برخی حس‌های پیچیده‌تر دارند ولی
برای نمونه بیانگاریم یک ماهی‌‌ای که مغز کوچکی دارد ولی بجایش حس دردی همتراز آدمی دارد هست. اکنون برای چه باید بگذاریم این جاندار زنده بماند و
بُن‌مایه‌های زیستی ما را بگسارد و او را هم نخوریم و سودی هم ازش نبریم، چون همه اینها در گروی این است که 10 ثانیه مانند آدم هنگام مرگ درد میکشد و این باید ما را بازدارد!؟

تازه، میتوانیم جوری هم آنرا بکشیم که درد کمتر یا هیچ دردی هم نکشد. ولی آیا همینکار را میتوانیم
با جانوری که سخن میگوید و خودآگاه است و دارد درباره آبی بودن آسمان با ما گفتگو میکند بکنیم!؟
یک گربه ولگردی هست. انقدر بهش غذا دادم که ترسش از انسان ها ریخته و حتی بدنشو با پای من میخارونه

فکر کنم حقوق حیوانات رو من رعایت کردم که هیچ یک حق مستمری و بازنشستگی هم بهشون دادمE404


اسم کوچکشو هم گذاشتم

خوزه
Mehrbod نوشته: هوش تراز دارد، شعور هم میشود رد کردن یک آستانه هوشی ویژه [هنوز ناشناخته].

خودآگاهی هم بسیار مهم است و مهمتر از آن چیزی نداریم. خود خودآگاهی هم یک سنجه بسیار خوب برای درآوردن هوش است، تنها جانداران بسیار
باهوش هستند که میتوانند خودآگاه باشند و فراموش نشود که خود خودآگاهی هم دوباره تراز دارد، برای نمونه یک کودک 7 ساله
هم کمابیش خودآگاه است، ولی خودآگاهی وی با یک جوان 20 سال هرگز سنجش پذیر نیست. دومی را میتوان یک خودآگاهی
راستین دانست که نه تنها از خودآگاه است، که از اندرکنش خود با پیرامون و هستِش دیگران نیز آگاهی دارد.


در سوی دیگر احساس را داریم که به نگر من درست به وارنه هیچ ارزشی ندارد. همه جانداران حس دارند، برای حس‌های پیچیده‌تر دارند ولی
برای نمونه بیانگاریم یک ماهی‌‌ای که مغز کوچکی دارد ولی بجایش حس دردی همتراز آدمی دارد. اکنون برای چه باید بگذاریم این جاندار زنده بماند و
بُن‌مایه‌های زیستی ما را بگسارد و او را هم نخوریم و سودی هم ازش نبریم، چون همه اینها در گروی این است که 10 ثانیه مانند آدم هنگام مرگ درد میکشد!؟

تازه میتوانیم جوری هم آنرا بکشیم که درد کمتر یا هیچ دردی هم نکشد. ولی آیا همینکار را میتوانیم با
جانوری که سخن میگوید و خودآگاه است و دارد درباره آبی بودن آسمان با ما سخن بگوید بکنیم!؟
صحبت از درد هنگام مرگ نیست تنها اگر اینطور باشد مثلا زمین را بکل با بمب اتم منهدم کنیم چه بسا کسی دردی هم حس نکند.مهم تداوم تجربه است که قطع میشود،از طرف دیگر همین قبول مراحل شناخت از خود و اندرکنش میان پدیده ها یک تله دارد و آن اینکه آن موجودات فضایی هوشمند هم میتوانند به همینگونه تفاوت کودک با انسان 20 ساله درک بسیار بسیار عمیقتری از اینها داشته باشند و آنها وقتی میتوانند بسیار بسیار بیشتر از انسانها به شکوفایی برسند چرا باید بگذارند منابع برای ما هدر برود (ما را بدون درد هم خواهند کشت)
Ouroboros نوشته: بیوتکنولوژی نوید ساخت گوشت‌های هایدروپونیک را می‌دهد که از سلول‌های حیوانی درست شده‌اند. ما در آینده‌ای بسیار نزدیک قادر خواهیم بود هر قسمتی از بدن جانور را که می‌خواهیم، بطور انبوه، با بهترین کیفیت ممکن و بدون کمترین تفاوتی با الگوی اصلی به تولید برسانیم و کشتارگاه‌های بزرگ را برای همیشه تعطیل بکنیم. این تکنولوژی یکبار که به سرانجام برسد و کمی که در آن سرمایه‌گذاری بشود به مراتب درجات از مدل کنونی تولید گوشت اخلاقی‌تر، آسان‌تر، سریع‌تر و به صرفه‌تر خواهد بود.

چندی پیش در مورد این بیو فود ها یک تحقیقاتی انجام شده و اعلام کرده اند که این ها اغلب سمی هستند . البته شاید واژه سمی درست نباشد ولی به هر حال مضر هستند . فروششان در آلمان تقریبن به ۰ رسیده از وقتی که این موضوع رو اعلام کردند .
شاید یک روزی یک سیاهچاله بیاید و کل منظومه شمسی را یکجا ببلعد ! در مورد شایدها حرف نزنیم بهتر نیست ؟ آدم فضایی بیاد و مارو بخوره بیشتر شبیه فیلمهای درپیتی هالیوودی میمونه . تازه از کجا معلوم که ما خودمان باهوشترین و پیشرفته ترین موجودات عالم هستی نباشیم ؟

اینکه گوشت نخوریم باعث میشه یک سری از مواد لازم به بدن نرسه و این حرف که طبیعت انسان از اول گوشتخوار نبوده چرنده ! قبلن نشون داده بودم که برخی از انواع پروتئین های مورد نیاز بدن + B12 فقط و فقط از راه مصرف گوشت به بدن انسان میرسه . موجودات گیاهخوار بدنشان نیازی به آنها نداره ولی بدن انسان داره پس این مساله که انسان از ابتدا گوشتخوار نبوده مهمله .

به احتمال خیلی خیلی زیاد انسان نخست از حشرات و حیوانات کوچکی که شکارشان راحت بوده تغذیه میکرده + میوه ها ، درست مثل سایر همه چیز خواران فعلی مانند برخی گونه های شامپانزه ها و میمونها .
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10