دفترچه

نسخه‌ی کامل: دانش ژنتیک، شبیه‌سازی، آینده و اخلاقیات
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2
از سال1996 که اولین گوسفند شبیه سازی شده متولد شد در زمینه شبیه سازی پیشرفت های زیادی حاصل و موجودات مختلفی شبیه سازی شده اند.شبیه سازی انسان هم به 3 شکل در حال بررسی و انجام است:

1) شبیه سازی درمانی(therapeutic cloning) : شبیه سازی سلول های انسان بالغ برای استفاده در علم پزشکی

2)شبیه سازی مولد(reproductive cloning) : ساختن انسان های شبیه سازی شده

3)شبیه سازی جایگزینی(replacement cloning) : این نوع شبیه سازی به صورت تئوری مطرح شده و به صورت ترکیبی از شبیه سازی درمانی و مولد است.در مواردی استفاده میشود که بدن به شکل گسترده از بین رفته یا در حال نابودی,از طریق شبیه سازی جایگزین شده و به دنبال این نیز پیوند کامل یا جزیی مغز صورت میگیرد.

در بسیاری از کشورها شبیه سازی انسان ممنوع شده,چه در شکل درمانی چه در شکل مولد و بیشتر هم مشکل رو از جنبه اخلاقی اون میدونن...
نظر شما دوستان در این مورد چیه,آیا باید این اجازه داده بشه؟ شبیه سازی انسان سودمند هست یا نه؟
به نظر من که خیلی هم خوبه
بالاترین دست‌آورد فندیک آدمی از روز یکم تا روز امروز همین شناخت ژنتیک و کُد خود بوده!
sonixax نوشته: به نظر من که خیلی هم خوبه

مهربد نوشته: بالاترین دست‌آورد فندیک آدمی از روز یکم تا روز امروز همین شناخت ژنتیک و کُد خود بوده!
خب دیدگاه های اخلاقی مخالف این قضیه رو هم کمی موشکافی کنیم بد نیست...شبیه سازی کامل یک انسان بیشترین مخالفین رو داشته نسبت به دو مورد دیگه!!
Havadar_e_Democracy نوشته: خب دیدگاه های اخلاقی مخالف این قضیه رو هم کمی موشکافی کنیم بد نیست...شبیه سازی کامل یک انسان بیشترین مخالفین رو داشته نسبت به دو مورد دیگه!!

خوب دلیلشون چی بوده ؟ معمولن مخالفت ها دینی بوده با این بهانه که در امر خلقت نباید دخالت کرد .
sonixax نوشته: خوب دلیلشون چی بوده ؟ معمولن مخالفت ها دینی بوده با این بهانه که در امر خلقت نباید دخالت کرد .
قطعا بیشتر مخالفت ها مذهبی هست اما هنوز خودم همه رو نخوندم. مثلا این مورد رو ببینید که یونسکو تصویب کرده:

Universal Declaration on the Human Genome and Human Rights
من امروز با یکی‌ از اقوام که دکترای بیولوژی و ژنتیک داره بحث می‌کردم در مورد خلق کردن موجودات جدید در آزمایشگاه ، مثلا یک انسانی‌ که شاخ یا دم داشته باشه ، یا یک انسانی‌ که بتونه ۱۰۰ مایل در ساعت بدود یا یک موجود کاملا جدید که نصف ببر نصف مار باشد!. چند تا مساله را ایشان به من گفت ، اول اینکه تا به امروز علم به اینجا رسیده است که بتوانند مثلا پروتئین‌هایی‌ که در بدن انسان تولید میشود را در بدن یک خوک تولید کنند با اضافه کردن چیز ژنوم‌هایی‌ از انسان به خوک ، ولی‌ میگفت که این کار اخلاقی‌ نیست و مثلا چه فایده دارد یک انسان با دم یا شاخ درست کنیم اگر هم بشود! من خودم به شخص خیلی‌ علاقمند به مهندسی‌ ژنتیک هستم و شاید در ۲-۳ سال آینده یک لیسانس دیگر در این زمینه بگیرم و کلا ادامه بدهم تا جایی که میشود ، نظر شما در مورد احتمال علمی‌ که آیا میشود این کار را کرد و مسئولیت اخلاقی‌ بشر در این زمینه چیست؟39
David Hume نوشته: من امروز با یکی‌ از اقوام که دکترای بیولوژی و ژنتیک داره بحث می‌کردم در مورد خلق کردن موجودات جدید در آزمایشگاه ، مثلا یک انسانی‌ که شاخ یا دم داشته باشه ، یا یک انسانی‌ که بتونه ۱۰۰ مایل در ساعت بدود یا یک موجود کاملا جدید که نصف ببر نصف مار باشد!. چند تا مساله را ایشان به من گفت ، اول اینکه تا به امروز علم به اینجا رسیده است که بتوانند مثلا پروتئین‌هایی‌ که در بدن انسان تولید میشود را در بدن یک خوک تولید کنند با اضافه کردن چیز ژنوم‌هایی‌ از انسان به خوک ، ولی‌ میگفت که این کار اخلاقی‌ نیست و مثلا چه فایده دارد یک انسان با دم یا شاخ درست کنیم اگر هم بشود! من خودم به شخص خیلی‌ علاقمند به مهندسی‌ ژنتیک هستم و شاید در ۲-۳ سال آینده یک لیسانس دیگر در این زمینه بگیرم و کلا ادامه بدهم تا جایی که میشود ، نظر شما در مورد احتمال علمی‌ که آیا میشود این کار را کرد و مسئولیت اخلاقی‌ بشر در این زمینه چیست؟39

ما برای ژنتیک سه رویکرد داریم:

  1. بِه‌کرد تراز و هوتاد (کیفیت) زندگی آدم امروزی
  2. بِه‌کرد تراز و هوتاد زندگی نژاد نوینی از آدمی
  3. کنار گذاشتن دانش ژنتیک

رویکرد سوم کمابیش تنها در نگره (تئوری) کار می‌کند و در کار دستکاری ژنتیکی تنها چالشی وابسته به دیر یا زود بودن است.

اما میان رویکرد یکم و دوم، تنها چیزی که می‌توان گفت این است که هر دو رویکرد اخلاقی هستند، ولی یکمی بهترین و اخلاقی‌ترین رویکرد به شمار می‌رود.

در رویکرد دوم می‌شود همانکه ما بیاییم و نژاد نویی از آدمی بسازیم که برای نمونه باهوش‌تر، توانمند‌تر،
تندتر و .. باشد. در رویکرد یکم ما در همین راستا پیش میرویم، ولی کوشش مهادینمان بر این است
که همه این زاب‌های خوب و خواستنی را برای آدمهایی که همین امروز زنده هستند داشته باشیم.




پ.ن.
با پروانه دوستان من جستارها را یکی کردم.
Havader_e_Democracy نوشته: خب دیدگاه های اخلاقی مخالف این قضیه رو هم کمی موشکافی کنیم بد نیست...شبیه سازی کامل یک انسان بیشترین مخالفین رو داشته نسبت به دو مورد دیگه!!

Havadar_e_Democracy نوشته: 1) شبیه سازی درمانی(therapeutic cloning) : شبیه سازی سلول های انسان بالغ برای استفاده در علم پزشکی

2)شبیه سازی مولد(reproductive cloning) : ساختن انسان های شبیه سازی شده

3)شبیه سازی جایگزینی(replacement cloning) : این نوع شبیه سازی به صورت تئوری مطرح شده و به صورت ترکیبی از شبیه سازی درمانی و مولد است.در مواردی استفاده میشود که بدن به شکل گسترده از بین رفته یا در حال نابودی,از طریق شبیه سازی جایگزین شده و به دنبال این نیز پیوند کامل یا جزیی مغز صورت میگیرد.



در تاگِش (تاگیدن = to clone) یا شبیه‌سازی، رویکرد و آماج ما بهکرد هوتاد (کیفیت) زندگی آدم است.
برای اینکه برای نمونه دل (قلب) از کار افتاده یک آدم را درمان کنیم (و هوتاد زندگی او را بالا ببریم)، با نگرش به رویکردها ما می‌توانیم:
  • به کمک تاگش بازسازیک (reproductive cloning) یک تاگ (clone) از آن آدم ساخته باشیم و با کشتن او و در آوردن دِلش آن را پیوند بزنیم!
  • به کمک تاگِش درمانیک (therapeutic cloning) یک دِل از روی کُد ژنتیکی کس رویانده و به وی پیوند بزنیم.
  • به کمک تاگش جایگزینیک (replacement cloning) یک کالبد نو از روی کد ژنتیکی کس رویانده، سپس مغز او را در تن نو جایگزینیم.

رویکرد یکم که روشن است سراسر نااخلاقی می‌باشد. ما برای یک دِل ساده نیاز به ساختن یک آدم بالغ داریم که سپس با کشتن! او دلش را در آورده و پیوند بزنیم.

رویکرد دوم هیچ بار نااخلاقیکی ندارد و بسیار هم خوب است، ولی بهترین رویکرد از دیدگاه دانشیک و فندیک (technological) به شمار نمی‌رود.

رویکرد سوم نیز تنها در همان نگرا و تئوری است و روشن است که خود مغز هم پیر می‌شود، و نمی‌توان سپس خود آن را به خودش پیوند زد.

در اینجا بهترین و اخلاقی‌ترین رویکرد همان دومی است که تاگش درمانیک (therapeutic/partial cloning) باشد. این نزدیکترین و
دم‌دست‌ترین کاری است که ما می‌توانیم با دانش کنونی‌مان انجام دهیم و به شایمند و احتمال بالایی نخستین فرآورده تلاش‌‌های ما خواهد بود.

خرده نااخلاقی که بر این تاگش‌ها می‌گیرند این است که تنها آدم‌های پولدار دسترسی و توانایی تاگش اندام خود را خواهند داشت که البته در
آغاز درست است، ولی مانند هر کالای دیگری، زمانی که دانش ما پیشرفته‌تر شود دسترسی به فرآورده‌های آن دانش برای همگان فراهم می‌شود.

نمونه خوب آن شاید تلویزیون، موبایل، ماهواره و امروز اینترنت باشد که در آغاز تنها شمار اندکی از مردم به
آن‌ها دسترسی داشتند، ولی با پیشرفت فند و دانش و کلان‌سازی پروسه ساخت و ... ارزان شده و برای همگان فراهمیده‌اند.
مهربد نوشته: به کمک تاگِش درمانیک (therapeutic cloning) یک تاگ (clone) از آن آدم ساخته باشیم و با کشتن او و در آوردن دِلش آن پیوند بزنیم.
به کمک تاگش بازآوریک (reproductive cloning) یک دِل از روی کُد ژنتیکی کس رُشد داده و به او پیوند بزنیم.
مهربد جان مورد اول و دوم رو جا به جا نوشتی!!!
نقل قول:Advocates of human therapeutic cloning believe the practice could provide genetically identical cells for regenerative medicine, and tissues and organs for transplantation
صفحات: 1 2